گزارشی از سفر به منطقه هیمالیا- نوروز 96
کوهها باهماند و تنها، همچو ما باهم هستیم و تنها!
کوهها اسطورههایی که هم دلبرانه تو را فرامیخوانند و هم بیرحمانه تو را پس میزنند. اسطورههایی که دیدارشان لذتی وصفناشدنی دارد. این بار برای درک لذت دیدار «آناپورنا» در نزدیکی «پخارا» در کشور نپال میرویم. شوق دیدار بسیار زیاد است ولی میدانیم مسیر هم آسان نیست. جور باید کشید تا لذت دیدار به جان نشیند.
راهی میشویم. فرودگاه امام خمینی را به مقصد دبی و ازآنجا به «کاتماندو» ترک میکنیم. هنوز سال نو نشده و ما آمدنِ نوروز را احتمالاً در ارتفاعات هیمالیا به انتظار خواهیم نشست. بعد از سه و نیم ساعت پرواز، از دبی به کاتماندو، حدود ساعت شش و نیم صبح، با طلوع آفتاب، بر روی این سرزمین پرفرازونشیب مینشینیم. کاتماندو، پایتخت نپال، با جمعیتی حدود 5 میلیون نفر، در میان تپهماهورهای کوهپایههای هیمالیا گسترده شده است...
ادامه مطلب...
- Add new comment
- 10589 reads
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان
Comments
سفر به هیمالیا
متن زیبا را خواندم.....گزارش سفر به هیمالیا........چنان غرق در کلمات بودم که گویی پا به پای نویسنده در آنجا حضور داشتم.....سفری که از عظمت و بزرگی یک قله شروع و به نگاه معصومانه کودکان نپالی ختم می شود....نه نمی توان شروع و پایانی برایش رقم زد.....همه سفر شروع است.....آغاز است....آغازی به بیکران ها....به آنجایی که آدمی روزی قدم های استوارش را گذاشت تا طبیعت سخت و خشن کوه را به بستری نرم و آرام برای ارضاء حس کنجکاویش تبدیل کند....آنجا هیمالیا بود.....جایی که دامنش بستر زیست انسانهایی شده که زندگیشان با عظمت این قله در هم تنیده و لذت می برند از تماشای رهگذرانی که مشتاقانه از کوچه های سنگی می گذرند تا سربلند مغرور را با چشم خود نظاره کنند....