Add new comment
بررسی رابطه حرکت پیاده با شهر در ایام برگزاری سنتهای عزاداری
کارشناسی ارشد، معماری منظر
منبع: معمارنت
معمارنت- در هر جامعهای زمانهایی از تقویم توسط زمانهای قدسی اشغال میشود. زمانهای قدسی قرابتی با وقايع ديني دارند، وقايعی كه در زماني خاص روي ميدهند. اين وقايع در تاريخ مادي نميگنجند، معنايي خاص براي خود دارند و در وراي تاريخ روي ميدهند. منظور از تاريخ مادي، زمان محسوس و ملموس زندگي روزانه است كه سه حالت گذشته، حال و آينده از خصوصيات آن هستند.
بررسی رابطه حرکت پیاده با شهر در ایام برگزاری سنتهای عزاداری
کارشناسی ارشد، معماری منظر
منبع: معمارنت
معمارنت- در هر جامعهای زمانهایی از تقویم توسط زمانهای قدسی اشغال میشود. زمانهای قدسی قرابتی با وقايع ديني دارند، وقايعی كه در زماني خاص روي ميدهند. اين وقايع در تاريخ مادي نميگنجند، معنايي خاص براي خود دارند و در وراي تاريخ روي ميدهند. منظور از تاريخ مادي، زمان محسوس و ملموس زندگي روزانه است كه سه حالت گذشته، حال و آينده از خصوصيات آن هستند. اما زمانهای قدسی ایامی هستند که که قابلیت تکرار و تناوب دارد و در تاریخ خطی قرار نمیگیرند. پس از خلال رسیدن به زمان قدسی زندگی روزمره متوقف شده و جامعه با برگزاری مراسمی سراسری بر محور موضوعی مشترک ارزشها، آرمانها و اسطورههای خود را به یاد میآورد و به کنشهایی در راستای عبادت جمعی، بالا بردن انسجام اجتماعی و شکستن نظم به صورت مشروع میپردازد. در این زمانها هنجارهای معمول اجتماعی برمینای مجوزهای زمان قدسی شکسته میشود و بهرهبرداری از مکان در چارچوب فضاهای شهری دستخوش خرق عادت شده و تجربههای جدیدی در این فضاها شکل میگیرد.
مقاله پیشرو به بررسی الگوهای سنتی بهرهگیری از فضاهای شهری ایران در ایام سنتهای عزاداری و چگونگی تکوینشان در جامعه امروز میپردازد و گونههای مختلف این بهرهبرداریها را معرفی میکند.
مقدمه : ساختار اجتماعی-فرهنگی-دینی
پیوند میان باور اعتقادی و جامعه، مناسباتی را بین رفتارهای فرهنگی و ساختارهای اجتماعی بوجود آورده است. در خصوص آیینهای عزاداری نیز چنین سوابقی را در حوزههای مختلف فرهنگی و جغرافیایی میتوان دید که غالباً به صورت مشارکتهای اجتماعی و یا گاهی حکومتی در برپایی آنها، تجلی میکند. رفتارهای خودجوش مردمی در قالب نذورات، سنت وقف (تخصیص زمین برای ساخت تکیه، تعیین بخشی از درآمد یک مکان خدماتی برای عزاداری، ساخت کاروانسرا برای زائران مشاهد، احداث و تعمیر بنای مسجد و تکیه، اطعام، برپایی تعزیه و... به منظور اقامه عزای سالار شهیدان یا دیگر مراسم دینی) از این جمله است (محدثی، 1375: 495-497).
فرضیه
پیوند انسانی آیینهای عزاداری با ابنیه، بافت محلهای و در بعضی موارد ساختار شهری و نظام کسب معیشت (کشاورزی و باغداری) کلیدی برای تبیین رویکردهای رفتارشناسانه در طراحی محیطهای شهری امروز و متناسب با سنت فرهنگی دیروز است. بررسی نسبت میان گونههای عزاداری، مکانهای متناظر با هر گونه، الگوهای رفتاری عزاداری و نقشهای اجتماعیِ هر رفتار، تبلور این پیوند است.
