افزودن دیدگاه جدید

پاراسون، ورزشگاهی در دل شهر
نویسنده: 
بهروز مرباغي

در این روزها، در ایران ما، صحبت از ساخت ورزشگاه‌ها و به خصوص استادیوم‌های فوتبال داغ است. به دلایل متعدد فنی و غیر فنی، هر وقت صحبت از ساخت استادیوم تازه پیش آمده، بلافاصله بحث مکانی «دنج و فراخ و دور از شهر» مطرح شده‌است. از دید مدیران ما استادیوم باید دور از مراکز جمعیتی شهر باشد. طبیعتاً، حوصله این نوشته آنقدر نیست که به علت غیرفنی چنین نگرشی بپردازد. این همان تفکری است که دانشگاه‌ها را هم از شهر خارج می‌کند و مراکز تولید را هم تبدیل به گتوهایی برای کارگران می‌سازد.

 

 

در این روزها، در ایران ما، صحبت از ساخت ورزشگاه‌ها و به خصوص استادیوم‌های فوتبال داغ است. به دلایل متعدد فنی و غیر فنی، هر وقت صحبت از ساخت استادیوم تازه پیش آمده، بلافاصله بحث مکانی «دنج و فراخ و دور از شهر» مطرح شده‌است. از دید مدیران ما استادیوم باید دور از مراکز جمعیتی شهر باشد. طبیعتاً، حوصله این نوشته آنقدر نیست که به علت غیرفنی چنین نگرشی بپردازد. این همان تفکری است که دانشگاه‌ها را هم از شهر خارج می‌کند و مراکز تولید را هم تبدیل به گتوهایی برای کارگران می‌سازد.
در نگاهی متفاوت، در جهان امروز و پیشرفته، تامل و درنگی جدی بر سر اصل تفکیک کاربری‌ها در شهر جریان دارد. شاید سردمدارانِ این نهضت فکری جدید بزرگانی چون «یان گل» باشند که بحث «آمیختگی رفتاری» را در شهر مطرح می‌کنند. در این تفکر، اصولاً، کلیۀ فعالیت‌های انسانی در شهر می‌تواند در کنار هم و آمیخته باهم صورت گیرد. نمونۀ جدید آنچه که ما در شهرهای قدیم‌مان داشتیم. دکانی بود و کارگاهی پشت آن و خانه همان مغازه‌دار هم بعد از کارگاه و یا همان نزدیکی‌ها.

 

به عنوان تلنگری به این موضوع ساخت ورزشگاهی در شمال اسپانیا را بهانه کردم و متنی را با استفاده از سایت معماری Archi.ru  تنظیم کردم. مطلب بسیار خلاصه و ساده است. ولی نگاهی که پشت این ساخت و ساز است آن را تبدیل به نمونه‌ای با مبانی نظری نوین کرده‌است. ورزشگاهی در دل شهر و بدون حریم‌های ساختگی.

 

بگذریم که معماری استادیوم هم حرف‌های خوبی برای گفتن دارد. ضمن مینی‌مال بودن، بازی‌های زیبایی در حجم و فرم دارد. ساختمانی ساده با بتن درجا، ولی با تعلیق‌ها و کنسول‌های شاداب و راحت. عکس‌ها، گویا هستند و متن می‌تواند کمکی حاشیه‌ای برای درک عکس‌ها باشد.
همین.

 

استادیوم قدیمی فوتبال «پاراسون» در شهر «پونته ودرا» در شمال اسپانیا، درست در نزدیکی و روبروی رودخانه «له رس» قرارداشت. سال‌ها بود که نیاز به بازسازی این ورزشگاه و آزادکردن اراضی  اطراف آن مطرح بود. اراضی‌ای که می‌توانست برای ساخت خانه‌ها و میدانگاه‌ها و عرصه‌های شهری استفاده شود.

 

از سوی دیگر، این‌که بشود بازی‌ها را تعطیل یا به ورزشگاهی دیگر منتقل کرد، اصلاً ممکن نبود. پس باید عملیات ساختمانی به مرور، مرحله‌بندی‌شده و بدون اخلال در برنامه بازی‌ها انجام می‌شد.

 

استادیوم جدید برای 11 هزار تماشاگر پیش‌بینی شده‌است. جایگاه تماشاچی‌ها در دو تراز طراحی شده که تراز پایینی به عنوان جایگاه اصلی، به گونه‌ای است که از فضاهای خالی پشت آن هم بشود به عنوان فضاهای عمومی و تجاری استفاده نمود. جایگاه با سقف سبک نیمه شفاف پوشیده شده‌است.
اطراف استادیوم معابری دو طبقه است که هم به عنوان بخش‌هایی از استادیوم عمل می‌کنند و هم به عنوان بخشی از شهر. تمام فضاهای رو به بیرون طبقه همکف، تا حد ممکن با پوشش شیشه و شفاف طراحی و اجرا شده تا از صلابت و حریمی که ورزشگاه‌ها دارند دوری شود. ورزشگاه بخشی از اندام شهر است و خود را از محیط جدا نمی‌کند.
 

متن ویژه اعضاء: 

منبع عکس‌ها: سایت Archi.ru

 

Filtered HTML

  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • تگ‌های HTML مجاز: <a> <em> <strong> <cite> <blockquote> <code> <ul> <ol> <li> <dl> <dt> <dd>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
Image CAPTCHA