يادداشتي بركتاب هنر نوگراي ايران

يادداشتي بركتاب هنر نوگراي ايران
نویسنده: 
خیزران اسماعیل‌زاده
مشخصات کتاب: 

کتاب: هنر نوگرای ایران
نویسنده: توکا ملکی
انتشارات: چاپ و نشر نظر
چاپ اول: 1389

 

درباره‌ی نویسنده:
«توکا ملکی» کارشناس ارشد پژوهش هنر و ازپژوهشگران و متجرمانجوان در حیطه‌ی هنرهای تجسمی است که کارش را با روزنامه‌نگاری و فعالیت در نشریاتآغاز نمود. دو کتاب «از سیر تا پیاز هنر» نوشته‌ی «مریل»و «ملکم دانی»و «نگاه کن، نور در هنر» نوشته‌ی«گیلیان ولف» هر دو از ترجمه‌های او هستند که توسط «نشر نظر» به چاپ رسیده‌اند. توکا ملکی پیش‌تر در تألیف تعدادی از کتاب‌های «موزههنرهای معاصر تهران» و نیز «مرکز دایره المعارف هنر»نقش داشته است.  

 

معمارنت

 

درباره‌ی نویسنده:

 

«توکا ملکی» کارشناس ارشد پژوهش هنر و ازپژوهشگران و متجرمان جوان در حیطه‌ی هنرهای تجسمی است که کارش را با روزنامه‌نگاری و فعالیت در نشریاتآغاز نمود. دو کتاب «از سیر تا پیاز هنر» نوشته‌ی «مریل»و «ملکم دانی»و «نگاه کن، نور در هنر» نوشته‌ی«گیلیان ولف» هر دو از ترجمه‌های او هستند که توسط «نشر نظر» به چاپ رسیده‌اند. توکا ملکی پیش‌تر در تألیف تعدادی از کتاب‌های «موزههنرهای معاصر تهران» و نیز «مرکز دایره المعارف هنر»نقش داشته است. 
 

درباره‌ی کتاب:

 

کیفیت چاپ و تصاویر در کتاب‌های هنری از اهمیتی انکارناشدنی برخوردار است. موضوعی که اگر نادیده گرفته شود می‌تواند تمام متن کتاب و ارزش‌های پژوهشیِ آن را تحت‌الشعاع قرار دهد. از این جهت، کتاب هنر نوگرای ایران نسبت به اغلب کتاب‌های هنریِ منتشر شده در ایران از قطع جالب توجه، کیفیت کاغذ، تصاویر و صفحه‌آرایی بهتری برخوردار است. شاید اگر طرح روی جلد با دقت و خوش‌سلیقگی بیشتری انتخاب یا طراحی می‌شد و برای آن چیزی بیش از بریده‌ای از یک اثر هنری مدرن در نظر گرفته می‌شد؛ یا طراحی خلاقانه‌تریداشت و به یک عکسِ شلوغ با رنگ‌های درهم اکتفا نمی‌شد؛ با چشم‌پوشی از برخی اشکالات صفحه‌آرایی مثل رنگ‌ قلم به‌کار رفته در زیرنویس تصاویر یا برخی عدم تناسب‌ها و استفاده از عکس‌های گل‌درشت، می‌شد چنین نظر داد که با کیفیت چاپ خوب و صفحه‌آرایی نسبتاً مطلوبی مواجه هستیم.

 

