راویان معماری

راویان معماری
نویسنده: 
آرش طبیب‌زاده

معمارنت-از چندین سال قبل که جوانه‌های شناخت معماری پیرامون، در وجود کنجکاو دانشجویی ساده در رشتۀ معماری شروع به رویش کرد. آن زمان در دانشکده‌اینفس می‌کشیدم کهغرق در ویژگی‌های معماری غرب بود و شب و روز به بررسی و تقلید از روندی می‌پرداخت که به نحوی می‌توان بی‌ارتباط با بستر فکری و اجتماعی امروز در کشورمان دانست. تأمین خوراک فکری برای دانشجویان از مجلات و اینترنت و پیگیری روز به روز معماری غالبدنیای امروز و....

 

معمارنت-از چندین سال قبل که جوانه‌های شناخت معماری پیرامون، در وجود کنجکاو دانشجویی ساده در رشتۀ معماری شروع به رویش کرد. آن زمان در دانشکده‌اینفس می‌کشیدم که غرق در ویژگی‌های معماری غرب بود و شب و روز به بررسی و تقلید از روندی می‌پرداخت که به نحوی می‌توان بی‌ارتباط با بستر فکری و اجتماعی امروز در کشورمان دانست. تأمین خوراک فکری برای دانشجویان از مجلات و اینترنت و پیگیری روز به روز معماری غالب دنیای امروز و....

 

با گذشت زمان،برای دیدن و لمس واقعیت‌های این معماری جاذب، با دوربین، خود را به شهرهای مختلف می‌رساندم و با صرف وقت و انرژی بسیار، تلاش به شناختمعماری آن ساختمان‌ها و یافتن ارتباط میان کالبد آنان با بستر و زمینۀ اجتماعی و فرهنگیشان داشتم.

 

استادی می‌گفت: معمول است در بین اکثر افراد_روی سخنش به ایرانیان هم بود_ که پس از دیدن دنیای غرب گرایش به شناخت و مطالعۀریشۀخویشتن موضوعی مهم می‌گردد. حال آنکه تحلیل علل و شایدها و بایدهای این گفته تحقیقی عمیق می‌طلبد که از تخصص نگارنده به دور است. اما می‌توان به جرأت بیان کرد که این موضوع در آن «دانشجوی جوان» نیز اتفاق افتاد.

 

با احترام به یافته‌های معماری غرب، زمان آن رسیده است که بنگریم که چه هستیم و معماری سال‌های پیش را که غبار روزگار بر آن نشسته است بشناسیم و با الگوبرداری مناسب از حقایق آن، برای آینده طرحی اصولی ترسیم کنیم. کشش و علاقه برای شناخت معماری معاصر ایران، دغدغه‌ای در من و شاید بتوان گفت هم نسلانم ایجاد کرده استکه همه روزه آگاهی از حقایق تاریخی را گوشزد می‌کند. گمان دارم نسل امروز معماری آسان‌تر می‌تواند با ساختمان‌های معاصر ارتباط برقرار کند تا با معماری‌ای که قدمتی300 تا 400 ساله دارد. هرچند که آگاهی از آن‌ها نیز بحثی اساسی و غیرقابل چشم‌پوشی است.

 

حال پیکان توجه از معماری غیر، یعنی غرب،به سوی معماری ایران چرخیده است. کالبدی که هر روزآن را تجربه
می‌کنیم اما آگاهیمان از آن کم است و این روزها دست به گریبان تخریب و نابودی است.

 

درطول یک دهه اخیرمقالات و منابعی در باب تاریخ معماری معاصر ایران به رشتۀ تحریر درآمده که هریک به نوبۀ خود به شناخت و آگاهی رسانی اهتمام ورزیده است. زحمت محققین و صاحب‌نظران این عرصه، دریچه‌ای را به روی چشم آن «معمارجوان» و یا بهتر بگویم نسل معماری‌ای که خود را متعلق به آن می‌دانم، گشود و ریشه‌های اولیۀ تحقیقی گسترده را شکل داد که تا به امروز قریب به 4 سال استبه آن پرداخته و هر روز موضوعی نوین را در پیش‌روی قرار می‌دهد.

 

«پروژه تاریخ شفاهی معماری معاصر ایران» بدان سبب شکل گرفت که بسیاری از مسائل و اتفاقات در معماری 50 تا 60 سال پیش کشور، در هاله‌ای از ابهام بود و از سویی دیگر بسیار معمارانی بودند و هستند که در جریان شکل‌گیری معماری دهه‌های پیشین نقش و حضور داشته، اما کوچکترین شناختی از آنان نیست و یا دست کم نسل جوان معماری آنان را نمی‌شناسد. بدین سببتا به امروز مصاحبه‌هایی در ایران و چند کشور اروپایی به دفعات صورت پذیرفته است که در آن به بررسی ابعاد مختلف زندگی شخصی و حرفه‌ای معماران پرداخته است.در سلسله گفتگوهایی که با هر فرد صورت داده‌ام از خانواده، دوران کودکی و روند شکل‌گیری شخصیت فرد و تاثیر اتفاقات محیط و جامعه بر رشد او صحبت به میان می‌آید. در ادامه، دوران تحصیل در دانشکده و نهایتاً محیط کار حرفه ای فرد که مهمترین بخش گفتگو است رامورد برسی قرار داده‌ام. در این میان مطالب و اتفاقات پیرامونی معماری آن دورهرا از زبان معمارانیثبت کردم که بازیگران اصلی این عرصه در سال‌های پیش بوده‌اند.

 

امیدوارم تا با یاری گرفتن از ثبت تاریخ به شیوۀ شفاهی که از بهترین و شاید بتوان گفت واقع‌بینانه‌ترین روش‌های بررسی تاریخی در دوره و یا موضوعی خاص است،بسیاری از مسائل و ابهامات مرتبط با معماری هموار گردد.