گونههای عزاداری
بر اساس نوع و نحوه تحرک مراسم آیینی، سه گونهی عزاداری میتوان برشمرد:
• ساکن و ثابت: انجام عمل عزاداری در محلی ثابت و مکانی همیشگی که در روال برپایی آن در طول سالیان متمادی، موقعیت برپایی (مکان، بنا یا زمین خالی) ثابت است و تعلقی دو سویه بین عزاداری و محل برگزاری آن بوجود میآید و شامل برنامههایی مانند زیر است:
خطابه و ذکر مصیبت، نوحهخوانی، سینهزنی، شبیهخوانیهای معروف و...
• ساکن ولی متغیّر: انجام عمل عزاداری در محله به طور ثابت انجام می شود. اما در مناسبتهای مختلف مکان آن تغییر میکند و یا تأسیسات برگزاری آن موقتی و قابل برچیده شدن است و شامل برنامههایی است مانند:
شبیهخوانی بطور عمومی، شجاعتخوانی، سقاخانه و ...
• متحرک: حرکت جمعی و پیاده انسانی، از مکانی به مکانی دیگر در طول مسیری غالباً مشخص که برای اجرای مراسم عزاداری و یا تشرّف به مشاهد مشرفه و زیارتگاهها صورت میگیرد و شامل برنامههایی است از جمله:
نوحهخوانی، سینهزنی، زنجیرزنی، تیغزنی، شبیهخوانی سیار همراه با دستجات، زیارت رفتن و ...
مکانهای عزاداری
محیط طبیعی یا ساخته شده، در حکم ظرف در برگیرنده مظروف رفتار انسانی، در پیوند جدی با آیینهای مذهبی است. هریک از گونههای عزاداری نامبرده (ساکن یا متحرک)، در فضاهای متنوعی اتفاق میافتند. بستگی میان گونههای عزاداری با بنا، فضای شهری و ... بسته به آیین عزادارای و نوع رفتارهایی است که در آن آیین اتفاق میافتد. اهم این مکان – فضاهای پذیرای جامعهی انسانی شرکتکننده از قرار زیر هستند:
• گونهی ساکن و ثابت:
- خانه: منازل شخصی از قبیل:
o علماء و مراجع دینی
o تجار و کسبهی معروف بازار
o خاندانهای معروف و با سابقه
o افراد سرشناس و معتبر منفرد
o تولیت بارگاه حضرت معصومه (س) (تصویر1)
o امام جمعه شهر (عباسی،1371: 9)
- مسجد| حسینیه | تکیه | تکیه گاه: بعد از مسجد، حسینیهها مهمترین پایگاه معنوی شیعیان محسوب میشود (محدثی، 1375: 127) و متعلق به ساختارهای مذهبی- اجتماعی– شهری بوده است:
o تکیههای محلات
o تکیههای اصناف بازار
o تکیههای اقشار و طبقات اجتماعی
- صحن حرم مطهر: صحن اتابکی (صحن نو) بارگاه حضرت فاطمه معصومه(س)، مقصد و نقطهی اوج حرکت دستجات
- مدارس علمیه (مانند مدرسهی فیضیه و یا مدرسه خان)
• گونهی ساکن و متغیّر:
- سنگابخانه | ایستگاه صلواتی: مکان سیاری در مسیر عبور دستجات و به منظور سقایی
- فضای خالی | میدان گاهی: فضای خالی محلات که گاه برای تشکیل برخی مراسم (برپایی خیمه و خرگاه یا اجرا شبیهخوانی) (عباسی،1371: 137)
• گونهی متحرک:
- معابر و گذرها: حرکت دستجات از مقصد (میدان، مسجد یا تکیه محله) تا مبدأ (حرم مطهر) و بازگشت به محله، در کوچه، خیابان و فضاهای باز شهری اتفاق میافتد.
- بازار: معبر اصلی محلات قدیم قم، به راستهی اصلی بازار (بازار نو و کهنه) منتهی میشود (سعیدی نیا،1365).
- میدانهای شهری: فضاهای تجمع شهری (میدان آستانه) و تمرکز دستجات برای گردهمآیی یا متفرّق شدن بوده و هستند.
الگوهای رفتاری عزاداری
در مکان های مختلف، بسته به رویداد آیینی و همچنین نوع عزاداری که صورت می گرفت، برنامه های متنوعی اجرا می شد. هر مکان – فضا، بسته به میزان قابلیتها و محدودیتهای خود، با عزاداری ارتباط و تعامل برقرار میکند. در عین حال هر الگوی رفتاری در عزاداری، با توجه به اقتضائات و نیازهایش به مرور زمان به محیطهای متناظر خود تعیّنهای شکلی و کارکردی اعطا نموده است:
• گونهی ساکن و ثابت:
- خانهها:
o مسألهگویی، خطابه، روضهخوانی، نوحهخوانی، عزاداری، ورود هیأتها و دستجات عزاداری، اطعام
o آداب عزاداری منازل: انضباط داخلی مجلس، برداشتن عمامه یا کلاه به احترام عزا، رفتن طلاب به خانه علمای بزرگ و ... . (عباسی،1371: 17)
- مسجد| حسینیه |تکیه | تکیهگاه
o نوحهخوانی، سینهزنی، شبیهخوانی، سردم | سخنوری
o آداب عزاداری در تکایا قابل توجه است: نشستن روی زمین (و نه بر روی فرش، جدا نشستن مرد و زن ، در نظر گرفتن جایگاه ویژه برای مهمانان تکایا (از علماء و دیوانداران و مأموران حکومتی)، پذیرایی (چای و قلیان ناهار)، دادن طعام نذری (ترحلوا، شله زرد، آش جو) (عباسی،1371: 46).
- مدارس علمیه
o شبیه خوانی
- حرم و صحنهای آن
o خطابه و نوحهخوانی، عزاداری دستجات، تعزیه یا شبیهخوانی
• گونهی ساکن و متغیّر:
- سنگابخانه | ایستگاه صلواتی: (تصویر2)
o سقایی ، عزاداری دستجات ، شبیهخوانی
- فضای خالی | میدان گاهی
o شبیهخوانی، زیارت رفتن
• گونهی متحرک: (تصویر3)
- بازار | معابر و گذرها | میدانهای شهری
o تعزیه یا شبیهخوانی، عزاداری و حرکت دستجات | موکب، دستهی سوم امام، دسته شام غریبان، تماشا کردن (شهروندان و زائران)
توضیح: موضوع دستجات از مفصلترین و پرحاشیهترین بخشهای آیینی در عزاداری است که شامل فعالیتها و اجزاء متفاوتی است. فعالیتهایی که به طور مجزا، به موازات، به صورت مقدمه و یا پی آمد حرکت دستجات اتفاق میافتند و در خلال قریب به یک روز، تعاملی از حرکت گروههای مردمی را با محیط فراهم میآورند. این فعالیت عمده، شامل بخشهای زیر است: مسیر دستجات : ، نوبت گرفتن ، رفتن به بیوت، آبپاشی | قیرپاشی مسیر دستجات، ذکر دم، طبلزنی، شیپور و دهلزنی، سنجزنی، تعزیه سیار، طبق شمعدانکشی، اسپند دود کردن، نوحه و مرثیهخوانی، سینهزنی، زنجیرزنی، سنگزنی، (عباسی،1371: ص208)، تیغزنی | قمهزنی، سقاخانه سیار، قربانیکردن، کمکی رفتن
- زیارت رفتن:
o چاووشخوانی، قرارگاه، سفره اندختن، گنبد نما، مسیر کاروان با کاروانسرا و آب انبارهای وقفی (عباسی،1371: 190)، دیدار علماء همشهری، بازگشت و استقبال، زیارت قبولی
تمامی فعالیتهای فهرست شدهی بالا و رفتارهای متناظر با آنها، توسط آحاد انسانی و به صورت پیاده و گاهی با همراهی وسایل نقلیه صورت گرفته و در محیطهای انسان ساخت (در بنا، معبر، مسیر و یا فضای تعریف شده معماری و شهری) روی داده است. در تعامل فرهنگ و محیط، در طی سالیان دراز رابطه این ظرف و مظروف منجر به شکلگیری شاخصههای فضایی–کالبدی شده است.
نقشهای اجتماعی
هر فعالیت به ریز رفتارهایی تقسیم میشود که در قالب «نقش» های اجتماعی و توسط افراد قابل انجام است. نقش اجتماعی در ساختار محیط اجتماعی تعریف شده و بر اساس قابلیت، استعداد و مهارت به افراد اعطاء میشود:
• گونهی ساکن و ثابت: (تصویر 4)
- خانه: روضهخوان، خطیب | واعظ، نوحه خوان، مسألهگو، پامنبری، عموم عزداران (مردم و مستمعین)
- خانقاه دراویش: درویش، نقیب دراویش، دستهی دراویش
- مسجد| حسینیه |تکیه | هیأت: مسوول تکیه (جاروکش)، روضهخوان، مداح، تعزیهگردانان (به شرح نقشهای شبیهخوانی)، شاعر | معینالبکاء، پهلوانان | سرجنبان | بهادران (جوانمردان زورمند) ، تیغ زن| قمه زن؛ مسوولیتهای تاق آذین (چیدن، حفاظت کردن، پذیرایی از تماشاگران)، افراد بارگاه یزید (یزید و دو نفر مقربین او)؛ پذیرایی با قلیان (مسوول قلیانها، آتشگردان، قلیان چاقکن) و چای (قهوهچی، چایگردان)؛ نقشهای سردم (درویش سردم خوان ، طرفداران متعصب و قمهدار او، جماعت همراه از تکیه) (عباسی،1371: 69-72).
• گونهی ساکن و متغیّر:
- شبیهخوانی | تعزیهخوانی: تعزیهگردان، شبیهخوانان | تعزیهخوانان (امامخوان| اولیاء خوان، مخالفخوان، علیاکبر خوان، حرخوان، بچهخوان، تختخوان، خردهخوان | گوشهخوان)، متننویس، تماشاچیان (عموم مردم، صاحب منصبان و رجال حکومتی، علماء و روحانیون و طلبهها، تولیت حرم، نظامیان، خوانین، افراد سرشناس و رجال شهر، مهمانان خارجیِ سیاسی و یا نظامی)
- سنگابخانه: بانی، سقا، شاعر، شب خواب | نگهبان، هیأت و دستهی عزاداری مخصوص
• گونهی متحرک:
- دسته: سردسته، میاندار، تک زن، افراد دسته، علامتکش، مشعلکش، طبقکش، سقا، طبلزن (سحرگاه برای خبرکردن)، طلایهداران (اسپند دود کن، طبلزن، شیپورزن، بیرقداران، سواران شییپورزن برای حاضرباش، سنجزن،)، مسوولین جلوههای ویژه همراه دسته (کاهپاش، خاکسترپاش، خاکپاش، گلابپاش، تربتمال)، انجام خدمات (مانند بارکشی، پیغامرسانی و ...)، مسوولین توغ (حاملتوغ، توغچی، پاتوغی، شالچیتوغ)، عزادارانِ مشکیپوش، سر برهنه و پابرهنه
- زیارت رفتن: چاووشخوان، قافلهسالار، استربان | شتربان | خرک چی، بلدچی | راه بلد، تفنگدار | تفنگچی
عمدهی نقشهای نامبرده، هم اکنون نیز در حال انجام هستند، منتهی در صورت نو و امروزین. این نکته نشان از تداوم ذات و جوهره رفتاری، از گذشته به امروز است به صورتی که در برگزاری آیینهای عزاداری، محتوا و ابعاد فرهنگی – اجتماعی متناظر با آن حفظ شده است، لیکن بر اساس اقتضائات روز شکلی جدید به خود گرفته است.
اشیاء و لوازم عزاداری
برای انجام فعالیتها و رفتارها، نقشهای اجتماعی نامبرده اشیائی را بکار میگرفتند. تناظر میان سامانه طراحی و تولید این اشیاء (صنعت و هنر) و استفاده و بکارگیری آنها (مصرف و عملکرد) توسط افراد جامعه منجر به توسعه فضای فرهنگی و بینافرهنگی برگزاری آیین عزاداری در سطوح مختلفی از جامعه میشود. با مروری بر فهرست این اشیاء، میتوان به عمق نفوذ فرهنگی – اجتماعی آیینها و همچنین اضلاع متکثر آنها در همنشینی با جنبههای متنوعی از معیشت و نظام تولید و کار، دست یافت:
- خانه: منبر (و بعدها بلندگو)، پارچه سیاه، کتیبه شعر، تیرک خیمه، چادر خیمه (پوش) و حلقه برای برپاداشتن خرگاه عزاداری و مابقی مایحتاج عزاداری از اسباب منزل.
- مسجد| حسینیه |تکیه: خیمهگاه یا پوش (شامل «چادر»، علم و ریسمان و حلقه و زینت شده به طرحها و عناصر نمادین ایرانی)، پارچه سیاهپوش، پردههای روایتگری، اسباب پذیرایی (سماورهای بزرگ و قلیان)، آذینبندی تکیه با برپایی تاقنما ، سردم، بارگاه یزید.
- سنگابخانه | سقاخانه: سنگاب ، مشک، تزینات (کتیبه، عکس، شمایل)، چادر (پوش)
- دسته: طبل و دهل، شیپور، بیرق، سنج، طبق شمعدان، اسپنددان؛ تختههای سنگزنی (هیأت کلاه مال ها)؛ قمه و شمشیر و چوب، سقاخانههای چوبی، بیل و کلنگ و قُلقُلک، منبر (برای دسته سوم امام)، پرچم و بیرق و علم و کتل و توغ و شالتوغ و دُغدُغه.
- زیارت رفتن: در کنار تمامی اسباب سفر عناصری مانند کجاوه، پالکی، اسب و قاطر و شتر و الاغ
در میان اشیاء نام برده، برخی عناصر تبدیل به نماد (آیینی یا فرهنگی) شده و کارکردی رسانهای یافتهاند. بیان مفهومی مخصوص، تداعی معنا، تقویت خاطرهای در ذهنیت جامعه یا بهرهبرداری کارکردی در رفتارهای اجتماعی، از قابلیتهای برخی از این اشیاء است که از بیان و وجود کالبدی خود به قلمروهای وسیعتری دست یافتهاند (تصویر 5).
جمعبندی:
با جستجو در نسبتی که میان «آن» رفتارها و «آن» محیط مصنوع وجود داشت، میتوان به رهیافتی برای تطبیق میان «این» محیط و «این» رفتار رسید. تغییر صورتهای محیطی (معماری و شهر) به تناظر زمان، همپای صورتهای رفتاری نگردیده است و این نشان از همراه نبودن طراحان محیط با رفتارها و یا به بیان دیگر ضعف رویکردهای رفتارگرایانه در طراحی محیط است.
امروزه نیز که در پی احیای ریشههای هویتی خود هستیم و در عین حال از توسعههای شهر و مظاهر آن نیز ناگزیریم، توجه کردن به ارتباط ظرف (محیط) و مظروف (رفتار) یکی از معیارهای ساماندهی و خلق محیطهای شهری متعامل و پاسخگو است. اکنون با توجه به برهم خوردن بافت محلهای و تبدیل آنها به مناطق شهری، جستجوی چنین ظرفیتهایی برایی برقرار کردن رابطهی تعلق میان انسان و محیط زیست او ضروری مینماید و این در حالی است که رقابت، تعامل و همیاری هیآت محلات منجر به ایجاد یک هویت شهری میشد.
