Add new comment
اگر آثار معماری را از زاویهی فضایی ارزیابی کنیم و به خلاقیتهای فضایی در معماری توجه کنیم، معماری دورهی قاجار ارزش بالایی پیدا میکند و در جایگاه برتر و تکاملیافتهتری نسبت به معماریهای دورههای قبل از خود چونزندیه و صفویه قرار میگیرد. چرا که در معماری این دوره خلاقیتهای فضایی افزایش مییابد، تنوع فضاها بیشتر میشود، فضاهای نوینی خلق میشوند، فضاها به گشایش و سبکی بیشتری میرسند و الگوهای قدیمی معماری ایران در جهت گسترش فضا تکامل مییابند. به طور خلاصه، اگر تکامل معماری را گشایش، شفافیت و سبکی فضاها بدانیم، معماری این دوره به عنوان مرحله تکامل معماری قدیم ایران مطرح میشود.
مدرسه شهید مطهری (سپهسالار)
نگاهی به معماری دورهی قاجار : شکوفایی فضا وافول ساخت و پرداخت
جایگاه و معماری قاجار در تاریخ معماری گذشته ایران (قبل از دوره جدید) میتواند محل بحث و تأمل باشد.اگر آثار معماری را از زاویهی فضایی ارزیابی کنیم و به خلاقیتهای فضایی در معماری توجه کنیم، معماری دورهی قاجار ارزش بالایی پیدا میکند و در جایگاه برتر و تکاملیافتهتری نسبت به معماریهای دورههای قبل از خود چونزندیه و صفویه قرار میگیرد.
چرا که در معماری این دوره خلاقیتهای فضایی افزایش مییابد، تنوع فضاها بیشتر میشود، فضاهای نوینی خلق میشوند، فضاها به گشایش و سبکی بیشتری میرسند و الگوهای قدیمی معماری ایران در جهت گسترش فضا تکامل مییابند. به طور خلاصه، اگر تکامل معماری را گشایش، شفافیت و سبکی فضاها بدانیم، معماری این دوره به عنوان مرحله تکامل معماری قدیم ایران مطرح میشود.
اما وقتی معماری را از زوایای دیگری مانند، اندازهها، تناسبها، شکلها تزئینات نگاه میکنیم، معماری دورهی قاجار وضعیت نازلتری را نسبت به دورههای گذشته خود و به خصوص از دورهی صفوی نشان میدهد. شکلها استواری و صلابت قبلی را ندارند و شکلهای جدیدی وارد معماری میشوند که سطحی و تفننیاند. اندازهها دقت لازم را ندارند، تناسبها در مرتبهی پایینتری نسبت به تناسبهای موزون و اندیشیدهشده دورههای قبلی قرار میگیرند، تزئینات معماری گاه تا حد ابتذال سقوط میکند و بیبند و باری، غلو ناشیانه و هرج ومرج جایگزین تزئینات محدود و باوسواس دورههای درخشان سلجوقی و صفوی میشود.
برای تشریح مستقیمتر نکاتی که گفته شد، مدرسهی«شهید مطهری» یا مدرسهی «سپهسالار» را تجزیه و تحلیل میکنیم.
میتوان ادعا کرد که این مدرسه نقطهی تکاملی از نظر فضا در الگوی مدرسه یا مسجدهای ایرانی است. برای اثبات این ادعا به دووجه اصلی فضایی آن اشاره میکنیم:
فضای حیاط: در مسجد و مدرسههای قدیمی مانند، «مسجد جامع اصفهان» فضای حیاط را دیوارهای معمولاً دو طبقه محصور میکند و در چهار نقطهی اصلی آن، یعنی در دو محور طولی و عرضی حیاط، چهار ایوان استقرار مییابد. در واقع گشادگیهای فضایی حیاط به این چهار ایوان منحصر میشوند. در برخی از آثار دورهی صفوی در حیاط مرکزی نوآوری میشود و گشایش فضایی حیاطها بیشتر است.
از نمونههای برجسته در این زمینه مدرسهی«چهارباغ» و مدرسهی«صدر» اصفهان است، که در آنها چهار حیاط کوچک در چهار گوشهی حیاط در ارتباط با فضای حیاط اصلی پدید میآیند. در نمونهی دیگر، «مسجد حکیم»، با خالی کردن پشت دیوارهای شرقی و غربی مسجد در طبقهی بالا گشایش جدیدی در فضای حیاط به وجود آمده است. در«مسجد امام» اصفهان هم دو حیاط بزرگ در اطراف شبستان اصلی استقرار مییابند و از طریق چند گشادگی به حیاط اصلی متصل میشوند.
لیکن کار اساسی در این زمینه، یعنی گشایش فضایی حیاط، در دورهی قاجار صورت میگیرد و راهحلهای متعددی برای آن ارائه میشود. به عنوان نمونه، میتوان از «مسجد سید» اصفهان نام برد که با ایجاد چهار حیاطَک در طبقهی بالا در اضلاع شرقی و غربی، گشایش و سیَلان فضایی حیاط به صورت جدی افزایش مییابد.
درمدرسهی«سپهسالار» یک گام در این جهت برداشته میشود، بدین ترتیب که علاوه بر ایجاد چهار حیاطک در اضلاع شرقی و غربی مسجد، این حیاطکها در اضلاع شمالی و جنوبی مسجد نیز پدیدار میشوند، سبکی فضای حیاط باز هم بیشتر میشود و ایوانها و مجموعهی شبستان مسجد در حیاط حضور آزادانهتر پیدا میکنند.
فضای گنبدخانه: فضاهای گنبدخانه در مساجد اولیه معماری بعد از اسلام ایران مثلاً در مسجد جامع اصفهان، از فضاهای اطراف و من جمله ایوان متقابل آن با دیوارههای ضخیم جدا میشوند، لیکنکاملاً مشهود است که نیت معماران در طول زمان بر این بوده که حائل میان فضای گنبدخانه و فضاهای اطراف از میان برداشته شود. برای مثال، درمسجد امام اصفهان که مربوط به دورهی صفوی است ارتباط فضای گنبدخانه با فضای ایوان و همچنین شبستانهای مجاور آن بهتر میشود و به خصوص با ایجاد دو گشادگی بزرگ در بالای بدنههای شرقی و غربی گنبدخانه، ارتباط با فضای بیرون هم حاصل میشود.
بهتر از آن را میتوان در گنبدخانه مسجد «گوهرشاد» دید که تمامی دیوارها در حدفاصل گنبدخانه و ایوان از میان برداشته میشود، گشایش فضای عالیتری به دست میآید و ارتباط مستقیم فضای گنبدخانه با حیاط برقرار میشود. به جرأت میتوان گفت مدرسهی«سپهسالار» از این نظر بهترین است، چرا که با انتخاب یک پلان صلیبی علاوه بر آن که مانند مسجد «گوهرشاد» فضای گنبدخانه را با فضای ایوان و فضای حیاط در ارتباط مستقیم قرار میدهد، ارتباط آن را با فضاهای جانبی هم بدون هیچ مانعی تأمین میکند. دراینجا فضا به حداکثر گشادگی و سیَلان خود در الگوی گنبدخانهها میرسد و گنبد کیفیت معلق و بیوزنی را به دست میآورد. در مجموع فضای گنبدخانه این مدرسه را میتوان نقطهی تکامل الگوی گنبدخانهها از نظر گشایش فضایی دانست.
هرچند مدرسهی«سپهسالار» با دو نوآوری عظیم در فضای حیاط و فضای گنبدخانه، نقطهی انتهایی تکامل فضایی الگوی قدیمی مسجدها و مدرسههای معماری ایران بعد از اسلام محسوب میشود، اگر این مدرسه را از نظر شکلها، اندازهها، تناسبات و غیره بررسی کنیم کیفیت نازلتر آن نسبت به آثار معماری برجستهی دورههای قبلی و به خصوص دورهی صفوی کاملاً مشهود است. این مسئله را قدری میشکافیم:
درمدرسهی«سپهسالار» مجموعهی گنبدخانه حجم بزرگی را اشغال میکند و تقریباً ضلع جنوبی حیاط مدرسه را به صورت کامل پر میکند. از این رو، برخلاف دیگر گنبدخانهها(مثلاً، درمسجد «امام» اصفهان) تناسب نامطلوبیرا نسبت به طول حیاط پدید میآورد و در تنگنا قرار میگیرد. انتخاب چهار منار به جای دو منار بر این مشکل میافزاید. فرمها، اندازهها و تناسبات عناصر این بنا مانند، گنبد، ایوانها، منارهها، رواقها و غیره در مقایسه با نمونههای برجسته مشابه در دورههای قبلی سطح بسیار نازلتری دارد. برای نمونه میتوانیم فرم گنبد آن را با فرم گنبدهای زیبای مسجد «امام» و مسجد «شیخ لطفاله» اصفهان و یا مسجد «گوهرشاد» مشهد و فرم و تناسبات ایوان اصلی و منارههای آن را با مسجد «امام» مقایسه کنیم.
تزئینات این مدرسه نیز درمیان نمونههای برجسته معماری قدیم ایران جایگاه پائینی دارد.یک مقایسه اجمالی میان تزئینات فوقالعاده متین و اندیشیده شده مسجد «شیخ لطفاله» با تزئینات این مدرسه کاملاً گویای این مطلب است.
با توجه به آنچه گفتیم به سخناول بازمیگردیم که معماری قاجار و مدرسهی«سپهسالار» به عنوان یکی از نمونههای برجسته و نهایی آن از نظر خلاقیت و نوآوری فضایی و تکامل الگوهای قدیمی معماری ایران شاخص است و به حق مرحلهی تکامل معماری قدیم محسوب میشود. اما به علل متعدد از جملهپایین آمدن مهارت و سلیقهی معماران و کارفرمایان، بیکیفیت شدن و سرعت نامعقول عملیات ساختمانی، رسوخ ناهنجار فرمها، تناسبات و تزئینات معماری کشورهای دیگر و به خصوص معماری عثمانی و روسیهی تزاری، تزئینات آن کیفیت نازلتری نسبت به دورههای قبلی دارد.
نکتهی بسیار مهم دیگری را میتوان در اینجا مطرح کرد. هرچند این نکته خود موضوع مقاله مستقلی است، اما به دلیل آنکه کمتر مورد توجه قرار گرفته، اشارهای مختصر به آن در اینجا چندان بی راه نیست؛ پرسش این است: آیا معماری قاجار با توجه به موقعیت زمانی خاص خود توانسته است وظیفه خود را در مورد فراهم کردن شرایط پدید آمدن معماری مدرن ایران ایفا کند؟
توجه کنیم که ساختمان مدرسهی«سپهسالار» در دههی نهم قرن سیزدهم هجری قمری، یعنی در دههی هفتم قرن نوزدهم میلادی، به پایان رسیده و این مصادف با زمانی است که پایههای معماری مدرن در اروپا گذارده شد و برخی بناهای شاخص معماری مدرن پدیدار شدهاند. اما در معماری دورهی قاجار نمیتوان تحولی اساسی را شناسایی کرد؛ تحولی که بتواند معماری مدرن ایران را پایهگذاری کند و شاید این یکی از اساسیترین مسائل تاریخ معماری ایران و نقصهای اساسی معماری دورهی قاجار باشد.
خلاصهی کلام آنکه:
معماری قاجار به حق اصول، مبانی و الگوهای قدیم معماری ایران را ارتقا بخشید و با جسارتی تحسینبرانگیز نوآوریهایی از نظر فضا به وجود آورد. لیکن، به نظر میرسد قوت لازم خلق یک معماری نوین را نداشت. شاید این واقعیت که ما معماری مدرنی درخور تاریخ معماری خود نداریم، از این امر ناشی شده باشد.
پلان مدرسه شهید مطهری ( مسجد سپهسالار)
جبهه جنوبی حیاط
جبهه شمالی حیاط
جبهه غربی حیاط
جبهه شرقی حیاط
برش افقی طبقه اول
برش افقی طبقه دوم
شبستان
قسمتی از سقف شبستان
نمای ورودی اصلی
برش عمودی الف - ب
ایوان شرقی
فضای زیر گنبد کوچک در شرقی ایوان جنوبی
قسمتی از جبهه غربی حیاط
برش عمودی چ - ج
برش عمودی پ - ب
ایوان غربی
هفت کاسه در فضای ورودی شرقی
وضو خانه
- Add new comment
- 37900 reads
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان