اسناد وروزنامه هاي كارخانه هاي اصفهان
طرح موضوع
در پی مسافرتهای پادشاهان و رجال اواخر دوران قاجاریه به کشورهای اروپایی که مراحل صنعتی شدن را تجربه میکردند، صنعتی شدن کشور ایران نیز در دستور کار قرار گرفت، بدون آن که اندک توجهی به زیرساختهای لازمۀ آن گردد. در این بارهدر پارهای از شهرهای مهم نظیر تهران، تبریز و اصفهان کارخانه های مختلفی همچون پارچه بافی، نخ ریسی، بلورسازی، شمع سازی و ... تاسیس گردید. اما هر یک بنا به علتی از کار بازایستاد و بدین ترتیب برنامه صنعتی شدن دولتایران در همان ابتدای کار شکست خورد.
پس از چندی، در پی انقلاب مشروطیت تجار و اصناف مختلف شهر با تاسیس شرکتها و کمپانیهای مختلف در جهت رفع نیازهای مردم و قطع وابستگی از بیگانگان تلاش فراوان کردند که در این میان شهر اصفهان با تاسیس هشت کمپانی تجاری مهم نظیر مسعودیه، اسلامیه، محمودیه، شرافت و جز آنها، سهم بهسزایی در این اقدام داشت. با وجود آن، بهرغم تمامی تلاشهای صورت پذیرفته و حمایت همه جانبۀ اقشار مختلف مردم، نتیجۀ این اقدامات نیز چندان درخشان نبود و کمپانیها و شرکتهای مزبور یکی پس از دیگری منحل شدند.
این روند بدین منوال تداوم یافت تا این که در اوایل دوران پهلوی با برقراری ثبات نسبی در کشور، در اکثر شهرهای ایران کارخانههایگوناگونی تاسیس گردید که در این میان شهر اصفهان به واسطۀ قدمت فراوان در مقولۀ صنعت، در این امر پیشتاز شد. در مدت زمانی اندک، شالوده سنتی این شهر به یکباره تغییر یافت و چهره شهر به شهری صنعتی مبدل گردید؛ شهری که در پی مهاجرت روستائیان در جستجوی کار، گسترش بیشتری می یافت. این کارخانه ها که در دو دهۀ اول 1300 شمسی، سود فراوانی نصیب کارفرمایان خود میکردند، زمینه های اشتغال بسیاری از مردان و زنان و حتی کودکان این شهر را فراهم کرد و سهم بهسزایی در تغییر نوع معیشت و زندگی افراد ایفاء نمود. سوادآموزی و بهداشت در کارخانه ها، ایجاد نخستین شیرخوارگاههای کودکان زنان شاغل، اشتغال زنان در محیط بیرون از خانه و بسیاری موارد دیگر از زمره دیگر تاثیرات تاسیس این کارخانه ها در شهر اصفهان است. البته ناگفته نماند که با آغاز جنگ جهانی و بسته شدن مرزهای کشور و بالنتیجه مشکلات فراوان کارخانه ها در تامین قطعات و مواد اولیه لازم، این اوضاع نسبتا آرام و به سامان، دگرگون شد و در دهههای 30 و 40 شمسی شورشها و اعتراضهای گسترده کارگران و همچنین شکلگیری اتحادیه های کارگری آغاز گردید. با این اوضاع و احوال، شهرصنعتی اصفهان، به محل جدال کارگران، مالکان کارخانه ها و پلیس شهر مبدل شد. پیامدهایی که هنوز میتوان آن را در بیان خاطرات پارهای از بازماندگان این کارخانه ها و همچنین سندهای تاریخی برجای مانده از دورانهای مختلف فعالیت هر نهاد صنعتی و یا مطالب و مقالات مندرج در روزنامه ها و مجلههای تاریخی دریافت.
البته متاسفانه در طی زمان، بسیاری از این سندهای تاریخی در جریان تعطیلی کارخانه ها از بین رفت، به گونه ای که امروزه کمتر میتوان از سندهای برجای مانده از هر نهاد صنعتی، به اطلاعات مدونی در خصوص سیر افول و نزول فعالیت آن دست یافت. با وجود آن، در کتاب پیشِرو، سعی برآن است تا با جمع آوری سندهای مهم برجای مانده، پاره ای از وقایع و رویدادهای مختلف مرتبط با این نهادهای صنعتی را به نمایش گذارد.
در این باره، سندهای جمع آوری شده در این کتاب، در قالب چند قسمت مجزا معرفی شده اند. قسمت اول و دوم به معرفی اسناد و روزنامه های مرتبط با شرکتها و کمپانی های تاسیس شده در شهر اصفهان و همچنین اتاق تجارت یا بازرگانی می پردازد. در بخش سوم، اسناد و روزنامه های مرتبط با هر کارخانه آورده شده است. بخش چهارم نیز به معرفی اسناد و روزنامه های مرتبط با بنیانگذاران کارخانه ها، بخش پنجم، به اسناد و روزنامه های مرتبط با اقدامات و جلساتِ دولتی در خصوص کارخانه ها، بخش ششم، به شکایتها و شورشهای کارگران، بخش هفتم، به مقولۀ سوادآموزی و بهداشت در کارخانه و بخش هشتم به شکایتهایی در خصوص این کارخانهها اختصاص یافته است.
گفتنی است به دلیل نبود امکان چاپ تمامی سندها و روزنامه های مرتبط با این مقوله، در انتهای کتاب، عنوان تمامی سندهای یافت شده در سازمان اسناد ملی، به صورت خلاصه درج شده است. همچنین عنوان مقاله یا گزارشهای مندرج در روزنامه هایی که اطلاعات آنها در این کتاب درج نشده است، در پایان معرفی هر کارخانه به پیوست ارائه شده است.
امید است که مجموعه حاضر بتواند علاوه بر تامین رضایت علاقهمندان و محققان، اطلاعات و حقایق نهفته در لابهلای اسناد و عرایض و شکایات طبقه کارگر را در شهر صنعتی اصفهان آشکار سازد.
لیلا پهلوان زاده
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان)
پائیز 1392
- افزودن دیدگاه جدید
- بازدید: 3751
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان