امروز لقب رایج معماران با تحصیلات دانشگاهی در ایران «مهندس» یا «مهندس معمار» است؛ در حالی که در اروپا، مبدأ نظام آموزش دانشگاهی معماری در ایران، کاربرد چنین عنوانی برای معماران معمول نیست. در عین حال، این لقب میان معماران و دانشآموختگان سایر رشتههای فنی (مهندسان مکانیک، عمران، صنایع و غیره) مشترک است. این اشتراک لفظ نشانۀ نوعی اشتراک در مدلولهاست و احتمالاً مانند هر ویژگی زبانی دیگر، بر امری فرهنگی دلالت دارد. در این مقاله، با رویکرد تاریخ مفهومی و روش تفسیری-تاریخی، دگرگونیهای مفهوم مهندس در زبان فارسی و دگرگونیهای فرهنگی مربوط به معماری که متناظر با تغییر مفهوم این واژه است، در نیمۀ نخست دورۀ قاجاریان، بهویژه عهد فتحعلیشاه، جستجو میشود. این جستجو نشان میدهد که در آغاز این دوره، دگرگونی مفهوم مهندس شامل کاستی گرفتن رنگ معماری و تقویت رنگ نظامی و نقشهبرداری آن است. با آنکه در قدیم، علاوه بر معماران بلندمرتبه و هندسهدان، خبرگان در دیگر فروع علم هندسه، چون علم حی،ل نیز لقب مهندس داشتند، در میان دستاندرکاران ساختوساز در دورۀ مورد بحث این مقاله، مهندسانْ تحصیلکردگان فرنگ بودند. متناظر با تغییرات در مفهوم مهندس، بهتدریج کار ساختن بناهای جدید غیرنظامی را هم به این گروه اخیر مهندسان سپردند و گویی ورود معماری اروپایی به ایران بر دوش «مهندس» به معنای جدید آن حمل شد.
در این مقاله، با رویکرد تاریخ مفهومى و روش تفسیرى تاریخى، دگرگونیهای مفهوم مهندس در زبان فارسى و دگرگونیهای فرهنگى مربوط به معمارى که متناظر با تغییر مفهوم این واژه است، در نیمۀ نخست دورة قاجاریان، بهویژه عهد فتح على شاه، جستوجو میشود. این جستوجو نشان میدهد که در آغاز این دوره، دگرگونى مفهوم مهندس شامل کاستى گرفتن رنگ معمارى و تقویت رنگ نظامى و نقشهبرداری آن است. باآنکه در قدیم، علاوه بر معماران بلندمرتبه و هندسه دان، خبرگان در دیگر فروع علم هندسه، چون علم حیل نیز لقب مهندس داشتند، در میان دستاندرکاران ساختوساز در دورة موردبحث این مقاله، مهندسانْ تحصیلکردگان فرنگ بودند.
معمارنت- سومین شماره« گاهنامه معماری وهنر کوبه »تابستان ۱۳۹۹ با دبیری علی پوررجبی به موضوع ملی گرایی ومعماری پرداخته است.
در معرفی موضوع این پرونده پور رجبی می نویسد:
موضوع پروندۀ شمارۀ سوم کوبه «معماری و ملیگرایی» است. روی جلد این شماره تصویر تغییریافتهای از جلد مجلۀ ایرانشهر است؛ مجلهای که از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۰۶ در برلین چاپ میشد و میخواست «وسیلۀ جلوهگری تجلیات روح ایرانی در ساحت علم و ادب» باشد و «اسرار ترقی ملتهای اروپا را ایضاح و احتیاجات حقیقی ایران را به تمدن اروپایی شرح» دهد. دو ستون هخامنشی، که در آن زمان، بهتازگی توانسته بود نماد کهنگی ایران شود، با تاقی نیمدایرهای که احتمالاً منظور همان تاق ساسانی است، ترکیب شد و بر پیشانی مجله نقش بست.
به دستور مرحوم اسماعیل مرآت وزیر فرهنگ وقت با سه شعبۀ معماری، نقاشی و مجسمهسازی و یکصد هزار ريال اعتبار سالانه در محل دبیرستان مروی (مدرسۀ خان مروی) تأسیس گردید و با موافقت وزارت پیشه و هنر کلاسهای شعبۀ معماری هنرسرای عالی، و شعبۀ نقاشی و مجسمهسازی هنرستان عالی هنرهای زیبای نوین که تابع آن وزارتخانه بود منحل شد و دانشجویان این شعب به دانشکدۀ هنرهای زیبا منتقل گردیدند و با پذیرفتن عدهای داوطلب جدید، بر طبق اساسنامه و آئیننامههای آزمایشی، فعالیت دانشکده آغاز گردید و با نبودن وسائل و اعتبار کافی ( بهطوریکه عدهای از استادان بدون دریافت حقوق تدریس مینمودند) در محلیکه بههیچوجه تناسب
شماره سوم مجله آرشیتکت مربوط به بهمن و اسفند سال 1325 است و در آن به مواردی چون "مسئله تقلید و ابتکار در صنایع هخامنشی"، "کاخ شاه صفی در بهشهر"، "تهویه مطبوع"، "تاریخچه دانشکده هنرهای زیبا" و ... پرداخته است.