گردشگری و توسعه پایدار اصفهان
اختصاصی معمارنت- جابهجایی جمعیت قدمتی به اندازه پیدایش بشر دارد که در جستجوی امکانات زندگی از نقطهای به نقطه دیگر کوچ میکردند، کوچ اقوام و قبایل همانند مهاجرت اقوام آریائیها که ملت ایران را شکل دادند، هر چند نمیتوان آن را گردشگری نامید. اما جهانگردی از سر کنجکاوی یا شناخت جهان نیز صدها سال قدمت دارد.
گردشگری و توسعه پایدار
نمونه موردی اصفهان*
اختصاصی معمارنت- جابهجایی جمعیت قدمتی به اندازه پیدایش بشر دارد که در جستجوی امکانات زندگی از نقطهای به نقطه دیگر کوچ میکردند، کوچ اقوام و قبایل همانند مهاجرت اقوام آریائیها که ملت ایران را شکل دادند، هر چند نمیتوان آن را گردشگری نامید. اما جهانگردی از سر کنجکاوی یا شناخت جهان نیز صدها سال قدمت دارد. از ابنخلدون گرفته تا ناصرخسرو، از مارکوپولو تا شاردن، از سعدی تا حاج سباح و متاخرتر از همه آرتوپوپ که خدمات ارزنده او که بخش اعظم زندگی و حتی مرگش را در ایران گذراند و هماکنون در کنار پل خواجو آرامیده و خدماتش برای شناخت آثار معماری و هنری ایران غیرقابل تصور است. حتی زنانی را در این روند میبینیم که گاه تنها و گاه در معیت همسرشان این راه طولانی و سخت را در دوران گذشته طی کردند. مانند «مادام دیولافوا» که کتاب سفرنامه و نقاشیهای او از ایران و بخصوص از اصفهان بسیار جالب و با ارزش است. یا «مادام ویتاساکویل وست» که شرح سفرش به ایران باورنکردنی است. از جمله در این کتاب آمده است: «هنگام ورود به ایران، حتی بدون مرز به خاطر یگانگی زیبایی طبیعتش میتوان لحظه ورود را تشخیص داد». و یا در جایی دیگر میگوید: «هوای تهران چون نت ویلون صاف و پاک است».
اما در دهههای اخیر با بالارفتن سطح فنآوری و کمشدن ساعات کار هفتگی و ماهانه و افزایش اوقات فراغت، تعطیلات گاه اجباری شاغلین، جهانگردی و گردشگری، دیگر یک امر نادر و خاص افراد کنجکاو و ویژه همچون مارکوپولو، ناصرخسرو، سعدی نیست بلکه طبق آخرین آمار سالیانه حدود یک میلیارد گردشگر در دنیا به سفر میروند که این تعداد پیشبینی میشود در دهههای آینده نزدیک به دو برابر شود، یعنی به حدود 8/1 میلیارد نفر میرسد. چندی قبل یک کانادائی را در تلویزیون معرفی کردند که حدود نیمی از عمر 44 ساله خود را به سفر در 195 کشور گذرانده است و از بعضی کشورها چند بار دیدن کرده است. ضمناً به ایران و اصفهان هم آمده است.
درآمد کشورهای مختلف از گردشگری غیرقابل تصور است: به عنوان مثال در سال 2012 فرانسه با 83 میلیون نفر، امریکا با 67 میلیون و اسپانیا با 57/7 میلیون نفر گردشگر، به ترتیب سالیانه 53/7، 126/2 و 55/9 میلیارد دلار درآمد کسب کردهاند. این در حالی است که ایران با توجه به پتاسیلهای عمدهای که در این زمینه دارد در سال 2012 تنها 3/35 میلیون نفر گردشگر را از مجموع 1/035 میلیارد نفر گردشگر سرتاسر جهان به خود جذب کرده است و از مجموع 1/075 میلیارد دلار درآمد گردشگری موجود در جهان کمتر از 2/5 میلیارد دلار را به خود اختصاص داده است.
اما آثار این جابهجایی و سفرهای میلیاردی چگونه است همه این جابجاییها در همه زمینهها در محیطزیست اثر گذارند.
- پرواز هواپیماها موجب آلودگی هوا و آلودگی صوتی است.
- حمل و نقل و تردد زمینی (ماشین سواری، اتوبوس و غیره) نیز موجب این گونه آلودگیهاست.
- ساخت و ساز اقامتگاهها هم به محیطزیست لطمه میزند، بخصوص اگر در نقاط حساس (جنگلها، سواحل و غیره) ساخته شوند.
- ساخت و ساز جادهها نیز بخصوص در نقاط حساس (درون جنگلها اراضی کشاورزی و غیره) خود موجب صدماتی به محیطزیست میشوند.
- ایجاد زبالهها در نقاط تمرکز گردشگرانو ...
فواید گردشگری:
- بالارفتن آگاهی و شناخت جهانگردان
- پر کردن اوقات فراغت
- ایجاد اشتغال در جهان
- ایجاد درآمد برای کشور مقصد و تا حدودی مبداء
- تبادل فرهنگی بینالمللی و اقوام و تمدنها
اصفهان این نیم جهان یا به قول «آندره مالرو» جهان بدون اصفهان جای غمگینی است، از سدههای قبل مورد نظر و هدف جهانگردان بوده است، بخاطر قدمت چندهزار ساله بخاطر وجود یادمانها و نمادهای تاریخی و منحصر به فردش.
