Add new comment
معمارنت- استان گیلان، به رغم همگونی ظاهری در شرایط اقلیمی، تنوع فراوانی در خرده اقلیم خود دارد که تابع ویژگی ریختشناسی آن است. جلگههای گیلان، کوهپایهها و کوهستانهای استان که بیش از نیمی مساحت آن را دربرگرفته، گوناگونی زیادی را در نحوۀ زندگی و امرار معاش مردم آفریده است. این عوامل در کنار تنوع زیستمحیطی و دیگر عوامل موثر بر زندگی و مسکن انسان، سبب بروز گونههایی از معماری است که نه با ضوابطی مدون بلکه با تکیه بر دانش محلی در گذر زمان شکل گرفته است.
چکیدۀ مقاله
نگاهی به انواع سبکهای معماری در موزۀ میراث روستایی گیلان
معمارنت- استان گیلان، به رغم همگونی ظاهری در شرایط اقلیمی، تنوع فراوانی در خرده اقلیم خود دارد که تابع ویژگی ریختشناسی آن است. جلگههای گیلان، کوهپایهها و کوهستانهای استان که بیش از نیمی مساحت آن را دربرگرفته، گوناگونی زیادی را در نحوۀ زندگی و امرار معاش مردم آفریده است. این عوامل در کنار تنوع زیستمحیطی و دیگر عوامل موثر بر زندگی و مسکن انسان، سبب بروز گونههایی از معماری است که نه با ضوابطی مدون بلکه با تکیه بر دانش محلی در گذر زمان شکل گرفته است.
همسازی معماری بومی سنتی با اقلیم، کارکردهای مناسب اجزای خانه، جایگاه باورهای فرهنگی در الگوهای مسکن، تناسبات فضایی و آسایش روانی انسان در بنا، همه گواه وجوه مثبت الگوهای معماری بومی سنتی هستند. اما با توجه به اینکه بخشی از این معماری پاسخگوی نیازهای زندگی امروز نیست و از سوی دیگر عدم اعتنا به قابلیتها و همخوانی این معماری با طبیعت و اقلیم خود منجر به حذف و نابودی آن در بخشهای گستردهای از استان شده است. موزۀ میراث روستایی گیلان به عنوان اولین اکوموزۀ کشور تلاش دارد تا گونههای اصلی این معماری منحصر بفرد را گردآورد و ضمن حفظ و پاسداشت این میراث ارزشمند، فضایی را فراهم آورد تا بازدیدکنندگان خارج از استان امکان دیدن تمام این تنوع فرهنگی و قومی را به صورت یکجا داشته باشند.
ادامه این مقاله ویژه اعضاء میباشد لطفأ به لینک انتهای صفحه مراجعه نمائید.
نگاهی به انواع سبکهای معماری در موزۀ میراث روستایی گیلان
مقدمه:
استان گیلان، به رغم همگونی ظاهری در شرایط اقلیمی، تنوع فراوانی در خرده اقلیم خود دارد که تابع ویژگی ریختشناسی آن است. جلگههای گیلان، کوهپایهها و کوهستانهای استان که بیش از نیمی مساحت آن را دربرگرفته، گوناگونی زیادی را در نحوۀ زندگی و امرار معاش مردم آفریده است. این عوامل در کنار تنوع زیستمحیطی و دیگر عوامل موثر بر زندگی و مسکن انسان، سبب بروز گونههایی از معماری است که نه با ضوابطی مدون بلکه با تکیه بر دانش محلی در گذر زمان شکل گرفته است.
همسازی معماری بومی سنتی با اقلیم، کارکردهای مناسب اجزای خانه، جایگاه باورهای فرهنگی در الگوهای مسکن، تناسبات فضایی و آسایش روانی انسان در بنا، همه گواه وجوه مثبت الگوهای معماری بومی سنتی هستند. اما با توجه به اینکه بخشی از این معماری پاسخگوی نیازهای زندگی امروز نیست و از سوی دیگر عدم اعتنا به قابلیتها و همخوانی این معماری با طبیعت و اقلیم خود منجر به حذف و نابودی آن در بخشهای گستردهای از استان شده است. موزۀ میراث روستایی گیلان به عنوان اولین اکوموزۀ کشور تلاش دارد تا گونههای اصلی این معماری منحصر بفرد را گردآورد و ضمن حفظ و پاسداشت این میراث ارزشمند، فضایی را فراهم آورد تا بازدیدکنندگان خارج از استان امکان دیدن تمام این تنوع فرهنگی و قومی را به صورت یکجا داشته باشند.