آیینهای عزاداری و تعلق تکایا و هیأتهای آن به جنبهای مدنی از شهر (محله، صنف، طبقه) این را نشان میدهد. تلاش برای کسب هویت مستقل در قالب دسته تکیه محله (عباسی،1371: 159) و استفاده از آن در اعلام موجودیت اجتماعی-شهروندی گواه این مدعاست.
رفتارهای آیینی-مذهبی با تکیه بر ظرفیتهای مشارکت مدنی مردم، یکی از ارکان تقویت هویت جمعی است. توجه کردن به ظرفیتهای عمومی جامعه شهروندی در فعالیتهای خودجوش و تقویت آنها، رابطهی دیرینه میان دین، فرهنگ و محیط را پایدار مینماید. بقای نرمافزارهای معنابخش به محیط (همان میراث معنوی)، پایداری و بقای میراث کالبدی را تضمین میکند.
فضاهای شهری، معماری و عناصر و اشیاء هنری در تعامل میان آیینهای عزاداری و بافت اجتماعی-فرهنگی شهر، نقش واسطه را ایفاء میکنند.
- نقش محلات در هویتدهی کلان و انعکاس ساختارهای اجتماعی
- مکان-فضا (مسجد، تکیه یا میدان) پذیرنده فعالیت و شکلدهنده و خاطره | هویتبخش
- نفوذ مفاهیم و آموزهها تا رایجترین لحظههای زندگی و معیشت، به واسطه جنبههای کارکردی | نمادین | هنری اشیاء
تصویر1-الف. پایان یک مجلس تعزیه در حضور مرحوم حاج سید محمد باقر متولی باشی در عصر قاجاریه تصویر متولی باشی با علامت× مشخص گردیده است. (منبع: عباسی، 1371)
تصویر1-ب. برپایی یک مجلس تعزیه در زمینی خالی در یک محله مسکونی، قم، سال 1389
تصویر2-الف. سنگابخانه قم و نفرات آن همراه با سنگاب و جام های سفالین در دست، سال 1320 شمسی (منبع: عباسی، 1371)
تصویر2-ب. ایستگاه صلواتی قمر بنی هاشم، در نزدیکی بازار قم، سال 1390
تصویر3. سمت راست: ساختار کالبدی شهر قم و موقعیت شعاعی محلات نسبت به بازار (محدوده مشکی) (منبع: کتاب شهرهای ایران، کیانی)
سمت چپ: موقعیت تکیه (نقاط)، مسیر دستجات محلات (نقطه چین)، مسیر بازار (خط پیوسته) و مسیر مشترک دستجات از سلامگاه (دایره اول) به خیابان آستان و میدان آستانه (دایره دوم) و سپس صحن اتابکی حرم (منبع: نگارنده)
تصویر4-الف. واعظی بر بالای منبر نشان می دهد در حال موعظه ی مردم - قبل از سال 1310شمسی ، مسجد امام حسن عسکری (ع) (منبع: عباسی، 1371)
تصویر4-ب. لحظات آغازین عزاداری در یک هیأت عزاداری نزذیک امامزاده علی بن جعفر(ع) در قم، مردم منتظر سخنرانی واعظ و عالم دینی نشسته اند. سال 1389
تصویر5-الف. عزاداران پیرامون توغ حسینیه چهارمردان، دهه 50 شمسی (منبع: عباسی، 1371)
تصویر 5-ب. عزاداران در پس و پیش یک علامت در حال حرکت و عزاداری هستند. سال 1390
• عباسی، مهدی. 1371. تاریخ تکایا و عزاداری در قم، مهدی عباسی، قم.
• محدثی، جواد. 1375. فرهنگ عاشورا، نشر معروف، قم، چاپ پانزدهم. 1390.
• دهخدا، علی اکبر. لغتنامه، لوح فشرده.
• سعیدی نیا، احمد. 1365. ساختار کالبدی شهر قم، شهرهای ایران، ج2، به کوشش محمد یوسف کیانی، جهاد دانشگاهی، تهران.
• مجموعه مشاهدات و تجارب شخصی نگارنده.
• مأخذ تمام تصاویر رنگی نگارنده است.
- Add new comment
- 7065 reads
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان