مجسمه شهری

مجسمه شهری
نویسنده: 
کاوه توکلی ، کارن رشاد

 مجسمه شهری، حجمی سه بعدی و دارای فرم و بیان هنرمندانه است كه از جهات مختلف قابل نظاره است (بنابراین متفاوت از نقش برجسته است كه معمولاً حداقل از یك جهت غیرقابل دیدن است و به زمینهای متصل شده) موضوع آن معمولا پیكره یك انسان، حیوان، گیاه یا شی است و جزیی از مبلمان شهری است كه خارج از فضای بسته قرار گرفته است. كاركرد اصلی مجسمه تزئین، هویت بخشی یا انتقال پیامی به ناظران است و از مصالحی نظیر سنگ، بتن، فلز، چوب، فایبرگلاس ساخته میشود.

هر سال ده‌ها مجسمه و اثر حجمی به وسیله شهرداری‌ها در فضاهای شهری و به ویژه میدان‌های شهرهای بزرگ و كوچك نصب میشود. این حركت در صورتی كه به خوبی هدایت شود، می‌تواند سهم مهمی در ارتقاء كیفیت این فضاها داشته باشد؛ به ویژه آن كه در سالهای اخیر چنین فعالیت‌هایی عمومیت بیشتری یافته و اغلب شهرداری‌ها برآنند كه مراكز میدان‌های خود را مزین به پیكرهایی سازند. محصول این فعالیت‌ها خلق آثاری بوده‌است كه گاه ارزشمند، برخی اوقات معمولی و در مواردی نیز فاقد ارزش‌های زیبایی‌شناسانه و موجب تنزل فضای میدان بوده‌اند.

 

«هدف شهرسازی ایجاد محیطی آرام و سالم است كه آسایش و غنای زندگی در آن ممكن باشد، آسایش را می‌توان در تامین نیازهای مردم تعریف كرد، اما غنای زندگی هنگامی پدید می‌آید كه معنویت هنری در محیطهای شهری مزاحم باشد.» مجسمه‌ها می‌توانند نقش بسزایی در غنی ساختن زندگی شهری از طریق بیان و هنری داشته باشند. این امر به ویژه در میدان ها و فلك‌های نقاط عطف شهر كه كانون توجه شهروندان هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. عملكرد اصلی مجسمه‌ها ایجاد حس مكان و هویت تعریف شده و القا روحیه‌ی خاص در فضا یا تقویت روحیه یك فضا است تعریف این عنصر و متمایز ساختن از سایر عناصر مبلمان شهری و آثار حجمی چندان ساده نیست و هر تعریفی در این زمینه نسبی است. چرا كه مجسمه‌سازی یك رشته هنری است و هنر نیز تعاریف محدود و مشخص را برنمی‌تابد و خلاقیت هنری مرزهای هر تعریفی را در می‌نوردد. اما برای آن كه مبنایی برای بحث وجود داشته باشد تعریف زیر قابل ارایه است.

 

تعریف مجسمه‌ی شهری:

 

 مجسمه شهری، حجمی سه بعدی و دارای فرم و بیان هنرمندانه است كه از جهات مختلف قابل نظاره است (بنابراین متفاوت از نقش برجسته است كه معمولاً حداقل از یك جهت غیرقابل دیدن است و به زمینهای متصل شده) موضوع آن معمولا پیكره یك انسان، حیوان، گیاه یا شی است و جزیی از مبلمان شهری است كه خارج از فضای بسته قرار گرفته است. كاركرد اصلی مجسمه تزئین، هویت بخشی یا انتقال پیامی به ناظران است و از مصالحی نظیر سنگ، بتن، فلز، چوب، فایبرگلاس ساخته میشود.

 

مهمترین وجه تمایز مجسمه‌های شهری با مجسمه‌هایی كه در فضای بسته قرار گرفته‌اند، آن است كه بینندگان مجسمه‌های فضای باز بیشتر، تواتر دیدار آنها فزونتر و تركیب ناظران آن متنوع‌تر است، بدین ترتیب افرادی كه حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند بیننده‌ی این حجم‌ها هستند. مجسمه‌سازی شهری كار مشترك مجسمه‌سازان، طراحان منظر و مبلمان شهری، برنامه‌ریزان و طراحان شهری است كه با حمایت و هدایت مدیران شهری انجام می‌پذیرد هر یك از این عوامل در این فرایند نقشی را بر عهده دارند. ساخت مجسمه به وسیله هنرمند مجسمه‌ساز انجام میشود و سایر متخصصان در انتخاب مقیاس و مكان مناسب نقش دارند. هدف این همكاری آن است كه ضمن رعایت ملاحظات عملكردی بیشترین لذت بصری برای ناظر به وجود آید.

مجسمه تنها اثر حجمی زینت‌بخش میادین نیست، آثار حجمی متنوعی در فضاهای شهری استفاده می‌شوند كه اگرچه گاهی تشابه نزدیكی با مفهوم مجسمه دارند اما دارای هویت متمایز هستند. بهره‌برداری هوشمندانه از این آثار حجمی نیز می‌تواند در ارتقای كیفیت فضایی شهر موثر باشد. انواع اصلی آثار حجمی را می‌توان به نحو زیر طبقه‌بندی كرد.

 

طاقهای یادمانی:

 

طاق‌های یادمانی معمولاً برای گرامیداشت وقایع بزرگ تاریخی ساخته شده‌اند بیشترین آن را طاق‌های پیروزی كه یادمان پیروزی‌های نظامی بزرگ است و طاق‌هایی كه به یاد سربازان گمنام كشته شده در جنگها برپا می‌شوند، تشكیل می‌دهند. یك نمونه از این طاق‌ها را می‌توان در «میدان اتوال ۴» پاریس مشاهده كرد. این طاق برای یادآوری پیروزی‌های ناپلئون ساخته شده است.

 

ستونهای یادمانی:

 

سرمنشا این ستون‌ها به شهرهای یونان باستان باز می‌گردد این ستون‌ها كه از طاق‌های یادمانی قدیمی‌تر هستند، بیشتر برای گرامیداشت یك شخص یا یك رویداد مهم تاریخی به كار برده شده‌اند. در بسیاری از موارد مجسمه یك فرد مهم بر فراز این ستون‌های بلند نصب می‌شد. این تركیب نشاندهنده اهمیت بسیار زیاد آن فرد بود. نوع دیگری از ستون‌ها كه به تنهایی و بدون مجسمه به كار برده می‌شوند ستون‌های هرمی شكل هستند كه منشا مصری دارند و برای مصریان باستان نمادی مذهبی به شمار می‌آمد. این ستون‌ها برای نشان دادن مركز به كار می‌آمد و نمادی از هندسه‌گرایی، نظم و قدرت بود از جمله مواردی كه این نوع متون مورد استفاده قرارگرفته، میدان مهم بیضی شكل مقابل كلیسای سنت پیتر در رم است كه در آغاز نیمه دوم قرن ۱۷ ساخته شده‌است. این ستون‌ها برای بیان ثبات، پایداری و همبستگی نیز به كار می‌آمد و گاهی نیز نمادی از آغاز عصری جدید بود.

 

ساعتهای تزئینی:

 

ساعتهای تزئینی، زینت‌بخش بسیاری از میادین هستند و اشكال متنوعی دارند كه یكی از آنها برج ساعت است، این ساعت‌ها اثر قوی بر چشم، فكر و ذهن رهگذر دارد و اگر به دقت مكان‌یابی و با حساسیت جایگاه آن طراحی شود، نشانه قوی در شهر محسوب می‌شود و تاثیر بصری قوی خواهد گذاشت. این نوع اثر حجمی فرم باستانی ندارد و در قرنهای اخیر به كار گرفته شده است. از سوی دیگر موضوعات، مضامین و مفاهیمی كه دستمایه ساخت مجسمه‌های شهری می‌شوند به طور عمده‌ی در مقولات زیر قابل طبقه‌بندی است:

 

1.    مشاهیر و شخصیت‌های تاریخی، فرهنگی، ادبی، هنری، سیاسی، علمی و... نظیر فردوسی، ابوریحان بیرونی، میرعماد
2.    مبارزان، دلاوران و شهدا، نظیر میرزا كوچك‌خان جنگلی، امام قلی‌خان، رییسعلی دلواری، شهید بابایی.
3.    ورزشكاران نظیر تختی.
4.    روایت‌ها و شخصیت‌های اسطورهای نظیر روایت مبارزه گرشاسب و اژدها.
5.    موجودات اسطوره‌ای نظیر سیمرغ.
6.    مضامین مذهبی نظیر توحید، نماز، اذان، انتظار فرج و...
7.    مضامین مذهبی، سیاسی نظیر شهادت، ولایت و...
8.    یادمانهای تاریخی، سیاسی، ورزشی و عمرانی نظیر یادمان انقلاب در میدان انقلاب تهران و یادمان صعود ایران به جام جهانی فوتبال در بندر گناوه، یادمانهای جنگ و یادمانهای گازرسانی به شهرها.
9.    مضامین عاطفی یا احساسی نظیر مجسمه‌ی مادر.
10.    مضامین اقتصادی و معیشتی نظیر مجسمه‌هایی كه معرف شیوه‌ی معیشت و تولید در شهر یا منطقه هستند مانند مجسمه ماهیگیر، چای كار، چوپان و....
11.     تولیدات عمده‌ی شهر و منطقه نظیر مجسمه پسته، گندم، گلاب و...
12.    مضامین طبیعی و اقلیمی نظیر مجسمه‌هایی كه معرف طبیعت یا حیوانات ویژه منطقه هستند مجسمه پرندگان یا حیوانات بومی.
13.    مضامین سنتی و فرهنگی نظیر مجسمه‌هایی كه شیوه‌های زندگی عادات فرهنگی، نحوه‌ی تغذیه، آشامیدنی‌های مورد علاقه و... را نشان می‌دهد: مجسمه قوری چای، فنجان و...
14.    مضامین عملكردی نظیر مجسمه‌هایی كه معرف عملكرد مكان هستند نظیر مجسمه‌ی كوهنورد در تهران كه معرف هویت ورزشی این منطقه است.
15.    پیامها و مفاهیم انتزاعی یا واقعی فرهنگی اجتماعی نظیر تنهایی انسان، آزادی، تقابل مدرنیسم و سنت، رنج، فقر، بی‌خانمانی، انحطاط، پرواز، شكوفایی، تلاش و...

 

نقشها و كاركردهای مجسمه:

 

1.     تقویت حس مكان: یكی از مهمترین كاركردهای مجسمه ایجاد حس مكان تعریف شده، القا روحیه خاص در فضا یا تقویت روحیه یك فضاست. «مكانبخشی از فضاست كه به وسیله شخص یا چیزی اشغال شده است و دارای معنایی ارزشمند است.» در صورت هماهنگی مجسمه با محیط و تقویت انسجام بصری محیط پیرامون، شهروندان احساس رضایت و آرامش بیشتری می‌كنند و حس مكان تقویت می‌شود.
2.    تعریف و هویت بخشی به فضاهای شهری: «هویت یعنی محل یك محل معین حدی كه شخص می‌تواند یك مكان را به عنوان مكان تمایزی از سایر مكان‌ها شناخته و یا بازشناسی كند؛ به طوری كه شخصیتی مشخص، بی‌نظیر و یا حداقل مخصوص به خود را دارا شود». مجسمه‌هایی كه از طراحی خلاقانه و هنرمندان‌های برخوردارند میتوانند هویت‌بخش باشند.
3.    ارتقای كیفیت و ایجاد سرزندگی فضاهای شهری: فضای خالی از هنر، جذابیت ندارد و فقدان جذابیت از كیفیت فضا می‌كاهد و مانع ایجاد حس سرزندگی و نشاط در فضای شهری است. مجسمه می‌تواند این هر دو را در صورت وجود سایر شرایط به فضا، ارزانی دهد.
4.    ارتقای آگاهیهای عمومی و معرفی نمادها و ارزشهای فرهنگی: مجسمه‌ها و توضیحات متصل به آنها می‌توانند سطح دانش و آگاهی‌های عمومی شهروندان در خصوص حوادث فرهنگی یا سایر زمینه‌ها ارتقا بخشند به عنوان مثال می‌توانند مردم یك منطقه را با شخصیت‌ها یا رویدادهای تاریخی یك منطقه آشنا سازند یا نمادهای فرهنگی آن منطقه را معرفی كنند.
5.    معرفی عملكرد و روحیه‌ی میدان یا محدوده‌ی پیرامون آن، یا تداعی عملكرد تاریخی یا فرهنگی آن: بسیاری از میادین محل وقوع حوادث تاریخی منحصر به فرد هستند، مجسمه‌های كه موضوع آن این رویداد تاریخی باشد تا سال‌ها بعد از آن می‌تواند تداعی‌گر این واقعه باشد، همچنین عملكرد فعلی میدان می‌تواند به وسیله‌ی مجسمه بیان شود، مثلا نصب مجسمه كوهنورد در میدانی كه مبدأ عزیمت كوهنوردان به كوهستان است، بیانگر روحیه‌ی ورزشی حوزه‌ی پیرامونی میدان است.
6.    تعریف مركز ثقل و نقطه تمركز میدان: مجسمه به عنوان عنصری در مركز میدان از هر دو طرف دیده و درك می‌شود و می‌تواند نمایانگر مركز میدان باشد. به همین دلیل است كه حتی در میادین خالی از خودرو نیز بسیاری از طراحان، مجسمه را در مركز ثقل میدان نصب می‌كردند، تا حس مركزیت را تقویت و نوعی نظم بصری به وجود آورند.
7.    ایجاد یك نشانه‌ی شهری: نشانه از عناصر اصلی سازنده‌ی سیمای شهر است. از نظر كوین لینچ «نشانه‌های عواملی در تشخیص قسمت‌های مختلف شهر هستند. خصوصیات نشانه باید چنان باشد كه بتوان آن را از میان عوامل بسیار بازشناخت. اگر نشانه‌ها فرمی واضح داشته باشند، با زمینه‌ی خود متضاد و به اطراف خود غالب و مسلط باشند؛ شناخت آنها به آسانی میسر است و احتمال بیشتری هست كه بر آنها معنایی متصور باشد. مجسمه‌ها در بسیاری موارد به ویژه اگر اندازه آنها بزرگ باشد، می‌توانند به عنوان نشانه در سطح محله، منطقه یا حتی شهر مطرح شوند.»
8.    ایجاد انگیزه برای بهسازی محیط توسط شهروندان: نصب مجسمه‌های مطلوب در میدان و بهسازی آن موجب می‌شود كه ساكنان اطراف میدان انگیزه‌ای برای كیفیت بخشی به محیط خود پیدا كنند و تلاش كنند كه محیطی متمایز به وجود آورند.
9.    مكان‌نمایی: منظور از مكاننمایی این است كه طراح، مجسمه و پیرامون آن را به نحوی طراحی كند كه تداعی‌كننده‌ی یك فضای به خصوص مثلاً میدان جنگ، یك بیشه یا یك چراگاه باشد.
10.    تناسب بخشی به نام میدان: مجسمه‌ها در میادینی كه از سابقه‌ی تاریخی خاصی برخوردار نیستند و نامی قراردادی برای آنها تعیین شده‌است، می‌توانند به نحوی طراحی شوند كه نام میدان را در اذهان بینندگان تثبیت كنند. مثلا نمادی از لاله در «میدان لاله» چنین كاركردی دارد.
11.    معرفی سبكها و سنتهای هنری: مجسمه‌ها هنر را به میان مردم می‌آورند از این رو می‌توانند مردم را با سبك‌های هنری قدیمی یا جدید آشنا سازند و بر دانش هنری و سواد بصری آنها بیافزایند.

 

بر اساس منابع موجود در «پایگاه هنری ایرانما»، پیشینه‌ی مجسمه‌سازی در ایران به پنج هزار سال پیش برمی‌گردد. آثار مفرغی بدست آمده از لرستان آثاری سمبولیک، ملهم از طبیعت و کاربردی‌اند. حجاری‌های ایران باستان دارای جنبه‌های مذهبی و وقایع نگار بوده و در آن‌ها توجه خاصی به نقوش حیوانی شده است. پیکرتراشی متأثر از هنر «آشوری» در دوران «هخامنشی» به نوعی دیگر و به گونه‌ای ظریف با نگاهی ناتورالیستی با جنبه‌ی مذهبی و وقایع نگار در ارتباط است. در دوران «اشکانی» هنر ایران با امتزاج دو هنر «هلنی» و «هخامنشی» و نیز واقع‌نمایی در چهره‌پردازی ادامه یافت. مجسمه‌سازی در دوران ساسانی خصوصیات هنر هخامنشی را حفظ می‌کند اما به طبیعت نزدیک‌تر می‌شود.

 

در سده‌ی اخیر ارتباطات مهم‌ترین نقش را در احیای هنر مجسمه‌سازی ایران ایفا کرده است. در دوران معاصر آشنایی مجدد هنرمند ایرانی با هنر جهان و به خصوص هنر آکادمیک اروپا به مجسمه‌سازی ایرانیان جان دوباره بخشید. بعد از «کمال‌الملک» هنرمندی چون «ابوالحسن صدیقی» که دانش‌آموخته‌ی اروپا بود آغازگر مجسمه‌سازی حرفه‌ای ایران شد و استادانی چون «علی اکبر صنعتی» و «علی قهاری» راه وی را پیش گرفتند. نوع بیان این دسته از هنرمندان به شیوه‌های نئوکلاسی‌سیسم، رئالیسم و نئورئالیسم محدود می‌شد. از سالهای 1320 نهضت نوینی در نقاشی و مجسمه‌سازی ایران به وجود آمد که هنرمندانی چون «پرویز تناولی» و «ژازه طباطبایی» با بهره‌گیری از راه‌کارهای هنر مدرن و استفاده از عناصر سنتی جامعه ایرانی سعی در احیای هویت ملی و ارتباط جهانی در مجسمه‌سازی ایران داشتند. مجسمه‌سازانی چون «قدرت الله معماریان» و «بهمن محصص» از مجسمه سازان پرکار دوران معاصر ایران به شمار می‌روند.

 

مجسمه‌سازان مدرن ایران با بهره‌گیری از جنبش‌های هنر مدرن جهان و استفاده از عناصردرونی شده‌ی بومی (در آثار پرویز تناولی و ژازه طباطبایی) و عناصر سمبولیک اسلامی (در آثار قدرت الله معماریان) و بیان حالات درونی (در آثار بهمن محصص) تجربه های گوناگونی را پیش گرفتند. اکنون به نظر می‌رسد پس از پشت سر گذاشتن این دوران و به پشت‌گرمی استادان ارزشمندی که برخی از آنان هم اکنون نیز در حال فعالیت هستند و به علاوه با توجه به گسترش ارتباطات و نیز ایجاد و افزایش ظرفیت آموزش دانشگاهی ِ هنرهای تجسمی در داخل کشور زمینه برای رشد و تجربه‌های جدیدتر فراهم شده‌است و ما شاهد حضور مجسمه‌سازان نسل جدیدتر در نمایشگاه‌های جهانی بوده‌ایم، اما کماکان این سوال مطرح است که آیا در کنار این پیشرفت‌ها، زمینه‌های لازم برای نقادی این هنر و در نتیجه تداوم این پویش از طرف خود جامعه هنری و فرهنگی کشور پدید آمده است؟ و کدام جنبه از ارزش‌های آفرینش ، هنرمندان تجسمی و مجسمه‌ساز کشور را جذب خود می‌کند؟
 

منابع: 

1.    هنر و اجتماع – هربرت رید – ترجمه سروش حبیبی / انتشارات امیر کبیر 1352.
2.    تاریخ هنر، گامبریچ،ارنست هانس، ترجمه: رامین، علی، نشر نی، تهران، 1379.
3.    تاریخ عمومی هنرهای مصور، وزیری، علینقی، انتشارات هیرمند، تهران،1373، چاپ چهارم.