کتاب ارزیابی طرح نواب و پیامدهای آن

کتاب ارزیابی طرح نواب و پیامدهای آن

 

گیتی اعتماد متولد 1322 شیراز، رئیس هیات مدیره مهندسین مشاور طرح و معماری، نایب رئیس انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز و عضو هیات امناء انجمن مفاخر معماری ایران که در سالهای 1351 تا 1359 استادیار و مدیر گروه شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی بوده است؛ در تازه‎ترین اثری که زیر نظر ایشان گردآوری و تنظیم شده و «ارزیابی طرح نواب» نام دارد ابعاد مختلف شهرسازی، معماری،و تبعات و اثرات اجتماعی و اقتصادی پروژه ای بررسی می‎شود که یکی از تاثیرگذارترین و بزرگترین پروژه‎های شهری ایراندر دوران پس ا انقلاب بوده است. به بهانۀ انتشار این کتاب گفت و گوی کوتاهی را با او انجام دادیم:

 

گیتی اعتماد متولد 1322 شیراز، رئیس هیات مدیره مهندسین مشاور طرح و معماری، نایب رئیس انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز و عضو هیات امناء انجمن مفاخر معماری ایران که در سالهای 1351 تا 1359 استادیار و مدیر گروه شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی بوده است؛ در تازه‎ترین اثری که زیر نظر ایشان گردآوری و تنظیم شده و «ارزیابی طرح نواب» نام دارد ابعاد مختلف شهرسازی، معماری،و تبعات و اثرات اجتماعی و اقتصادی پروژه ای بررسی می‎شود که یکی از تاثیرگذارترین و بزرگترین پروژه‎های شهری ایراندر دوران پس ا انقلاب بوده است. به بهانۀ انتشار این کتاب گفت و گوی کوتاهی را با او انجام دادیم:


-    شما کتاب «ارزیابی طرح نواب» را پس از بیست و چندسال که از احداث این پروژه می‎گذرد منتشر کردید، با چه انگیزه‎ای به این کار پرداختید؟

وقتی ما کار را شروع کردیم حدود 10 سال از احداث پروژه می‎گذشت. تقریباً سال 80 یا 81 بود که من و خانم دکتر خاتم در پروژۀ مشاورۀ طرح تفضیلی منطقۀ 10 کار می‎کردیم و اتفاقاً بخش غربی پروژۀ نواب هم در منطقۀ 10 قرار دارد. پس از پر کردن 200 پرسشنامه در میان ساکنان این مجموعه‎ها متوجه شدیم که اکثر این افراد از ساکنان قبلی محله نبوده اند. بنابراین این پرسش برای ما طرح شد که چرا این ساکنان قبلی در این پروژه سکونت نگزیدند؟

 

پس از آن برآن شدیم که این پرسش را به عنوان یک پژوهش طراحی کنیم و این مطلب را با سازمان بهسازی مطرح کردیم و آنها هم از پیشنهاد استقبال کردند و حتی مشارکت سازمان فنی شهرداری تهران به عنوان یکی از نهادهای مربوط با پروژه را هم خواستار شدند. اما این گفت و گوها دو سه سال پژوهش را مسکوت گذاشت و به جایی نرسید.

 

در نهایت هنگامی که در زمینۀ بافت فرسودۀ منطقۀ 10 و 11 با سازمان نوسازی شهرداری تهران کار می‎کردیم، پیشنهاد این پژوهش را به آنها دادیم و آنها هم همراهی کردند. البته منظور حمایت مالی نبود، بلکه بیشتر قصد متشکل شدن پروژه  و حمایت سازمانی در زمینۀ اجرای آن بود. بعد از آن یکی دوسال طول کشید تا تحقیق انجام شد و بعد از اتمام من مشتاق بودم که نتایج این کار در قالب یک کتاب منتشر شود. به این ترتیب چاپ کتاب در کمیتۀ تحقیق توسعۀ شهری که زیرمجموعۀ گروه شهرسازی جامعه ی مهندسان مشاور است و من هم عضوی از آن هستم تقبل شد و با کیفیت خوبی از چاپ و ویراستاری به انتشار درآمد.

 

-    فرآیند پژوهش چگونه انجام گرفت؟
ما توانستیم بیش از 100 خانوار را  از میان 2000 خانواری که در پی این پروژه جابه‎جا شده بودند از روی آدرس و شمارۀ تلفن آنها پیدا کنیم و با آنها مصاحبه نماییم. به این ترتیب نمونه ای داشتیم که از بررسی گفته‎های آنها می‎توانستیم دلایل عدم سکونت دوبارۀ محلی‎ها را در پروژۀ نوسازی شده پیگیری کنیم. همچنین توانستیم 14 مصاحبه با دست‌اندرکاران پروژه اعم از شش مشاور پروژه، افراد عضو در شورای برنامه‎ریزی پروژه و حتی سطوح مدیریتی آن مانند آقایان کرباسچی و خسروی داشته باشیم که شرح این مصاحبه‌ها در ضمیمۀ کتاب آمده و تحلیل آنها فصل چهارم کتاب را تشکیل می‎دهد.

 
-    یعنی برنامه ریزان و مسئولان پروژه در انجام این پژوهش با شما همراهی کردند؟

بله، این همراهی وجود داشت و قبول مصاحبه از سوی کسای چون آقای کرباسچی و خسروی برای من مغتنم بود.

 
-    کتاب از پژوهش آغاز می‎شود و با مقایسۀ تجربیات جهانی به مصاحبه با دست‎اندرکاران می‎رسد، به نظرتان نمی‎آید که جای منتقدان در کتاب خالی است؟
همانطور که گفتم مصاحبه‎ها شامل 14 گفت و گو است که طیف وسیعی از مشاوران و طراحان تا مدیران را شامل می‎شود و در میان این‎ها برخی شرکت‎ها طرحشان اجرا نشده یا با تغییراتی اجرا شده که خب، انتقاداتی نسبت به پروژه را مطرح می‎کردند. برای مثال آقای سادات نیا خود از منتقدان پروژه بودند و خود ما به عنوان پژوهشگر نیز با حفظ رویکرد بی‎طرفانۀ علمی، برخورد انتقادی نیز با پروژه داشتیم.

 

اما باید در نظر بگیریم که این پروژه به عنوان یکی از بزرگترین پروژه‎های نوسازی دنیا و بی شک بزرگترین پروژۀ نوسازی ایران دستاوردها و مشکلاتی داشته است. برای مثال در این پروژه برای اولین بار در ایران شبکۀ فاضلاب کشیده شده و یا در زمینۀ تاسیسات شهری کارهایی صورت گرفته است. همچنین به لحاظ فنی و کالبدی گام‎هایی برداشته شده که غیرقابل انکار هستند. ولی از نظر اجتماعی، ارتباط با محلات قدیمی پشت، نواحی ای که در مرز میان این پروژه و محلات قدیمی تبدیل به زباله‎دانی شده یا نگاهی که ساکنان قدیمی و جدید نسبت به هم دارند مشکلات عمیقی وجود دارد. ما سعی کردیم همۀ اینها را در پژوهش پوشش دهیم.

 

-    شما مراحل شناخت را به صورت یک CD در کنار کتاب منتشر کردید، آیا این کار را با هدف انباشت تجربۀ پژوهش و انتقال روش تحقیق به محققان جوان انجام دادید؟
بله، بخشی از انگیزه همین بوده است. در واقع آن CD جلد اول کتاب است که به آن صورت درآمده، جلد نخست که شامل مراحل شناخت پژوهش بوده است. اما جلد دوم که حاوی تحلیل‎ها است و از اهمیت بیشتری برخوردار بوده به صورت کاغذی انتشار پیدا کرده است. این کار از سه جنبه توجیه داشت، یکی آنکه برای کمک به محیط زیست از کاغذ کمتری استفاده می‎شد، دیگر اینکه هزینۀ کمتری می‎برد و سوم به لحاظ صرفه‎جویی در زمان کارآمد به نظر می‎رسید. چون چاپ آن جلد هم زمان زیادی لازم داشت. در ضمن صرف نظر کردن از انتشار این بخش از پروژه هم موجب سردرگمی مخاطب می‎شد. زیرا تا وقتی زمینۀ کار شناخته نشود، نمی‎توان از مسئله سردرآورد.

 

-    درآخر می‎خواستم بپرسم، آیا هدف اصلی این ارزیابی چیست؟
ما پروژه‎های زیادی را کار می‎کنیم و پس از افتتاح آنها به راحتی پرونده‌شان را می‌بندیم، بدون آنکه تاثیرات آن را بر دیگران، محیط اطراف و استفاده کنندگان خود آنها دنبال کنیم و از نتایج جستجوهایمان برای پروژه‎های بعدی استفاده نماییم. هدف از انجام این تحقیق در واقع گامی برای بررسی ارزیابانه و نقادی پروژه هایی است که انجام می‎دهیم؛ برای آنکه از نتایج آنها در کارهای بعدی درس بگیریم.

 

-    خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.