گذشته از کیفیت ظاهری، کتاب «هنر نوگرای ایران» به ادعای نویسنده‌اش و چنان‌که از ادبیات و متنِ آن برمی‌آید برای مخاطب نوجوان و جوان تهیه شده است.کتاب، داستان هنر مدرن را با اشاره‌ای به تاریخ کهن هنر و به ویژه نقاشی آغاز می‌کند، آن را در اولین گرایش‌ها به هنر غرب در عصر قاجار دنبال می‌کند و می‌رسد به دهه‌ی بیست شمسی و اولین روز‌های پیداییِ بارقه‌های مدرن‌شدگی در هنرهای تجسمی و به طور ویژه نقاشی. ضمن شرحی از این جدال بر سر کهنه و نو،پیش از هرچیز از مجسمه‌هایی می‌گوید که برای نخستین بار به میادین شهرها و بعدتر گالری‌ها و موزه‌ها وارد شدند و پس از یک بررسیِ تاریخی،از تصاویر آثار نام‌دارترین مجسمه‌سازان مدرن ایران از «محسن وزیری مقدم» و «بهمن محصص» گرفته تا «مش‌اسماعیل» برای آشنایی مخاطب با مفهوم نوین مجسمه‌سازی بهره می‌برد. نویسنده در پایان این بخش زندگی و آثار «پرویز تناولی» را به عنوان نمونه‌ی یک مجمسه‌ساز مدرن روایت می‌کند و گریز قابلِ تأملی هم به سوی تحلیل آثار وی می‌زند. روایت توکا ملکی از گرافیک، با توضیح و تفسیری درباره‌ی این واژه و اشاره به تاریخ اولین تصاویر چاپ سنگی و اولین گرافیست‌های ایرانی، یا اولین نقاشانی که پوستر و نشانه و ... طراحی‌کرده‌اند، انجام می‌گیرد. واضح است که مناسب‌ترین و پرآوازه‌ترین نام در این بخش-به‌درستی-متعلق به «مرتضی ممیز» است. نویسنده برای معرفی ممیز خاطره‌ی کودکی خود را از تصویرسازی‌های پدر گرافیک ایران روایت می‌کند که دلنشین هم از آب در‌می‌آید. در ادامه، سبک‌های جدید نقاشی مثل گرایش به گذشته‌ی تاریخی-‌‌ هنریِ ایران در جنبش سقاخانه و نقاشیخط، به اضافه‌ی شرح مختصری از آن‌ها و عکس‌های همراه‌شان با انتخاب «محمد احصایی» به عنوان هنرمند نمادین این بخش و سپس با ذکر نمونه‌هایی از نخستین اینستالیشن‌های ایرانی، زندگی و آثار «مارکو گریگوریان» معرفی می‌شود. شرحی بر موزه‌ی هنرهای معاصر ایران و سپس توضیح چگونگی پیداییِ نخستین آثار کاملاً غیرفیگوراتیو و انتزاعی،بخش‌های بعدی کتاب را تشکیل می‌دهند. زندگی و آثار  «بهجت صدر» پایان بخش این قسمت است. بخشِ بعدیِ کتاب به سبکی از نقاشی مدرنِ طبیعت‌گرا پرداخته و آثاری از مهم‌ترین نقاشان آن، از «ابوالقاسم سعیدی»تا «حسین محجوبی» و «ایران درودی» آورده شده‌ است. این بخش نیز با معرفی شخصیت و آثار نقاشی سهراب سپهری پایان می‌گیرد.شرحی بر تصویرسازی با معرفی «پرویز کلانتری» و سپس اشاراتی به هنر انقلابی و متعهد، عکاسی، بازگشت دوباره به هنر فیگوراتیو با ایده‌های مدرن و در پس‌زمینه‌ای معاصر، اهمیت گالری‌ها و نقش آن‌ها در معرفی و گسترش هنر و همین‌طور نخستین نویسندگان و ناقدان هنری با معرفی «آیدین آغداشلو»بخش‌های بعدی کتاب را تشکیل می‌دهند. توضیحِ این‌‌که هنر مفهومی چیست و شرح مثال‌هایی از آن مانند ویدئوآرت،‌فوتو اینستالیشن و هنر زمینی در متن و تصاویر با معرفی «عباس کیارستمی» به عنوان هنرمند نمادین، بخش پایانی کتاب است.

 

با این معرفی ساده از عناوین و بخش‌های کتاب، چنین بر‌می‌آید که با اثری قابل تأمل و کامل مواجه هستیم. اما علی‌رغم کلیت خوب و ارزش‌های انکارناپذیر کتاب، پرداخت به تمام این مباحث به صورت بسیار خلاصه، سرانگشتی و متأسفانه گاهی سطحی اتفاق افتاده است.

