Add new comment

ممنون از مقاله ای که در اختیار خوانندگان قرار میدهید.

مطالب مورد نظر نگارنده به شرح زیر میباشد: نخست اینکه شما از رفع نیازهای غیرمادی در شهر سخن راندید. اما به نظر میرسد نکته مهم تر از رفع نیازهای غیرمادی، چگونگی شکل گیری آنها میباشد. اساسا نیازهای غیرمادی زاییده قدرت میباشند. پس عناصری از جمله تماشای تئاتر و غیره زاییده و ساخته و پرداخته ی زندگی شهری هستند و قاعده بر آن است که "هر آن کس که جان دهد، نان دهد". یعنی هر آنچیزی که زاینده ی این نیاز است باید در جهت رفع آن بربیاید.سوال بعدی که مطرح میشود این است که چنین نیازهای غیرمادی چرا زاییده میشوند. نیاز به خرید، رفتن به هایپرمارکت های غول آسا، گذران اوقات فراغت در پارک آبی که دلفین ها بهترین نقاشی ها را میکشند، آیا همگی برخواسته از قدرت و نظام سرمایه داری نیستد که همچون گردابی بزرگ همه را در خود حل کرده و رنگ و بوی مادی به هرآنچه غیرمادی است میدهد؟گذشته از همه اینها با چه المان هایی میتوان به عدم پاسخگویی نیاز های غیرمادی در روستا دست یازید؟ چنانچه نگاهی اجمالی بیندازیم، اتفاقا روستا و زندگی غیر مدرن استعدادهای بیشتری در رفع نیازهای غیرمادی دارد، چرا که خصلت بومی و ناب بودن و آلوده نشدن به هرآنچه خرد ناب به تصویر میکشد را در خود دارد و به دور از امور یونیورسال به رفع این نیازها میپردازد.

با تشکر از حسن توجه شما

Filtered HTML

  • Web page addresses and e-mail addresses turn into links automatically.
  • Allowed HTML tags: <a> <em> <strong> <cite> <blockquote> <code> <ul> <ol> <li> <dl> <dt> <dd>
  • Lines and paragraphs break automatically.

Plain text

  • No HTML tags allowed.
  • Web page addresses and e-mail addresses turn into links automatically.
  • Lines and paragraphs break automatically.
Image CAPTCHA