آثار ما قبل اسلام (جویباره، بل شهرستان) آثار سلجوقی (مسجد جامع، میدان عتیق) آثار دوران صفوی (میدان نقش جهان و مجموعه کاخها و باغها و خیابان چهارباغ که شاید اولین خیابان جهان در نوع خود باشد) همه موجب جاذبه شگفتانگیزی برای اصفهان شده است. شاید اگر تسهیلات و تبلیغات در خور تامین گردد تعداد جهانگردان اصفهان قابل مقایسه با نقاطی چون ونیز، فلورانس وین، سن پترزبورگ و شهرهایی از این قبیل میگردید.
اما باید دید چه در حال حاضر و چه در آیندهای که جهانگردان بیشتری به این شهر افسانهای بیایند، چه تمهیداتی باید به کار گرفت تا حداقل اختلالات در محیط زیست شهر بوجود آید. در دنیا در این زمینه تجاربی به دست آمده است بخصوص در نقاط حفاظت شده طبیعی که نیاز به مداخله و تغییر بسیار اندکی در محیط را طلب میکند.
برای نمونه در مناطق حیات وحش کنیا هیچ جاده آسفالته تاسیس نشده است و حتی تعداد جادهها به حداقل رسیده است. هر چند این موضوع اشکالاتی را در دسترس سریعتر جهانگردان ایجاد میکند اما هدف که حفظ حیات وحش و محیط طبیعی آنهاست آنقدر اهمیت دارد که این اشکالات قابل اغماض است. بخصوص که همین محیط طبیعی منبع جذب گردشگران است.
یا نمونه دیگر از بین بردن فضای پارکینگ در دو طرف خیابان معروف شانزه لیزه پاریس است که هم به فضای پیاده خیابان مطلوبیت بیشتری داده است و هم رفت و آمد سواره را روانتر کرده است.
در اصفهان ما محور چهارباغ را داریم که هم از نظر سیمای شهری باید مدنظر قرار گیرد و هم از لحاظ توسعه پایدار یعنی به حداقل رساندن آلودگی هوا، آلودگی صوتی و غیره.
اولین گام به حداقل رساندن تردد سواره در این محور است. با ایجاد مترو و گذاشتن مینیبوس و دوچرخه میتوان ترافیک سواره را حداقل در بخش مرکزی آن حذف کرد. این امر نیاز به ایجاد پارکینگهایی در مبداء و مقصد است اما از آنجا که آلودگی هوای اصفهان در حال رقابت با تهران است. پس نیاز است که ما واقعاً رفت و آمد ماشین سواری را در این شهر به حداقل برسانیم یا از سوختهای فسیلی استفاده نکنیم.
این پیشنهاد باید با تمهیداتی همه مجموعه تاریخی اصفهان را در برگیرد و تردد ماشین سواری به ساعتهای خاصی محدود شود، نمونه این کار را ما در چندین شهر مهم میبینیم مانند مرکز وین، بخشی از برلین و نمونههای دیگر.
استفاده هر چه بیشتر از خانهها و اماکن بافت تاریخی برای اقامتگاه گردشگران به جای ساختن هتلهای مرتفع بخصوص در کنار رودخانه و در حریم محدوده بافت تاریخی.
خوشبختانه در اصفهان مسئله زباله از سالها قبل مورد توجه بوده است چه برای مردم شهر و چه برای گردشگران که مسلماً (بخصوص افرادی که در تعطیلات مثلاً نوروز به تعداد زیاد به دیدن شهر میآیند) تولید زباله به صورت متمرکز خواهند کرد (در پارکها و نقاط دیگر) باید مسئله جمعآوری زباله و تفکیک آنها مورد توجه قرار گیرد.
البته فرهنگسازی برای گردشگران که مدتکوتاهی در شهر هستند مشکلتر است تا برای شهروندان اما اگر زمینههای آن فراهم شود گردشگران (به خصوص گردشگران داخلی چون شاید گردشگران خارجی تا حدودی به مسئله تفکیک زباله و به طور کلی ریخت و پاش زباله در فضای شهری توجه دارند) هم بالطبع تحت تاثیر تمیزی شهر قرار میگیرند. مثلاً در سنگاپور که ریختن زباله در شهر جریمه سنگینی دارد هر گردشگری بلافاصله به موضوع پی میبرد و در نتیجه شهر همواره تمیز است.
جمعبندی
گردشگری همخوان با توسعه پایدار مسلماً جدا از توسعه پایدار نمیباشد. اگر میخواهیم علیرغم داشتن گردشگران فراوان در شهر بخصوص شهری با ارزشهای تاریخی (معماری، فضای شهری و غیره) نظیر اصفهان، باید در سطح شهر و منطقه آن شرایط زیست پایدار برقرار گردد. مهمترین این شرایط عبارتند از:
- کاهش آلودگی هوا
- کاهش آلودگی صوتی
- مصرف انرژی پاک
- کاهش مصرف بطور کلی (آب، انرژی و غیره).
آنگاه مواردی که قبلاً ذکر شده (از نظر رفتوآمد، اقامت و غیره) باید در مورد گردشگری نیز به کار گرفته شود.
- Add new comment
- 5069 reads
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان