Add new comment
روند تحولات اجتماعی در چند دهۀ اخیر و كوچ -سرازیر شدن- عام روستاییان به سوی شهر و در پی آن رها كردن هرگونه فعالیت بهره بردارانه از روستاها، باعث تغییرات اساسی در بافت اجتماعی و اقتصادی و تولیدی روستاها شده است. روستا به دلایل متفاوت جنبۀ تولیدی اش را از دست داده و این امر در اقتصاد آن تأثیرات عمیقی گذاشته كه همانا سرازیر شدن روستاییان و مشكلات اجتماعی و جمعیتی را در مراكز شهرنشینی به خصوص در كلان شهرها به همراه آورده است.
روند تحولات اجتماعی در چند دهۀ اخیر و كوچ -سرازیر شدن- عام روستاییان به سوی شهر و در پی آن رها كردن هرگونه فعالیت بهره بردارانه از روستاها، باعث تغییرات اساسی در بافت اجتماعی و اقتصادی و تولیدی روستاها شده است. روستا به دلایل متفاوت جنبۀ تولیدی اش را از دست داده و این امر در اقتصاد آن تأثیرات عمیقی گذاشته كه همانا سرازیر شدن روستاییان و مشكلات اجتماعی و جمعیتی را در مراكز شهرنشینی به خصوص در كلان شهرها به همراه آورده است. دلایل این نابسامانی را در این عوامل می توان دید: تغییرات جوی كه به دنبال خود كاهش بارندگی، مقرون به صرفه نبودن تولیدات روستایی در مقابل مزارع وسیع كشت تک محصولی و نیز نداشتن امكانات اقتصادی جهت بهره برداری از فن آوریهای جدید در كشاورزی برای فرد فرد روستاییان. به عبارت دیگر تولیدات بافت روستایی به هیچ وجه آن چنان كه در مرحلۀ اولیۀ احداث آن بوده، جوابگوی نیاز روز افزون شهرنشینان نیست و این امر با مشكلات اقتصادی روز افزون كه در پی دارد، باعث رها شدن آنها و در نتیجه ویران شدن بافت اعظم روستاهای ایران شده است.
قابل توجه آنكه این مشكل نه تنها در ایران بلكه در بسیاری از نقاط جهان به چشم می خورد و جهت جلوگیری از این روند اجتماعی، اقداماتی اساسی و در اسرع وقت لازم به نظر می رسد. این اقدامات باید در جهت باز فراخواندن مردم به روستا بوده و در این رابطه احیای روستاها به همراه فرهنگ گردشگری كمك شایان توجهی می كند. قدر مسلم روستا نمی تواند در رابطه با تولید كشاورزی خود، با مزارع تحت كلان كشتی مبارزه كند؛ اما آگاه سازی مردم برای مصرف محصولی بومی كه در كشت آن از انواع كودهای شیمیایی استفاده نشده یا حتی بذر اولیۀ آن از نوع OGM (عناصری كه ژن آنها شامل تغییراتی شده اند) نیست، تشویق به كشف هستۀ اولیۀ زندگی اجتماعی روستا و لذت بردن از مناظر و معماری آن، می تواند قدم بزرگی در این راستا باشد.
برای رسیدن به این هدف مسلماً باید سازمانهای دولتی و غیردولتی شهرستانها مانند سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، درگیر شوند. باید از محصولات بومی، منظر، سكوت دور از زندگی پر تلاطم شهری و هوای پاكیزۀ روستا استفادۀ بهینه كرد.
بازسازی و تغییر كاربری بخشی از اماكن روستایی به مكانهایی كه در آنها می توان برای یك یا دو روز یا حتی چند ساعت از طبیعت بهره برد و از محصولات بومی و اصیل روستا استفاده كرد، می تواند در مرحلۀ اولیه باشد. این اماكن به این ترتیب تبدیل به نوعی مهمانسرای خانگی میشوند كه در آن «مسافر» مانند عضوی از خانواده بوده و حتی در صورت تمایل می تواند در امور روزمرۀ روستا و فعالیتهای آن شركت كند. این فعالیتها می توانند در زمینه های فرهنگی، عمرانی، منظری ... باشند. در ادارۀ این طرحها می توان چه بخش خصوصی چه سازمانها را شركت داد. این طرح علاوه بر اینكه طرحی است فرهنگی، جوابگوی نیازهای اقتصادی اداره كنندۀ آن و حتی ساكنان روستا نیز هست كه با ارائۀ محصولات و تولیدات خود در رشد كیفیت زندگی روستا و حفظ بافت آن كمك شایانی می كند.
برای رسیدن به این هدف، نیازبه نگرشی وسیع نه تنها در مقیاس روستا، بلکه در مقیاس منطقه ای بوده که خود با عوامل دیگر نظیر تشویق مالی و کشاورزی روستا و سرمایه گذاری های مختلف ادغام شده و در نهایت رشد و بهبود سرمایۀ انسانی در روستا را به همراه خواهد داشت.
نتایج این روند را می توان در یك بازار جدید كار و همکاری عموم در مدیریت روستا و منطقه، و در نتیجه تسهیل هر چه بیشتر مدیریت دولتی یافت. در این رابطه عناصر اقتصادی و اداری، هماهنگ عمل خواهند كرد. پایه گذاری چنین طرحی رشد و احیای دوبارۀ روستا و بازگشت به آن را در پی دارد و در نتیجه كلیۀ خدمات در این مدار شروع به فعالیت كرده و باعث رشد فرهنگی می شوند، كه بر پذیرش دموكراسی و همكاری استوار است.
در پیشبرد سیستم «فرهنگ جمعی» (جهت ادارۀ یک پارچۀ عوامل و تشویق طرح) درگیر كردن فعال منابع شخصی و منابع بومی – عمومی - روستا ضروری است كه در بهره برداری از پتانسیل بزرگ روستا انگیزه های یگانه و هم سو مییابند.
تولیدات كشاورزی و حیوانی چنین روستایی طبیعتاً هدف اصلی خود را در كیفیت و نه در كمیت می بیند؛ زیرا هدف، مقابله با كشت كلان نیست و در نتیجه با كشاورزی بیولوژیک وارائۀ آن به مردم گروه خاصی از مصرف كننده را در بر می گیرد. این تولیدات تنها از نظر كیفیت با تولید انبوه مبارزه می كنند. در این زمینه صنایع دستی منطقه نیز می تواند نقش خود را باز یابد و خطری كه در حال حاضر آنها را تهدید به زوال می كند، از میان می رود.
این تولیدات در این قالب (توریسم سبز) صرفاً به محصولات كشاورزی خلاصه نمی شود؛ بلكه یك سرویس دهی كلی را در بر می گیرد. گردشگر ضمن اینكه می تواند ساعاتی در پناه آبادی و روستا لذت ببرد، از محصولات آن بهره ببرد و از كارگاههای مختلف صنایع بومی دیدن كند، می تواند به فعالیتهای گوناگون نظیر پیادهروی، اسب سواری، ماهیگیری، كشف منطقه ... بپردازد. این خدمات در قالبها و پوششهای متفاوتی قرار می گیرند نظیر: Country house, Bed & Breakfast و غیره كه با فعالیت توریسم سبز متفاوت است، ولی در آن راستا خدمات می دهند. این مكانها فعالیت های خود را در جهت خدمت به توریسم با وجود جای نداشتن در قالب بافت تولیدی روستایی (آگروتوریسم) به موازات آن ارائه می كنند.
آگروتوریسم شكلی از توریسم سبز (محیط زیستی) در مناطق روستایی است كه در آن می توان با طبیعت در ارتباط مستقیم بود و با مخارج اندک تعطیلات را در كمال آرامش گذراند. این فعالیت نه تنها در تنش با روستا و بافت آن نیست، بلكه به بازیافت مناطق روستایی و زندگی اقتصادی و اجتماعی روستا كمک بزرگی می كند. در یك مزرعۀ آگروتوریسم بخش اعظم فضا به زراعت و محیط سبز تعلق دارد، كه در آن كشت انواع گیاهان بومی بدون استفاده از فن آوریهای مدرن در تولید كلان، انجام می-شود. در این نوع كشت از مواد شیمیایی و كودها و بذرهای اصلاح شدۀ ژنی استفاده نمی شود.
در چارچوب آگروتوریسم، كشاورزی نیز رونق بیشتری پیدا می كند و به طور كلی نقش بسیار مؤثری در نزدیك كردن انسان به طبیعت بازی می کند. این نوع گردشگری (توریسم) در اروپا، در سالهای اخیر توسعۀ فراوانی یافته و بر جمعیتی كه به چنین مزارعی برای گذران تعطیلات و بازیافت آرامش رجوع می كنند افزوده شده، به نحوی كه در بافت روستایی دارای وزن اقتصادی مهمی شده و این خود كمک بزرگی در جهت عكس جریان مهاجرت به كلان شهرهاست.
در این رابطه می توانیم به چند تجربۀ تازه در کشورمان نیز اشاره کنیم که نشان دهندۀ عملی و اجرایی بودن این تفکر هستند؛ هرچند در ایران فعالیت های مختلف در این زمینه هنوز در مرحلۀ اولیه است، اما به خوبی شاهد جذب شمار فراوانی از بازدیدکنندگان حتی گردشگران خارجی هستند که به نوبۀ خود به فرهنگ گردشگری و بهره بری از زیبایی های منحصر به فرد کشورمان کمک شایانی کرده اند. از این بین می توان از روستاهای میمند و گرمه نام برد.
روستای میمند geography.kermanedu.ir/en_k_shahrbabak.htm
روستای میمند در ۳۸ کيلومتری شهرستان شهربابک و در نزديکی محور يزد - سيرجان، در مسيری کوهستانی واقع است؛ سرزمینی پوشیده از گدازه های آتشفشانی است و معماری این روستا زبانزد است. بیش از سیصد واحد صخره ای دستکند در روستا وجود دارند که تعدادی از آنها احیا شده و تبدیل به واحدهای اقامتی شده اند. اين روستا هفتمين منظر فرهنگی - طبيعی و تاريخی جهان است كه جايزۀ مركوری را دريافت كرد. جايزۀ ملينا مركوری جايزه ای است كه از سوی دولت يونان و با همكاری مجامع فرهنگی بين المللی مانند يونسكو و ايكوموس (شواری حفاظت از بناها و محوطه های تاريخی) به آثاری اهدا می شود كه دارای شرايط و ضوابط فرهنگی، طبيعی و تاريخی منحصر به فرد باشند. آنچه قابل توجه است اینکه با فعاليتهايی كه در چند سال اخير در ميمند انجام شده، مردم به اين روستا بازگشته اند و نيروهای بومی افزايش یافته اند.
روستای گرمه www.irandeserts.com
و اما گرمه آبادی كوچكی در وسط كوير مركزی است كه به واسطۀ بازسازی یک خانۀ قدیمی توسط یک معمار که زادۀ همین روستاست به عنوان اقامت گاه، ميزبان گردشگران زيادی از داخل و خارج کشور بوده است. گرمه ۷۰۰ كيلومتر با تهران و ۲۰۰ كيلومتر با يزد فاصله دارد؛ در اين آبادی در حال حاضر تنها ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر زندگی می كنند كه اغلب از طريق كشاورزی و حقوق بازنشستگی امرار معاش می كنند. از شترسواری و دوچرخه سواری گرفته تا اجرای موسيقی و غذای محلی، خدماتی هستند که به گردشگران ارائه می شوند. سفر به دو روستای مصر و فرحزاد نیز در ۶۰ کیلومتری گرمه، خود از جذابیت های اقامت در گرمه محسوب می شود.
LatentStyleCount="267">
Agrotourism/Agritourism*
geography.kermanedu.ir/en_k_shahrbabak.htm
www.irandeserts.com
- Add new comment
- 5696 reads
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان