نگاهی نوین به بناهای تاریخی

نگاهی نوین به بناهای تاریخی
نویسنده: 
ترجمه و تالیف: بهروز مرباغی

یادم هست، پنج‌سال پیش، وقتی گزارشی از بازسازی مجموعه «سنت کلمب» در آلمان را در صفحه‌ی معماری روزنامه اعتماد‌ملی منتشر کردم، واکنشِ تقریباً وسیعی، بویژه در میان اهالی و کارشناسانِ سازمان میراث فرهنگ کشور سبب شد. این مجموعه را «پیتر تسومتور» بر روی محوطه‌ای تاریخی ساخت که در زیرِ آن لایه‌هایی از تمدن روم تا قرون وسطی وجود داشت و بالاترین لایه هم متعلق به کلیسایی قرون وسطایی بود که محرابش هنوز پابرجا بود. از ضربات جنگ هم جان به سلامت برده‌بود.

یادم هست، پنج‌سال پیش، وقتی گزارشی از بازسازی مجموعه «سنت کلمب» در آلمان را در صفحه‌ی معماری روزنامه اعتماد‌ملی منتشر کردم، واکنشِ تقریباً وسیعی، بویژه در میان اهالی و کارشناسانِ سازمان میراث فرهنگ کشور سبب شد. این مجموعه را «پیتر تسومتور» بر روی محوطه‌ای تاریخی ساخت که در زیرِ آن لایه‌هایی از تمدن روم تا قرون وسطی وجود داشت و بالاترین لایه هم متعلق به کلیسایی قرون وسطایی بود که محرابش هنوز پابرجا بود. از ضربات جنگ هم جان به سلامت برده‌بود.

 

موضوعِ مهم در آن پروژه این بود که بر روی آثار تاریخی هم می‌شود معماری کرد، به‌شرطی‌که معماری کنیم نه ساختمان‌سازی. این اثر، در سال 2010 چندین جایزه‌ی بین‌المللی از جمله «استرلینگ» را برد.

 

بعدها نمونه‌های بین‌المللی دیگری هم مطرح شدند،‌که شاید معروف‌ترین و مهم‌ترین مورد، «آکرپوولیس جدید» است که «برنارد چومی»، معمار بزرگ، بر روی محوطه‌ی باستانی آکروپولیس یونان ساخت. کاری که، در حد و قواره‌ی خود، یک شاهکار به حساب می‌آید.

 

این نمونه‌ها، کم‌کم، در ایران مطرح شدند و تابو و حرمتِ حرف‌زدن از چنین برخوردهایی با آثار تاریخی ریخت. اما، هنوز هیچ مجوزی برای هیچ طرحی در محوطه‌ی تاریخی یا حریم درجه‌اول بنایی تاریخی صادر نشده‌است. اطلاع دارم که تنها در چند دانشکده‌ی‌ معماری، در حد پروژه‌های نهایی دانشجویی، نوکی به موضوع زده شده‌است.

 

به باورِ من، پرداختن به این موضوع می‌تواند مفید باشد؛ ما در بسیاری از شهرهای کشورمان، محوطه‌هایی داریم که می‌توانند بستر فاخر و ارزشمندی برای معماری ماندگار معاصر باشند و خود نیز از انزوا و ویرانی محتوم نجات یابند. آن‌چه که مهم است چنین کاری، اگر مجوزِ ورود بیابد، باید حتماً توسط معمارانی صورت بگیرد که ابریشمِ وجودی‌شان با میراث فرهنگی این آب و خاک عجین است. آثار تاریخی را نباید دست هر «نقشه‌کش» یا «ساختمان‌ساز» داد. حرمتِ آثار را باید حفظ کرد. باید در پیشانی این پروژه‌ها، موکداً، یادآور شد که غرض از معماری بر روی مجوطه یا بنا نجات آن است نه تخریبِ آن.

 

اخیراً، نمونه‌ی دیگری از این نوع پروژه‌ها در اسپانیا رونمایی شده‌است. بازآفرینی کلیسایی240 ساله در «سان‌پدرو» اسپانیا که از اوایل قرن بیستم متروک و رو به زوال رها شده‌بود. «دیوید کلوزه» این اثر را بازآفرینی کرده‌است؛ البته با مبانی نظریِ مورد نظرِ خود. اما می‌ارزد نگاهی به آن بیندازیم. گزارش را از سایت Archi.ru برداشته‌ام.

 

بازآفرینی، به رسمِ کاتالون

 

«دیوید کلوزه» زندگی را به کلیسای ویرانِ «سنت فرانسیس» در «سان‌پدرو» اسپانیا برگرداند.

 

صومعه راهبه‌های «سنت فرانسیس» در فاصله‌ی سال‌های 1729-1721 ساخته‌شد و تا سال 1835 دایر بود. در آستانه‌ی قرن بیستم، این کلیسا کاملاً متروک شده‌بود. دیوارهای بیرونی درحالِ ریزش بود، در دیوارها و جرزها و حتی ستون‌ها، ترک‌ها و سوراخ‌هایی بوجود آمده‌بود و خطر واقعی ویرانی آن را تهدید می‌کرد. بدین ترتیب، برگرداندن این بنای تاریخی به زندگی واقعاً حیرت‌انگیز است.

 

امروز در این بنای تاریخی فضایِ چندمنظوره فرهنگی اجتماعی، در کنارِ آدیتوریوم، وجود دارد و در آینده‌ی نزدیک، در طبقه‌ی فوقانی آن بایگانی اسناد تاریخی راه‌اندازی خواهدشد.

 

کار بازآفرینی بنا،‌ مجموعاً یک سال به‌طول انجامید. «دیوید کلوزه»، که بیشتر به عنوان استاد طرح‌های بزرگ شهری شهره است، با شوری وصف‌ناپذیر، توانست تمامِ آنچه را که ممکن بود، حفظ و استحکام‌بخشی کند. طبیعی است، او عناصر جدیدی به بنا اضافه کرد، که همان‌گونه که دیده می‌شود، کلاً عالمی دیگر دارند و از جنس و خمیره‌ای متفاوت برخوردارند؛ در عین‌حال که شالوده‌ی بنای موجود را برهم نمی‌زند.

 

بدین ترتیب، پوشش سنگ‌طبیعی بنای تاریخی در مجاورتِ پوشش بتونی و شیشه‌ای قرار می‌گیرد؛ پنجره‌هایی با نهایت بازشدگی و شفافیت. همچنین از سقف‌های ریخته‌شده بخش‌های حفاظت‌شده و باقی‌مانده بنا، استفاده شده تا حداکثر روشنایی به داخل هدایت شود و فضاها بازتر و انسانی‌تر دیده‌شوند.

 

تلاش شده‌است عناصر و اجزای الحاقی، به روشنایی و بازشدگی فضا کمک کنند. عناصر الحاقی به‌گونه‌ای طراحی و اجرا شده‌اند که برجستگی و نمود بیشتری داشته‌باشند، حتی در کنج‌های بلند و طولانی؛ اما طوری عمل شده که هندسه‌ی عمومی بنا مخدوش نشود.

 

سامانه پلکان و ارتباط‌های عمودی جوری طراحی شده که به‌صورت گردشی امکان تماشا و بازدید بخش‌های استحکام‌بخشی حفاظت‌شده بنا فراهم آید. بدین ترتیب، ظرافت و اهمیت بازآفرینی بنا بیشتر نمایان می‌شود.

 

تصاویر: 

Comments

این نوع نگاه نگاهی مدرن است.