افزودن دیدگاه جدید

معمارنت - کتاب تغییر رفتار و نگرش در روش ارزیابی مشارکتی نوشته رابرت چمبرز و جمعی از نویسندگان به همت منیژه مقصودی در سال 1390 در نشر جامعه شناسان منتشر شده است.
روشهای تحقیق، ابزاری برای حل مشکلات جامعه هستند و همچون موضوعشان یعنی جامعه، همواره در حال تغییرند. این کتاب گزارش یکی از کارگاههای تحقیق مشارکتی است. روش تحقیق مشارکتی از دهه 70 به بعد به عنوان یکی از روشهای مهم در تحقیق است که بقول رابرت چمبرز بنیانگذار آن الفبایش بر اساس تغییر رفتار و نگرش محقق است. این روش در پی نقد روشهای کمی در دهه 60 و نقد روشهای کیفی در دهه 70 جای خود را در علوم انسانی باز کرد. در این روش در رابطه محقق و اطلاعرسان اصل بر این است که تمامی اطلاعات در ذهن اطلاعرسان است نه محقق. و سعی بر آن است که با تغییر روش گذشته و با ابداع روشهای مبتکرانه، اطلاعرسانها از انفعال به مشارکت فعال هدایت شوند. این روش برآن است که اطلاعرسانهایی که از صحنه فعالیتهای اجتماعی حذف شده اند یعنی اقشار محروم و حاشیه ای را فعال کند.
روش« ارزیابی مشارکت روستایی » تنها ابزاری برای جمع آوری اطلاعات نیست، بلکه «توانمندسازی» جامعه محلی را نیز به عهده دارد یعنی از اولین قدم تحقیق تا برنامه ریزی و اجرا، جامعه محلی درآن حضوری فعال دارد.
مترجم در این باره یادآور میشود که:
"احترام به فرهنگ جامعه مطالعاتی و در نظر گرفتن این اصل که «آنها» (افرادی که ما قرار است درباره آنها تحقیق کنیم) هستند که میدانند و نه «ما»، الزامی است. همچنین «آنها» به مسائل و مشکلات خود آگاهتر و واقفتر از «ما» هستند و بنابراین اهداف پروژههای تحقیقاتی را آنها باید طراحی کنند، سوالهای تحقیق و مسائل و مشکلات جامعه خود و راه حل مشکلات را آنها باید به «ما» بگویند. این است که مشارکت از اولین گام پروژه آغاز میشود. ......... گاهی مفهوم «مشارکت» از محتوی تهی شده وبه « اطاعت فعال» از برنامهای از پیش طراحی و تعیین شده تغییر ماهیت داده است ........... روشن است که این گونه « فعال کردن» جامعه محلی به هیچ وجه مورد نظر روش « ارزیابی مشارکتی روستایی» نیست. ویژگی این روش و وجه تمایز آن با روشهای کلاسیک در این است که در این جا خود جامعه محلی در رأس برنامهریزی و تصمیمگیری قرار میگیرد و در این زمینه نقش محوری و اصلی را بازی میکند. کوتاه این که «مشارکت» یعنی مشارکت در برنامهریزی و تصمیمگیری، در غیر این صورت «مشارکت» واژهای توخالی است، اگر نخواهیم بگوییم سوءاستفاده و عوامفریبی است. "(مقصودی، 1390، ص20-16)
رابرت چمبرز استاد مرکز مطالعات توسعه در دانشگاه ساسکس انگستان است و تحقیقات و کارگاههای روش مشارکتی او بیشتر در شرق آفریقا و جنوب آسیا انجام میشود. مطالعات او بر توسعه روستایی، مدیریت سیستمهای آبیاری، آسیب شناسی فقر و آموزش مدیران برای شناخت مشکلات و یافتن راه حل برای خروج از بحران متمرکز است. او بر این باور است که:
دست اندرکاران و مدرسان روش ارزیابی مشارکتی روستایی اذعان دارند که مشکل اصلی پروژههای توسعه «آنها» (جامعه محلی، فقرا و اقشار کنار گذاشتهشده و حاشیهای) نیستند، بلکه «ما» کارشناسان بیرونی هستیم. ما به کرات «واقعیت» خود را بر آنها تحمیل و سلطهگری کردهایم، ما منکر وجود آن بخش ضعیف و آسیبپذیر شدهایم. برای توانمندسازی فقرا، تغییر «ما» ضروری است. باید به طرق جدیدی رفتار کنیم، نباید کنترل کارها را به دست گیریم و حرافی کنیم و فناوری را انتقال دهیم. باید تمرکز را بر حمایت و توانمندسازی کسانی بگذاریم که ضعیفاند و فقیر، به نحوی که آنها بتوانند واقعیتهای زندگی خود را تجزیه و تحلیل کرده و ابراز کنند. همچنین بتوانند برنامهریزی و بر مبنای آن عمل کنند. بدین جهت است که باید به گونهای متفاوت رفتار کنیم. رفتار و نگرش ماست که باید تغییر کند.
دانشگاهها، نهادهای آموزشی و سازمانهای غیردولتی، بهکارگیری روش «ارزیابی مشارکتی روستایی» را در جهت ترویج و اجرای اهداف خود و با نگرش از بالا به پایین و برنامههای از قبل طراحی شده و آماده و گروههای هدف مشخص و آموزش با اهداف سودجویانه را دنبال میکنند. اگر چه بسیاری از آنها ضرورت مشارکت را پذیرفته اند، اما تعداد کمی از آنها میدانند چه میخواهند بکنند. در این حال گروههای حامی و سازمانهای دولتی به روش ارزیابی مشارکتی روستایی نیاز مبرم دارند و دانشگاهها و مراکز آموزشی بیش از پیش به دنبال تدریس واحد «ارزیابی مشارکتی روستایی» در کلاسهای خود هستند. بسیاری از سازمانهای غیر دولتی تصور میکنند صِرف شناخته شدن به عنوان سازمان غیر دولتی، به معنی مجریان خوب روش «ارزیابی مشارکتی روستایی » خواهندبود. مشاوران، بدون درک روح و ذات این روش آن را به کار گرفتهاند و نتیجه آن سوء استفاده و «استفاده غلط» از آن در سطح وسیع شده است.
در کتاب، مکرر نشان داده میشود که مسائل، عمیقتر از روش تحقیق است. شرکتکنندگان تجربیاتی را به اشتراک میگذارند که نشان میدهند مشارکت موثر و اساسی، تغییرات را ضروری و ملزم میداند. این تغییرات هم در سطح شخصی و هم در سطح نهادها برای سازمانها است. افراد سلطهگر یا سازمانهای هرمی پرقدرت نمیتوانند تسهیلگرانی برای شرکتکنندگان جامعه محلی باشند. در مباحث ما تغییر رفتار و نگرش در قالب روش «ارزیابی مشارکتی روستایی» در حقیقت با تغییر فرهنگ سازمانها معنا پیدا میکند. بنابراین، کلید شروع حرکت از تغییرات شخصی آغاز میشود. ص25
بعضی اوقات بعضی افراد «بیرونی» روستاییان را وادار به باور آن چیزی میکنند که خود مایل به باور آن هستند. به طور مثال در منطقهای جنگلی در گینه تمام محققان دوران استعمار و دوران پس از استعمار، تمام کارمندان، تمام حامیان و مدافعان محیط زیست معتقد بودند که مردم جنگلها را نابود میکنند. هنگامی که مقامات رسمی و سایرین از روستاییان در مورد تخریب جنگل سوال کردند، روستاییان اظهار داشتند که «بله در حقیقت ما باعث تخریب جنگل شده ایم» در حالی که تحقیقات عمیقتر و جدیدتر نشان داد که چنین چیزی واقعیت ندارد. مردم از جنگلهای خود حفاظت میکنند و روستاییان چیزی را میگفتند که «بیرونی»ها به آن اعتقاد و باور داشتند و در فکرشان جا افتاده بود. ص38
با درگیر کردن جامعه محلی در تجزیه و تحلیل، برنامهریزی، اجرا و کنترل میتوان شاهد توسعه پایدار و توانمندسازی بود. یک برنامه در صورتی میتواند پایدار بماند که حتی پس از قطع حمایت خارجی به روند خود ادامه دهد. صفحه44
در این کتاب، بهطور مختصر و مفید با فرآیند کارگاه، تغییر رفتار و نگرش فردی، آموزش تغییر رفتار و نگرش در روش «ارزیابی مشارکتی روستایی»، نهادینه شدن روش «ارزیابی مشارکتی روستایی» وبه اشتراک گذاشتن تجربیات، توسل به دولتها و حامیان آشنا میشویم.
.
-
- افزودن دیدگاه جدید
- بازدید: 2855
نسخه قابل چاپ
ارسال به دوستان