 

هنر نوگرای ایران را به درستی می‌توان اولین کتابی دانست که تاریخ هنر مدرن ایران در هفتاد سال اخیر را مدّ نظر و مورد بررسی قرار می‌دهد. با توجه به این‌که این بخش از تاریخ معاصر (هنر آن و تأثیرات متقابل این دو)همواره موردغفلت واقع شده و معدود کتاب‌ها و مقالاتی هم که در این زمینه انتشار یافته، روی نقاشی مدرن ایران تأکید داشته و کمتر به عرصه‌هایی مثل مجسمه‌سازی، تصویرسازی، عکاسی، هنرهای‌ مفهومی و مانند این‌ها پرداخته شده است؛ می‌توان گفت کتاب «هنر نوگرای ایران» اولین کتابی است که به بررسی تاریخیِ این بخش از هنر ایران به صورت کلی و توأمان در تمام گرایش‌های هنری و سایر موضوعات وابسته به آن مانند تأسیس دانشگاه‌ها، موزه‌ها و گالری‌ها می‌پردازد.

 

در اولین مواجهه با کتاب و خواندن صفحه‌های نخست، هر مخاطب علاقمندی ممکن است با دو پرسش مواجه شود: نخست آن‌که با توجه به فقدان پژوهش در عرصه‌ی تاریخ هنر معاصر ایران، چه دلیل یا ضرورتی کتاب باعث شد تا نویسنده مخاطب خود را گروه نوجوان و جوان در نظر بگیرد و اگر چنین نمی‌شد و کتاب برای مخاطب بزرگسال نوشته می‌شد، چه نکاتی تغییر می‌کرد و قابل اغماض نبود؟دوم این‌که دلیل انتخاب برخی هنرمندان به عنوان چهره‌های نمادین در رشته‌های هنری خاص چه بوده است؟ به طور مثال چرا به جای «بهجت صدر»، «منصوره حسینی» انتخاب نمی‌شود؟ یا به جای «پرویز کلانتری»،«بهمن محصص»؟

 

ضمن مطالعه‌ی کتاب و با توجه به بخش‌بندی‌ها، نوع شرح و تفصیل مباحث و نمونه آثار استفاده شده، دلایل نویسنده در انتخاب برخی نام‌ها و هنرمندانِ خاص برای پرداخت و معرفی بیشتر و احیاناً ارائه‌ی شرح مفصل‌تری بر بیوگرافی و خط‌مشی کاری‌شان روشن شده، با توجه به کلیت مباحث و دقت به این نکته که نام کمتر هنرمندِ تأثیرگذاری به کلی از قلم افتاده، قانع‌کننده به نظر می‌رسد. اما پرسش نخست همچنان باقی می‌ماند. به نظر می‌رسد تنها نشانه‌ی اختصاص این کتاب به مخاطب نوجواناستفاده از نوعی ادبیات روایی ساده و تنها دلیل آن نگرانی نویسنده از سنگینی و بزرگی مسئولیت پرداخت به چنین حیطه‌ی پراهمیتی باشد. این نگرانی البته بجا است و توکا ملکی نیز رویهم‌رفته از عهده‌ی آن برآمده است. همین توانایی نویسنده در پرداخت نسبتاٌ خوب کتاب، این حسرت را باقی می‌گذارد که کاش وقت و انرژی بیشتری صرف می‌شد؛ تا کتاب می‌توانست به مراتب بهتر از چیزیباشد که هست. بدین ترتیب شاید دیگر لازم نبود مختص و مناسب گروه سنی خاصی معرفی شود. البته بر نوشتن برای مخاطب خاص، ایرادی وارد نیست و این کتاب حداقل می‌تواند منبع قابل توجهی برای دانش‌آموزان و دانشجویانی باشد که اغلب با توجه به سیلابس درسی خود، از دانش و اطلاعِ کمی در حیطه‌ی هنر مدرن ایران برخوردار می‌شوند. اما قابلیت‌های زیادی را در کتاب از بین برده است و متأسفانه باعث شده تا در برخی حیطه‌ها آن‌طور که باید دقیق نشده و به اشاره‌ای گذرا بسنده شود. نمونه‌ی این عبور گذرا در نقد و تفسیر برخی آثار به خوبی روشن است. نویسنده در تحلیل و بررسی مجسمه‌های تناولی، آثار کلانتری یا تبین هنر انقلابی و مقایسه‌ی آن با هنری با همین ویژگی در مکزیک، اشارات روشن، خوب و تفاسیر جالب توجهی دارد و نشان می‌دهد که از پتانسیل خوبی برای توضیح نظری آثار مدرن ایران برخوردار است. اما متأسفانه این تحلیل‌ها به چند مورد انگشت‌شمار و طی چند جمله خلاصه می‌شود و به مخاطب فرصت و امکان درک عمیق از یک اثر هنری مدرن را نداده و در اغلب موارد به اشاراتی صرفاً تاریخ‌نگارانه و در حد یک معرفی کوتاه محدود می‌شود. در واقع همین نکته بزرگترین ضعف کتاب هنر نوگرای ایران به شمار می‌رودو در کل ساختار کتاب مشهود است. از همان آغاز و به جای تکرارِ مکررات پیداییِ هنر از تپه‌های مارلیک و امتداد آن در طول تاریخ، بهتر بود اهمیت و تأکید نویسنده روی موضوع مدرن شدن اجتماعی، تاریخ و تأثیر عواملی همچون انقلاب مشروطه، زمینه‌های جامعه‌شناختی و سیاسی جهانی و این‌جایی، اثرات حمایت دولتی از این گرایشات و ... گذاشته می‌شد؛ تا مخاطب اساساً درکی از مفهوم مدرنیته در جهان، شکل آن در ایران و به دنبال آن هنر مدرن و تکنیک‌های آن مانند کولاژ، اسمبلاژ و ترکیب مواد داشته باشد. مخاطب کتاب ناگهانی و بدون هیچ مقدمه‌ی نظری، فقط با اشاره‌ی تاریخیِ گذرا از پیکره‌ی فردوسی «ابوالحسن صدیقی» به پیکره‌ی پیچ و مهره‌ایِ «ژازه طباطبایی» می‌رسد.

 

ادبیاتِ نه چندان یکدست که در مواردی تا سطح قصه‌های عامیانه خود را پایین می‌کشد؛ برخی اشتباهات ساختاری مثل استفاده از یک واژه، تکرار دوباره‌ی آن و ارائه‌ی شرح و تفصیلش دراستفاده‌های بعدی و نه بار اول؛ اختصاص توضیح و تفصیلِمفصل درباره‌‌ی مفاهیم هنری روشن‌تری مثل گرافیک یا کاریکاتور و چشم‌پوشی از ارائه‌ی هرگونه توضیح درباره‌ی موارد کمتر شناخته‌شده‌ایهمچون نقاشی قهوه‌خانه‌ای و معدود اشتباهات تاریخی؛ مانند این‌که در توضیحِ محلِ جغرافیایی، مارلیک ناحیه‌ای نزدیک کلاردشت عنوان می‌شود؛ از جمله اشکالات وارد بر کتاب است که به نظر می‌رسد اغلب آن‌ها از نوعی شتابزدگی در جمع‌بندی و ویرایش نشأت گرفته و با کمی حوصله‌ی بیشتر به راحتی می‌شد رفع و رجوع‌شان کرد.

 

سیر تاریخی مطلوب کتاب، اشاره به تقریباً تمامی هنرمندان معاصر (با چشم‌پوشی از بی‌توجهی نویسنده به هنرمندان جوان‌تر) و انتخاب نمونه‌های منحصر به فرد و جالب‌توجه از تصاویر آثار هنری مدرن، استفاده‌ی بجا از خاطرات زندگی هنرمندان و به‌خصوص اشاره‌ی درخشان به هنرهایی مانند مانند تصویرسازی، اهمیت و توجه به نقش گالری‌ها، موزه‌ی هنر معاصر، مجموعه‌داران و منتقدان در دنیای هنر مدرن از عمده‌ترین ویژگی‌های مثبت کتاب هنر نوگرای ایران است.

 

سر آخر این‌که با تمام کاستی‌هایی که توکا ملکی خود در مقدمه‌ به آن اشاره دارد؛ نگارش کتاب هنر نوگرا گامی بسیار ارزشمند در تاریخ‌نویسی هنر ایران محسوب می‌شود. هرچند گام نخست است و شاید از همین‌رو به آهستگی و با احتیاط برداشته شده است.