بررسى مفهوم "حق بر شهر لفور "و تجربه كويت
این روزها همه از «حق بر شهر» حرف میزنند، شما چطور؟
در حاشیهی سخنرانی فرح النخیب با عنوان «گروههای دگراندیش شهری در کویت: کنشگری اجتماعی جوانان و حق بر شهر» در مرکز مطالعات شرق مدرن در برلین
مفهوم «حق بر شهر» که اولین بار توسط هانری لفور ، فیلسوف فرانسوی، در اواخر دههی 1960 مطرح شد، سالها است در متون و مباحث مرتبط با شهر و شهروندی بهکار گرفته می شود و این روزها پایش را چنان به زندگی و مکالمات روزمره در دنیای واقعی و مجازی باز کرده که میشود گفت حرف زدن دربارهی آن مُد روز است. گفتنی است که این یادداشت به دنبال ارزیابی مفهوم «حق بر شهر» به عنوان یکی از راهبردهای مطرحشده در زمینهی تحقق دموکراسی شهری نیست؛ بلکه واکنشی است به روند پرشتاب و کمتر اندیشیده شدهی عامسازی یک مفهوم و هشداری است به امکان اضمحلال جوهرهی آن در این روند.
فرح النخیب ، استاد دانشگاه آمریکایی کویت در سخنرانیاش در مرکز مطالعات شرق مدرن در برلین ضمن مرور تاریخ برنامهریزی شهری در دولت-شهر کویت در طول شش دههی گذشته، به این موضوع اشاره میکند که ساکنان این شهر آن چیزی را که هنری لفور «حق بر شهر» توصیف میکند - یعنی «حق بر داشتن زندگی شهری پویاتر» و «حق بر شکل دادن و استفاده از فضاهای شهری مطابق با نیازها و تمایلات خودشان»- از دست دادهاند. برنامهریزی و ساخت شهر کویت بعد از کشف نفت در سال 1946 فرایندی از بالا بوده؛ به این معنی که مدیران و مسئولان برنامهریزی این شهر با بهکارگیری راهبردهای مختلف از جمله هدایت توسعهی شهری به حومهها و خالی کردن مرکز تاریخی، تفکیک اجتماعی فضایی ساکنان، خصوصیسازی و تفکیک اراضی بر اساس کاربریهای مشخص، تمرکز و پویایی زندگی شهری ساکنان کویت را از بین برده و به جای توجه به نیازهای واقعی ساکنان، بیشتر به دنبال ارائهی تصویری مدرن و در حال پیشرفت از آن به دنیای خارج (و بهخصوص جهان غرب) بودهاند.
اما از سال 2005 به بعد، بهتدریج گروههای دگراندیش زیادی، که بیشتر اعضای آنها را جوانان تشکیل میدهند، شکل گرفتهاند و به کنشگری اجتماعی پرداختهاند. مثالهایی که النخیب از کنشگری این جوانان - از کارآفرینها و معماران تا فعالان جامعهی مدنی و معترضان سیاسی- میآورد، فعالیتهایی شکلگرفته در دل جامعه هستند که در مقابل پروژههای دولتی در حال اجرا قرار میگیرند. برگزاری تجمعهای مردمی در برابر ساختمانهای باارزش در حال تخریب، برگزاری تورهای پیادهروی غیرمعمول برای مردم، تشویق مردم به باغبانی در حیاطهای خصوصی یا فضاهای نیمهخصوصی و برگزاری مراسم مختلف در آنها، و تشویق به استفاده از فضاهای عمومی به عنوان بازارهای غیررسمی یا نیمهرسمی غذا و کشاورزی، تشکیل گروههای داوطلب نظافت فضای شهری (با هدف بالا بردن حساسیت مردم به محیط زندگیشان) و چندین و چند مثال دیگر ازجمله مصداقهای این فعالیتها هستند. النخیب با تشریح تجربههای این جوانان مبتکر در ساماندهی فعالیتهای جمعی مختلف در مقیاسهای متفاوت، استنباط خود از این حرکتها را تلاشهایی – اغلب ناآگاهانه- برای احقاق حقوق ازدسترفتهشان بر شهر میداند
برای مطالعه کامل مطلب فایل pdf را دانلود نمائید.
- 12518 reads
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان