Add new comment
امروزه در اکثر شهرهای کشور میتوان ردپایی از وقایع و دورههای تاریخی را مشاهده نمود. از آنجایی که محلهها و بافتهای یک شهر از امکانات و عوامل رشد مساوی در طول زمان برخوردار نبودهاند، تفاوتهای آشکاری در سیمای شهرهادیده میشود. در حالی که شهر سالم و توسعهیافته، شهری است که در حین رشد، توسعه وایجاد فضاهای جدید، ارتباط منطقی و منسجمی بین آن فضاها برقرار نموده و یکپارچگی و هویت شهر را حفظ و تقویت نماید.
تغییرات جوامع شهری تا پیش از جریانات جهانی ناشی از انقلاب صنعتی، بسیار نامحسوس بوده و به تبع آن، کالبد شهرها نیز با دگرگونی قابل توجهی مواجه نبود. همگام با تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بافتهای شهری نیز مواجه با تغییر شکل و شالوده گردید، چرا که شهر نیز همچون سایر پدیدههای مصنوع و انسانساخت در طول زمان دچار تغییر، تحول، رشد و توسعه میگردد.
این توسعه فرآیندی پویا و مداوم است که در طی آن محدودههای فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در جهتهای عمودی و افقی، از حیث کمیو کیفی افزایش مییابد و البته اگراین روند سریع و بیبرنامه باشد، به ترکیب فیزیکی مناسبی از فضاهای شهری نخواهد انجامید و سیستمهای شهری را با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد ساخت.
امروزه در اکثر شهرهای کشور میتوان ردپایی از وقایع و دورههای تاریخی را مشاهده نمود.
از آنجایی که محلهها و بافتهای یک شهر از امکانات و عوامل رشد مساوی در طول زمان برخوردار نبودهاند، تفاوتهای آشکاری در سیمای شهرهادیده میشود. در حالی که شهر سالم و توسعهیافته، شهری است که در حین رشد، توسعه وایجاد فضاهای جدید، ارتباط منطقی و منسجمی بین آن فضاها برقرار نموده و یکپارچگی و هویت شهر را حفظ و تقویت نماید.
همچنین باید در نظر داشت که در طراحی و ساخت کالبد شهری و مجتمعهای زیستی، توجه به مؤلفههاي تأثيرگذار فرهنگي، جامعهشناختی و روانشناختي امري لازم و اجتنابناپذير است، چرا كه با زندگي و نشاط جوامع انساني عجين شدهاند. قواعد زيباييشناختي نيز از اين مقولهاند. زيبايي در محيطهاي انسان ساخت، همواره خواست و آرمان همگان بوده و امروزه نيز ابعاد گوناگون آن توجه مديران شهري، متخصصان، صاحبنظران و شهروندان را به خود معطوف داشته است.
عنوان «زيباسازي شهري» (1) در مورد جرياني تاريخي، فكري و عملي در طراحي شهري به كار ميرود كه از اواخر قرن نوزدهم با «نمايشگاه بينالمللي كلمبيا»در شيكاگو آغاز شد.در طراحيهاي نخستمبتني بر زيباسازي شهري، تلاش ميشد تا كيفيت بصري و هنري محيط شهر با استفاده از عناصر و فضاهاي يادماني ارتقاء يابد.
در كل نهضت زيباسازي شهري، اصول و روشهاي هنري را مبناي خلق محيط شهري قرار داده و از عناصر و فضاهايي يادماني، مانند محورها و خيابانهاي عريض، مستقيم و زيبا با نماهاي هماهنگ، نمادهاي متعدد در مياديني با پلانهاي هنري و همچنين ساختمانهاي عمومي كه همگي به صورت يادماني طراحي شدهاند، استفاده ميكند (بحرینی، 1388).
امروزه زيباسازي فرآيند آفرينش هنری و ارتقاء كيفيت زندگي در محيط شهري دانسته میشود كه هنرمند در آن، فرهنگ، ارزشها و باورهاي جامعه را در معرض ديد عموم قرار داده و اسباب حظّ بصري و بهبود منظر پيش روي افراد را فراهم مينمايد.
از اين ديدگاه، انواع هنرهاي تجسمي، آثار حجمي، نقاشي ديواري، گرافيك، تبليغات محيطي و مبلمان در فضاهاي شهري، علاوه بر انبساط خاطر شهروندان، مورد استفاده آنان نيز قرار ميگيرند. افزون بر آن، زيباسازي بر ارتقاء كيفيت محيط و فضاهاي عمومي تأكيد دارد تا تعامل اجتماعي را تسهيل كرده و هويت كالبدي شهر و هويت اجتماعي شهروندان را تحكيم بخشد. در اين راستا فرايند زيباسازي به ساماندهي، بهسازي و احياي اماكن، معابر، ميادين و يادمانهاي تاريخي و فرهنگي ميپردازد.
1
2
تصاویر 1و2: نمونههایی از مبلمان شهری
از نگاهي ديگر، زماني كه شهر تحت تأثير عوامل مختلف، دچار رشد بيرويه و شتابان ميشود، به سرعت منبسط شده، گسترش مييابد و بالطبع تغيير و تحولات آن چندان منطقي و قاعدهمند پيش نميرود. يكي از نتايج چنين روندي، ناهنجاري و اغتشاشات بسياري است كه در سيما و كالبد فضاهاي شهري رخ مينمايد.
غالب كلانشهرهاي امروزي، از اين امر مستثني نيستند و در این میان، سازمانها و نهادهاي مختلفي به منظور جبران اين كاستيها، با انجام برخي اقدامات و سياستگذاريها، سعي در بهبود كيفي، بصري و زيباشناختي كالبد شهر دارند تا نقايص و معايب موجود را رفع نمايند و بدین ترتیب تمهیدات زیباسازی شهری در فضاهای مختلف شهری مورد توجه قرار میگیرد.
همواره در بین کارشناسان مسائل شهری، زیباسازی شهر از دو بُعد کارکردی و بصری مورد مطالعه قرار میگیرد. بُعد کارکردی به جنبههای عملکردی عناصر محیط، المانها، مبلمان و طراحیهای منظر شهری میپردازد و عموماًبر جسم شهروندان تاثیرگذار است. بُعد بصری نیز به مقولهی رنگ، فرم و ترکیب فضا و محیط میپردازد و غالباً مولفههای روحی و روانی را مورد نظر قرار میدهد.
بدین ترتیب محیطزیبا، فضایی است که فرد در آن هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی احساس آرامش و راحتی نماید. این زیبایی به عوامل و عناصری مثل کیفیت طراحی شهری، کیفیت مصالح به کار رفته در نماها، رنگ، فرم، معماری نور، روشنایی در شب، ضوابط معماری نما، افق دید و کیفیت و کمیت فضای سبز، المانها و مونومانها و همچنین تناسب احجام با محیط، پاکیزگی شهر، ترافیک، کیفیت تاسیسات زیربنایی شهر، کیفیت و کمیت تبلیغات شهری .... بستگی دارد.
این روزها نقش زيباسازي شهری در خدمترسانی به شهروندان بر کسی پوشیده نیست. اما مسأله این است که در برخی موارد با گسترش بیضابطهی بسیاری از شهرهای بزرگ و افزایش جمعیت، رفتهرفته تسلط مسئولان شهری بر امور کاهش یافته و به تبع آن کنترل اوضاع اجتماعی، پرداختن به امور سیمای شهرها و ساماندهی آنها کمتر از گذشته میشود.
گاهی نیز حفظ هویت سیمای بصری در زیر پوشش عملکردها و پاسخ به نیاز روزمرهی شهروندان به فراموشی سپرده میشود. با همهی اینها، شهر یک اثر هنری بزرگ است که آفرینندگانی به وسعت خود و به تعداد جمعیتش دارد. شاید بتوان گفت که هدف غایی یک شهر، ایجاد محیطی خلاق و پرورنده برای مردمی است که در آن زندگی میکنند. چنین محیطی با گوناگونی بسیار، آزادی انتخاب به افراد داده و زمینهی خلاقیت را فراهم میآورد. فضای شهر حداکثر ارتباط را با مردم و زیستگاه پیرامونشان برقرار میسازد و تنها با امکانات مناسب شهری میتوان به چنین هدفی دست یافت.
3
4
تصاویر 3و4: نمونههایی از المان شهری
نكتهی حايز اهميت آن است كه مجموع عوامل كيفي با ظهور و بروز در فضاهاي شهري و ايجاد محيطهاي مطلوب، به طور عمومي سبب تلقي مطلوبي از شهر در ذهن شهروندان شده و تصاوير خوشايندي در ذهنيت آنان باقي ميگذارد. چنين وضعيتي سبب شكلگيري احساساتي نظير تعلق خاطر به مكان و دوست داشتن محيط زندگي و فعاليت شده و در نتيجه احساس مسئوليت و دلسوزي نسبت به سرنوشت آن، روندي از ارتقاء روزافزون و پايدار كيفيت محيط حاصل ميشود.
در حاليكه عكس اين روند نيز صادق است. بسياري از شهروندان به خصوص در شهرهاي بزرگ از فضاها و محيط زندگي خود، به واسطهی عدم وجود منظر شهري مناسب در تمام ابعاد آن، ناراضياند. اين امر منجر به ايجاد عدم علاقه به شهر و عدم دلسوزي نسبت به آن شده و سبب تشديد روند نزولی كيفيت محيط شهري ميشود.
امروزهارتقاءكيفيت فضاي شهري، تقاضاي جامع شهري شهروندان شده و زيباسازي كه شايد در روزهاي اول در انتهاي صف اقدامات مديريت شهري قرار داشت، به ابتداي ليست وظايف تغيير مكان داده است.با نگاهی اجمالی به پیرامون خود، به اغتشاش بصری و فضاهای شهری بيكيفيت و بيهويت اذعان خواهيم داشت، بطوری که درحال حاضركيفيت محيط شهري موجود اكثرشهرهاي ايران، محصول عوامل زير است:
• عدم كنترل احجام شهری؛
• اغتشاشات بصري؛
• بي توجهي به همجواريها در كالبدها ونماي ساختمانها؛
• واگرايي اهميت مكاني،بصري،عملكردي ومخدوش شدن خوانايي؛
• استانداردسازي وحذف هويت منطقهاي؛
• فقدان مكاني براي فعاليتهاي اجتماعي.
1. بحريني، سيدحسين و بلوكي، بهناز و تقابن، سوده (1388)، تحليل مباني نظري طراحي شهري معاصر (جلد اول: اواخر قرن 19 تا دهه هفتم قرن 20 ميلادي)، تهران، دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات.
- Add new comment
- 17363 reads
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان