Permalink Submitted by الهه شجاعی (not verified) on Mon, 2017-04-24 14:17
متن زیبا را خواندم.....گزارش سفر به هیمالیا........چنان غرق در کلمات بودم که گویی پا به پای نویسنده در آنجا حضور داشتم.....سفری که از عظمت و بزرگی یک قله شروع و به نگاه معصومانه کودکان نپالی ختم می شود....نه نمی توان شروع و پایانی برایش رقم زد.....همه سفر شروع است.....آغاز است....آغازی به بیکران ها....به آنجایی که آدمی روزی قدم های استوارش را گذاشت تا طبیعت سخت و خشن کوه را به بستری نرم و آرام برای ارضاء حس کنجکاویش تبدیل کند....آنجا هیمالیا بود.....جایی که دامنش بستر زیست انسانهایی شده که زندگیشان با عظمت این قله در هم تنیده و لذت می برند از تماشای رهگذرانی که مشتاقانه از کوچه های سنگی می گذرند تا سربلند مغرور را با چشم خود نظاره کنند....
سفر به هیمالیا
متن زیبا را خواندم.....گزارش سفر به هیمالیا........چنان غرق در کلمات بودم که گویی پا به پای نویسنده در آنجا حضور داشتم.....سفری که از عظمت و بزرگی یک قله شروع و به نگاه معصومانه کودکان نپالی ختم می شود....نه نمی توان شروع و پایانی برایش رقم زد.....همه سفر شروع است.....آغاز است....آغازی به بیکران ها....به آنجایی که آدمی روزی قدم های استوارش را گذاشت تا طبیعت سخت و خشن کوه را به بستری نرم و آرام برای ارضاء حس کنجکاویش تبدیل کند....آنجا هیمالیا بود.....جایی که دامنش بستر زیست انسانهایی شده که زندگیشان با عظمت این قله در هم تنیده و لذت می برند از تماشای رهگذرانی که مشتاقانه از کوچه های سنگی می گذرند تا سربلند مغرور را با چشم خود نظاره کنند....