1. حوزههای زیستی و تنوع معماری در گیلان:
وجود دریا در شمال و شمال شرقی استان گیلان و قرارگیری کوههای تالش و البرز در جنوب این استان، سه ناحیۀ جغرافیایی جلگه، کوهپایه و کوهستان در گیلان به وجود آورده است. اراضی جلگهای استان از رسوبات سفیدرود پدید آمده است. بخش دیگری از گیلان که صفحات جنوبی و غربی آن را در بر میگیرد کوهستانی است. به علت وجود کوههای تالش، نفوذ بادهای مرطوب مدیترانهای به استانهای جنوب غربی و غربی استان میسر نیست. کوههای البرز نیز مانع نفوذ این هوای مرطوب به نقاط مرکزی ایران میشوند به همین دلیل تخلیۀ رطوبت این جبهه هوا در جلگههای گیلان و مازندران صورت میپذیرد. هرچه به طرف شرق استان پیش میرویم، از رطوبت و اعتدال هوا کاسته میشود.
اما علیرغم تفاوتهای آب و هوایی و به دنبال آن تفاوت در معماری خانههای گیلان در مناطق مختلف در تمام اقلیمهای آن وجوه تشابهی را میتوان یافت که عبارتند از:
1. پلانهای گسترده و باز و ساختمانهای غیر متمرکز
2. ارتفاع گرفتن بخشهای مسکونی از زمین
3. قرار گرفتن فضایی محدود و محصور در قلب بنا، احاطه شده با تلار و ایوانها برای زمستان
4. وجود ایوان و تلار در یک تا چهار طرف بنا که از مهمترین فضاهای زیستی است
5. بامهای چهار شیبه با شیب تند
6. چند لایهای بودن نماهای اصلی و فضاهایی با حداکثر تخلخل در خارجی ترین سطح
7. تعداد و سطح زیاد پنجرهها در جبهههای فشار و مکش بادهای بهار و تابستان
8. ارتباط تنگاتنگ درون و برون بنا و محوطۀ مسکونی
2. شمای کلی معماری بومی:
در نگرش کلی، خانههای بومی روستایی با سقفهایی با شیب تند، بر روی اتاقهای تک لایه در مجاورت ایوانهای عریض سرتاسری و نیز با پنجرههایی در جبهۀ جنوبی بنا، خودنمایی میکنند. ایوان و تلار تابستانی که از مهم ترین عناصر واحد مسکونی و محل بیشتر فعالیتهای روزانه است، لایه ای نیمه محصور و نیمه باز بوده که گاه دور تا دور بنا را احاطه کرده و برای فرار از رطوبت زمین، روی پیها و کرسیهایی در ارتفاع بالای سطح زمین احداث شده است. ارتباط طبقات و زمین با پلۀ یک طرفهای است که در نمای اصلی، جلوهگر انعطاف مسکن همساز با طبیعت بوده و بنا را بسیار سبک جلوه میدهد. به عبارت دیگر، بنا در لایههای متخلخل سطحی و ارتفاعی، همانند گیاهان روییده از زمین، همگونی خود را با محیط پیرامون نشان میدهد. ساختمان مسکونی در میانۀ حیاط قرار گرفته و ایجاد امکان کوران در محوطه، از تمامیعناصر واقع در حیاط و واحدهای مسکونی مجاور فاصله دارد.
تمام این خصوصیات ویژه، ظاهر مسکن روستایی گیلان را تعریف میکند. در نقاط مختلف جلگهای این منطقه، به دلیل تفاوت در میزان بارش، رطوبت نسبی هوا و بادهای محلی، گونههای مختلف خانه، با پیهایی از انواع پاکونه ، سکتی ، شیکیلی و دیوارهایی از انواع زگالی ، زگمه ای(دارورجین) ، خشتی و آجاری پدید آمده اند.
2.1. ساختار الگویی بناهای مسکونی گیلان
در روستاهای گیلان مسکن دارای گونههای متفاوتی است که بر حسب موقعیت مکانی روستا در پهنه جغرافیایی گیلان، از تنوع قابل توجهی برخوردار است. صرف نظر از آب و هوای نیمه بیابانی که در استان منحصر به بخش کوچکی از شهرستان رودبار است، انواع مسکن روستایی گیلان را میتوان به دو گونۀ عمده تقسیم کرد:
2.1.1. جلگهای:
در جلگه معماری مسکونی بر اساس استفاده از پلانهای گسترده و ادغام فضاهای باز با فضای بسته شکل میگیرد. از آن جا که کاهش رطوبت مهمترین معیار احداث مسکن است، تمامی بناهای بومی روستایی از ترفندهای عدم نفوذ رطوبت زمین و نزولات آسمان استفاده کردهاند. در جلگه و کوهپایه، سادهترین الگو برای ساخت خانه یک بنای تک اتاقی به همراه ایوان مقابل آن است. در جلگۀ غربی گیلان، الگوی مسکن در سادهترین فرم، در پس توسعه از یک اتاق و ایوان مقابل آن، دارای فضای دامی مجاور اتاق و با ارتفاعی کمتر از اتاق است که کف آن هم تراز کف محوطه است. فضای دائمی عموماً در جبهۀ غربی شکل گرفته و نقش واسط حرارتی و رطوبتی را برای اتاق ایفا میکند. الگوی پیشرفته تر از این گونه، با الحاق فضای مفرح تلار بر روی فضای دائمی شکل میگیرد. در این حالت، فضای دامی را تعمداً در جبهه شرقی قرار دادهاند تا تلار با استفاده از کوران و نور جهت شرق کارایی بیشتری داشته باشد. در این حالت ارتفاع اتاق بیشتر از حد معمول بوده و معادل ارتفاع تلار به اضافۀ طویله است.
در الگوی دیگری، با توسعۀ این نوع که فراوانی زیادی دارد، در جوار تلار شرقی، اتاقی به نام «تلار اتاق» احداث میشود که علاوه بر زندگی تابستانی خانواده، پذیرایی از مهمان نیز در تمام ایام سال در این اتاق صورت میپذیرد. ارتفاع این اتاق و تلار شرق آن در حدود 2 متر و 20 سانتی متر است و این در حالی است که ارتفاع «جیر اتاق» (اتاق زمستانی یا دود اتاق) در حدود 4 متر است. این الگو به قرینه، در غرب بنا نیز میتواند شکل بگیرد و خانه دارای تلار اتاق و تلار غربی و یا جیر اتاق و تلار اتاق غربی باشد. الگوی دیگری که در این مناطق وجود دارد، الگویی است دو طبقه، با دو یا سه اتاق در هر طبقۀ آن و ایوانی سرتاسری و عریض با دو یا سه ردیف ستون.
در جلگۀ مرکزی و جلگۀ شرق گیلان تنوع الگوها کمی بیشتر و شامل بناهایی با یک اتاق یا دو اتاق در یک طبقه یا دو طبقه است. در غالب این الگوها، ایوانهای جنوبی، شرقی و غربی جایگاهی متمایز با الگوهای مناطق کوهستانی دارند و در بسیاری از بناهای ایوان شمالی نیز در کارایی بنا نقشی ارزنده ایفا میکنند. الگویی که بسیار معدود دیده میشود، بنایی با دو اتاق در طبقۀ زیرین و یک اتاق در طبقۀ بالا است. این الگو به لحاظ ساخت قرینه نیست و تحلیل سازۀ آن نیازمند تعمق است.
در نوار ساحلی گیلان که خصیصۀ بارز آن بارش زیاد باران است، به علت ماسهای بودن خاک، زمین بستر مقاومی نداشته، مسکن غالباً در یک طبقه شکل گرفته است. بنای مسکونی در پی گسترش از یک اتاق و ایوان مقابل به دو و یا سه اتاق مجاور به همراه ایوان سراسری در سطح توسعه مییابد. نحوۀ توسعۀ ایوانهای شرقی و غربی مانند گونههای قبلی است؛ اما نسیم دایمی دریا و ساحل، عامل مهمی در جهت گیری بنا و مکان ظهور بازشوهای آن است. در هر حال ایوان جنوبی، نقش ارزندهای در زندگی ساکنان خانه ایفا میکند. زیرا علاوه بر امکان بهرهگیری از آفتاب، ماسههای ساحلی که به همراه باد و طوفان جابجا میشوند نیز به داخل خانه راه نمییابند. به همین دلیل در این خانهها ایوان شمالی به شکل فانکن تبدیل میشود. وجود پنجرههای شرقی در خانههای ساحلی گیلان به موقعیت روستا و زاویۀ ساحل بستگی دارد. در جبهههای شرقی هرکجا بتوان پنجرهای ایجاد کرد، این عنصر شکل میگیرد.
اقتصاد مردم ساحل نشین بر کشت برنج و صید ماهی استوار بوده و بنابراین افزون بر موارد یاد شده، وجود فضاهایی برای نگه داری و ترمیم تور و گاه ر قایق در محوطه الزامی بوده است. این در حالی است که بسیاری از خانههای این مناطق برای نمک سود کردن ماهیهای اوقات فراوانی صید نیاز به نگه داری بشکههایی بوده اند، که در غالب بناها فضای قرارگیری آن در زیر خاک پیش بینی میشد.
2.1.2. مناطق کوهستانی و کوهپایه ای:
در کوهپایه که دارای آب و هوای معتدل جنگلی سرد است دفع رطوبت از محیط مسکونی، معیار اصلی ساخت بنا نیست. بلکه حفظ حرارت در زمستان، بهره گیری از تابش آفتاب و در امان ماندن از بادهای سرد زمستانی، مهمترین عوامل اقلیمی شکلگیری مسکن هستند. در روستاهای این نواحی شالیکاری بسیار محدود است و یا اصلاً وجود ندارد. بر این اساس گونهشناسی مسکن در کوهپایه مشتمل بر چهار گونۀ متمایز است:
نوع اول در تمامی نقاط گیلان مرسوم است؛ ساده ترین فرمخانه یعنی یک اتاق و ایوان جنوبی به عرص اتاق. اتاق دارای در و یک یا دو پنجره در دو طرف آن است. بسته به شرایط اقلیمی ممکن است جدارههای ایوان تا ارتفاع یک متری با مصالح سخت پوشیده شوند.
نوع دوم برگرفته از نوع اول، اما در دو طبقه در کوهپایههای جنوب شرقی و جنوب غربی با یک اتاق در هر طبقه و ایوان مقابل آن ساخته میشود. در نقاط مرتفع که فعالیتهای اقتصادی مردم دامداری است، ایوان طبقۀ زیرین تبدیل به فضای بسته شده و برای نگهداری دام استفاده میشود. ایوان طبقۀ دوم نیز جدا از سازۀ اصلی بنا، به صورت الحاق آن با مصالح چوبی و با عرضی در حدود 80 سانتی متر ساخته میشود. در روی شیب زمین که از عوامل طبیعی این نواحی است، امکان دسترسی به فضای انسانی و دامی در محوطۀ مسکونی از دو سطح متفاوت میسر است.
در گونهای دیگر، همین الگو به دو اتاق در هر طبقه تبدیل شده که فضاهای طبقه اول آن کاربرد دامی دارند و ایوان نیز در این طبقه وجود ندارد.
نوع دیگر مساکن کوهپایه، همانند الگوی قبل در دو طبقه احداث شده و دارای دو یا سه اتاق در هر طبقه است، اما بر حسب عوارض زمین، مانند کوه و تپه، تغییر جهت بادهای زمستان، اتاق شرقی یا غربی طولی بیشتر از سایر اتاقها داشته و درازای آن برابر عرض بنا، یعنی به اندازۀ عرض اتاق کوچک تر به اضافه ایوان است. در این حالت ایوان از دو وجه با اتاقها احاطه شده است. در این الگو، طرح ساختمان در هر دو طبقه یکی است و معمولاً ایوان طبقۀ پایین با جداره ای چوبی پوشیده میگردد.
در مساکن کوهپایه ایوانهای شرقی و غربی فراگیر نیست و به ندرت در بناها دیده میشود. اما در بسیاری از روستاها در این جبههها پنجرههایی وجود دارد. در نقاطی از کوهپایه که ارتفاع کمتر و رطوبت بیشتری دارند، در نمای شمالی ساختمان، در پنجرههایی برای تهویۀ مناسب اتاقها در تابستان و استفاده از نسیم کوهستان تعبیه میشود.
میتوان در نگاهی کلی مسکن در کوهپایههای گیلان را با ضوابطی مشترک شناخت؛ استفاده از حجمهای ساختمانی بسته به حفظ حرارت داخلی در زمستان و تعبیه فضاهای دامی در طبقۀ پایین برای بهره مندی از حرارت تنفس دامها. با استفاده از شیب زمین، ورودی دامها به محوطه و بنا مجزا است و در برخی مناطق با استفاده از سطح شیب دار، گوسفندان در طبقۀ دوم سامان میگیرند. در این الگو، فضای یاد شده در جبهۀ شمالی ساختمان واقع میگردد تا اتاقهای خانه در سطوح جنوبی واقع شوند. سطح روزنها(درها و پنجرهها) در طبقۀ بالا بیش از پایین است. در روستاهایی که در دامنههای کم ارتفاع قرار دارند، طبقۀ زیرین زمستان نشین و طبقۀ بالا فضای تابستانی است. در این صورت نه تنها پنجرههای طبقۀ زیرین کمتر است بلکه برای حفظ حرارت، این پنجرهها پردۀ خارجی چوبی نیز دارند. جهت گیری ساختمان برای استفادۀ بهتر از تابش در راستای شرقی-غربی است، اما زمانی که عارضه ای طبیعی، مانند تپه یا کوههای اطراف موجب تغییر جهت بادهای مزاحم زمستانی شوند، این راستا به کلی دگرگون شده و بنا را رو به شرق میسازند. از آن جا که رطوبت هوای کوهستان کمتر است، در قیاس با خانههای مناطق جلگه ای ایوان کاربرد کم و سطح کوچکتری دارد.
3. معماری در موزۀ میراث روستایی گیلان:
موزههاي روستايي با انتقال آثار و بناها با مقياس واقعي و قرارگيري در بستري مشابه وضعيت اوليه، شکل ميگيرند.
ﻣﻮزه ﻣﯿﺮاث روﺳﺘﺎﯾﯽ ﮔﯿﻼن اوﻟﯿﻦ اﮐﻮ ﻣﻮزهاي اﺳﺖ ﮐﻪ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺗﺎرﯾﺨﭽﻪ و ﻧﻮع ﻓﺮﻫﻨﮓ و زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮدم در ﻓﻀﺎي ﺑﺎز اﯾﺠﺎد ﺷﺪه اﺳﺖ. در اﯾﻦ ﻣﻮزه ﻣﻌﯿﺸﺖ، ﮐﺎر، ﻣﺴﮑﻦ، ﺻﻨﺎﯾﻊ دﺳﺘﯽ و اﻧﻮاع ﻓﻀﺎﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﯾﮏ ﺣﻮزه ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ وﺟﻮد دارد ﺑﺎزﺳﺎزي و ﺑﻪ ﻧﻤﺎﯾﺶ در آﻣﺪه اﺳﺖ. موزهي ميراث روستايي گيلان در زميني به مساحت حدود 263 هکتار، در پارک جنگلي سراوان، در کيلومتر 18 جاده رشت- تهران واقع شده است. فکر تأسيس اين موزه براي نخستين بار پس از زمين لرزه خرداد 1369 گيلان- زنجان، که روند تخريب بناهاي سنتي را شدت بخشيد، شکل گرفت. اما فاز مطالعات مقدماتي آن، از اوايل سال 1381 آغاز شد.
ابتدا، مطالعات گسترده جهت مکانيابي مناسب براي اجراي پروژه انجام شد. پس از بررسيهاي فراوان، پارک جنگلي سراوان، به علت دارا بودن توپوگرافي مناسب و مشابه گيلان، دسترسي آسان و وجود تأسيسات زيربنايي مناسب به عنوان محل اجراي پروژه انتخاب شد. در همان زمان، آموزش نيروهاي مورد نياز انجام گرفت.
استان گيلان، با وجود وسعت محدود، به دليل موقعيت خاص جغرافيايي، تنوع فرهنگي- اجتماعي، نحوهي معيشت مردم و به تبع آن تنوع معماري، حوزههاي متفاوتي را شامل ميشود. بر پايهي مطالعاتي که با هدف شناسايي ويژگيهاي فرهنگي – معماري روستاهاي گيلان انجام شد، 9 حوزهي فرهنگي - معماري در گيلان شناسايي شدهاند. هر يک از اين حوزهها با بازسازي يک روستا در محل موزه معرفي شده است. که اين حوزهها شامل:
1. روستاي جلگهي شرق
2. روستاي جلگهي مرکز
3. روستاي جلگهيغرب
4. روستاي کوهپايهي شرق
5. روستاي کوهپايهي غرب
6. روستاي کوهستان شرق
7. روستاي کوهستان غرب
8. روستاي ساحل شرق
9. روستاي ساحل غرب
روستاي جلگهي شرق اولين کارگاه اين طرح بود که در اردیبهشت سال 1384 راهاندازي شد و يک سال بعد افتتاح و به بهرهبرداري رسيد. فاز دوم اين پروژه روستاي جلگهي مرکز، در سال 1387 افتتاح شد. در خرداد 1388 دو فاز روستاي جلگهي غرب و روستاي کوهپايهي غرب افتتاح و همزمان عمليات اجرايي فاز پنجم روستاي کوهستان غرب آغاز شد. در خرداد 1389 فازهاي پنجم و ششم روستاهاي کوهپايه شرق و کوهستان غرب و همچنين ساختمان خانه پژوهشگران افتتاح شد. در ارديبهشت 1390 دو مجموعه مسکوني حسني و حقيقتي از روستاي جلگه غرب و دو مجموعه مسکوني بهزادي و جامع از روستاي کوهپايه شرق که چندي پيش به بهره برداري رسيده بود، رسماً افتتاح شد. بناي مدرسه در روستاي جلگه مركز، در ارديبهشت 1391 افتتاح شد.
تاکنون 6 روستاي جلگهي شرق، جلگهي مرکز، جلگهي غرب، کوهپايهي غرب، کوهستان غرب و کوهپايه شرق به بهرهبرداري رسيده و روستاي کوهستان شرق نيز در دست احداث ميباشد. این موزه، پس از اتمام، نمونهاي کوچک اما واقعي، از نحوهي زندگي و فرهنگ سنتي روستاهاي گيلان خواهد بود.
بخش معماري اين موزه، مجموعهاي است که قدمت بناهاي آن به طور متوسط به 150 سال ميرسد. هدف موزهي ميراث روستايي گيلان، تنها انتقال بناهاي روستايي نيست، بلکه حفظ فرهنگ بومي، فن ساخت و دانش نانوشتهاي است که در روستاهاي گيلان وجود داشته است. در اين مجموعه، علاوه بر معماري روستايي مناطق مختلف استان، ساير عناصر فرهنگي مربوط به ابزارهاي زندگي و کار، خوراک، پوشاک و ... هم به نمايش درآمده است. در طراحي سايت، محلهاي جداگانه براي رستورانها، چايخانهها، بازارها، مساجد، مزارع و باغهاي چاي، شاليزار، کارگاههاي آموزش و توليد صنايعدستي، نظير گمجسازي و سفالگري، مرواربافي، رشتيدوزي و ... ، محوطهي بازيها و نمايشهاي سنتي براي برگزاري کشتيگيلهمردي، ورزاجنگ، لافندبازي و ...، مراکز تحقيقات کشاورزي و دامپروري، پژوهشگاه معماري و مردمشناسي، پارک کودک، باغهاي پرورش گياهان دارويي و درختان بومي، اردوگاه تفريحي، معماري چوب ملل و دو مجموعهي مهمانپذير با الهام از معماري روستايي به ظرفيت 150 واحد 3 تا 5 نفره، در نظر گرفته شده است.
3.1. نحوۀ انتخاب و انتقال بناها:
اساس کار جهت انتقال بناها به اين ترتيب است که، ابتدا، گروهي از کارشناسان جهت شناسايي بناها به روستاها اعزام ميشوند، تا همهي گونههاي معماري حوزههاي ياد شده در موزه، دوبارهچيني شوند. بناهاي داراي ارزش براي انتقال به موزهشناسايي و مطالعه ميشوند. اين مطالعات شامل مردمشناسي و معماري است. پس از تکميل مطالعات، بنا برداشت معماري و پلاکگذاري ميشود تا دوبارهسازي آن ميسر شود. پس از واچيني و انتقال مصالح به موزه، به اسم صاحب بنا در محل طراحي شده دوبارهچيني ميشود. مساحت مجموعه موزهاي، بالغ بر 45 هکتار است، که در هستهي مرکزي سايت، قرار گرفته است.
خانههاي منتقل شده به موزه دربرگيرنده همه گونههاي موجود در حوزهي مورد مطالعه و بيانگر طبقات مختلف اجتماعي روستاست. اين خانهها براساس مطالعات مردمشناسي و با استفاده از ابزار و اشياي سنتي و با توجه به وضعيت اوليهي آنها چيدمان ميگردند. هر مجموعه مسکوني علاوه بر خانه مسکوني شامل عناصر جانبي از قبيل انبار برنج ، طويله ، لانه مرغ، تلمبار ، چاه آب ، باغ و توالت است که بسته به نحوه معيشت ساکنان بنا در مجموعه شکل مي گيرند.
3.2. روستای جلگه شرق در موزۀ میراث روستایی گیلان:
حوزهي فرهنگي- معماري جلگهي شرق گيلان، مناطق جلگهاي شرق رودخانه سپيدرود را در بر ميگيرد. عمليات کلنگزني اين روستا در ارديبهشت 1384، و بهرهبرداري از آن در ارديبهشت 1385 انجام شد. اين روستا اولين روستاي دوبارهچيني شده در موزه است.
اين روستا، شامل شش مجموعهي مسکوني مي باشد. در داخل اين روستا، مسجد، قهوهخانه سنتي، کورهي زغالگيري سنتي، محل بازيها و نمايشهاي سنتي، بازارچهي صنايعدستي، غرفههاي نان پزي و ... ساخته شده است. روستاي جلگهي شرق، از 36 سازه تشکيل شده است.
نکتهي جالب در ساخت پي اين بناها عدم استفاده از ميخ يا اتصالات متداول چوبي است و قرارگيري عناصر پي، بواسطهي نيروي وزن آنها ميباشد.
از ويژگيهاي معماري اين منطقه، اسکلت کاملاً چوبي بنا، پي «شکيلي» و سقف چهار کله «گالي پوش » آن است. سقف شيبدار سازه ارتفاع بلندي دارد، که گاه تا 10 متر ميرسد و شيب تند آن مانع نفوذ باران به بدنهي داخلي بنا ميشود. دو پوسته بودن بنا علاوه بر ايجاد کوران بر زيبايي آن ميافزايد.
از جمله فعاليتهاي معيشتي مردم اين منطقه، كشاورزي و عمده محصول آنان برنج است. پرورش كرم ابريشم نيز از ديگر فعاليتهاي روستائيان بوده كه تا حد زيادي از رونق افتاده است.
مجموعهي مسکوني پرمهر، مجموعهي مسکوني خوش نشين کچلام، مجموعهي مسکوني چنچو، مجموعهي مسکوني منتظري، مجموعهي مسکوني ميرسيار، مجموعهي مسکوني رفيعي، مسجد،کورهي زغال سنتي، قهوه خانهي سنتي، بازارچه، محل بازيها و نمايشهاي سنتی و تالار اجتماعات بخش هی تشکیل دهنده روستای جلگه شرق در موزه میراث روستایی گیلان هستند. (تصاویر 1-4)
1. پرمهر
2.چانچو
3. رفیعی
4. منتظری
3.3. روستای جلگه ي مرکز در موزۀ میراث روستایی گیلان
اين حوزه، مناطق جلگهاي مرکز گيلان، حاشيهي غربي رودخانهي سپيدرود، شهرستان رشت و قسمتي از شهرستان شفت را در بر ميگيرد. اين روستا دومين روستاي دوبارهچيني شده در موزه است. آغاز عمليات اجرايي آن در ارديبهشت 1386 و بهره برداري از آن در ارديبهشت 1387 صورت گرفت.
پنج مجموعهي مسکوني شامل مجموعههاي خوشنشين بيالوا، دانش، اميني، مرادي و صادقي، در اين روستا دوبارهچيني شدهاند. در داخل اين روستا قهوهخانهي سنتي، کارگاه آهنگري ، ميدان بيجار و مزرعهي برنج نيز احداث شده است.
اسکلت چوبي بنا، تلفيق ديوارهاي زگالي و چينهاي و سقف شيبدار کُلَشي از ويژگيهاي معماري روستاي جلگهي مرکز گيلان است. بدنههاي شفاف بنا علاوه بر ايجاد کوران و مهيا نمودن شرايط آسايش در بنا، به جلوهي بصري آن افزودهاند. خانهها در اين منطقه اغلب بر صفّهاي از جنس خاک رسِ کوبيده با اندود کُلَش و گل به ارتفاع 60 تا 100 سانتي متري از سطح زمين ساخته شدهاند، تا مانع نفوذ رطوبت به کف ساختمان شوند.
از جمله فعاليتهاي معيشتي مردم اين منطقه، شاليکاري ميباشد. در گذشته، در کنار شاليکاري به نوغانداري و کاشت درخت آلوچه نيز ميپرداختند که اکنون رونق چنداني ندارد. (تصاویر 5-7)
5.دانش
6.مرادی
7.صادقی
3.4. روستاي جلگه ي غرب در موزۀ میراث روستایی گیلان
اين حوزه، شامل مناطق جلگهاي غرب گيلان، از شهرستان شفت تا آستارا ميباشد. آغاز عمليات اجرايي روستاي جلگهي غرب در ارديبهشت 1387 و بهرهبرداري از آن در ارديبهشت 1388 انجام شد. هفت گونهي معماري در اين حوزه شناسايي شده و عمليات مطالعاتي و واچيني آنها جهت دوبارهچيني در سايت موزه انجام گرفته است.
از اين ميان، شش مجموعهي مسکوني شامل: مجموعههاي محتشمطلب، موسوي ، موسيزاده، حقيقتي، حسني و محمودي به بهرهبرداري رسيدهاند. ساير بناهاي واچيني شده نيز جهت تکميل روستا، دوبارهچيني خواهند شد. در داخل این روستا، قهوهخانهاي نيز احداث شده است.
تلفيق سازهي چوبي و سازهي گلي ديوارهاي چينهاي، لايهي شفاف و سقف شيبدار کُلَشي از ويژگيهاي معماري جلگهي غرب گيلان است. بنا دو پوسته دارد، پوستهي شفاف بيروني و پوستهي دروني که علاوه بر حل مسائل اقليمي و ايجاد کوران، سبب ايجاد تنوع و زيبايي در بنا شدهاند. در غالب بناها، شکلگيري ساختمان روي صفّهاي از خاک رس کوبيده با اندود کُلَش و گِل است که از نفوذ رطوبت به کف اتاقها جلوگيري ميکند.
معيشت عمدهي مردم منطقهي جلگهي غرب، برنجکاري، دامداري و چايکاري است. پرورش کرم ابريشم نيز در اين منطقه، به صورت محدود، انجام ميشده است. (تصاویر 8- 10)
8.محتشم طلب
9.موسیزاده
10.موسوی
3.5. روستاي کوهپايه ي غرب در موزۀ میراث روستایی
اين حوزه مناطق کوهپايهاي غرب گيلان را دربرميگيرد. آغاز عمليات اجرايي اين حوزه، در شهريور 1387 و بهرهبرداري از آن در ارديبهشت 1388 صورت گرفت. هفت گونهي معماري در اين حوزه، شناسايي شده است. از اين ميان، عمليات دوبارهچيني مجموعهي مسکوني طربي و لطفي به انجام رسيده و ساير بناهاي مطالعه شده نيز جهت تکميل روستا، به موزه منتقل خواهند شد.
اسکلت کاملاً چوبي بنا، استفاده از سنگ در پي و سقف شيبدار «کُلَشي» يا «لته سر »، از ويژگيهاي معماري کوهپايهي غرب گيلان است. شکلگيري بنا در کوهپايه، جلوهي بصري متفاوتي نسبت به مناطق جلگهاي به اين حوزه بخشيده است. به دليل متفاوت بودن شرايط اقليمي در اين حوزه، بناها با وجود دو پوسته بودن، نسبت به بناهاي مناطق جلگهاي، متراکمتراند.
دامداري، شاليکاري و شکار حيوانات وحشي از جمله فعاليتهاي اقتصادي مهم مردم روستاهاي کوهپايهي غرب گيلان بوده و پرورش کرم ابريشم نيز در اين منطقه به صورت محدود انجام ميشده است. (تصاویر 11-12)
11. لطفی
12. تارابی
3.6. روستاي کوهپايهي شرق در موزۀ میراث روستایی
اين حوزه، مناطق کوهپايهاي گيلان در حاشيهي شرقي رودخانهي سفيدرود را در بر ميگيرد. بناها در اين حوزه عموماً در جهت شرق، جنوب شرقي و جنوب ساخته ميشوند که اين به جهت حداکثر استفاده از آفتاب و کوران است. بناهاي ساخته شده در مناطق کوهپايهاي در مقايسه با مناطق جلگهاي داراي فضاهايي بسته هستند و حداکثر در دو طبقه ساخته ميشوند. ديوارها در اين منطقه زگالي و زگمهاي بوده و پوشش سقف عموماً َلت ميباشد. بناهاي جانبي شامل انبار برنج، طويله و لانهي مرغ است که بسته به وضع معيشت صاحب خانه در محوطهي بناها ساخته ميشدند.
مهمترين فعاليت اقتصادي ساکنان اين منطقه، کشاورزي است. دامداري، زنبورداري، پرورش مرغ، صنايعدستي، باغداري و چايکاري نيز از جمله فعاليتهاي جانبي آنها ميباشد.
عمليات اجرايي اين حوزه، در مرداد ماه سال 1388 آغاز شد. از ميان بناهاي شناسايي شده در اين حوزه، عمليات دوبارهچيني مجموعههاي مسکوني رستمي، جامع و بهزادي به انجام رسيده و ساير بناهاي مطالعه شده نيز جهت تکميل روستا، به موزه منتقل خواهند شد. (تصاویر 13-15)
13.بهزادی
14.جامع
15. رستمی
3.7. روستاي کوهستان غرب در موزۀ میراث روستایی
حوزهي کوهستان غرب، مناطق کوهستاني و ييلاقات گيلان در غرب رودخانهي سفيدرود را در بر ميگيرد. خانهها در اين حوزه، با توجه به اقليم سرد مناطق کوهستاني، داراي فضاهاي بستهاي هستند و با توجه به وضعيت زمين شکل گرفتهاند. بناهاي ييلاقي منطقه به صورت فصلي استفاده ميشدند، به اين ترتيب که با سرد شدن هوا، کوچ زمستاني به مناطق پايينتر صورت ميگرفت. ديوار خانهها در اين منطقه عموماً تختهاي، زگالي، سنگچين و زگمهاي هستند. همچنين سازهي پوري نيز در اين منطقه وجود دارد. از َلت به عنوان پوشش سقف خانهها استفاده ميگردد. بناهاي جانبي شامل طويله، لانهي مرغ و کورهي نان پزي ميباشد که بسته به وضع معيشت خانواده، در محوطهي بناها ساخته ميشده است.
عمليات اجرايي اين حوزه در خرداد ماه سال 1388 آغاز شد. از ميان بناهاي شناسايي شده در اين حوزه، عمليات دوبارهچيني مجموعهي مسکوني حاجتپور به انجام رسيده و ساير بناهاي مطالعه شده نيز جهت تکميل روستا، به موزه منتقل خواهند شد.
فعاليت اقتصادي اصلي ساکنان اين منطقه، دامداري ميباشد. (تصویر 16)
16.حاجتپور
خاکپور، مژگان، معماری خانههای گیلان، فرهنگ ایلیا، رشت، 1386
خاکپور، مژگان، «ساخت خانههای شیکیلی در گیلان»، هنرهای زیبا، شماره 25، 1384
سایت موزه ی میراث روستایی گیلان http://www.gecomuseum.com/
* با سپاس از آقای مسعودی مدیر محترم موزه ی میراث روستایی گیلان
- Add new comment
- 9640 reads
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان