جایگاه کودک در فضای شهری

نویسنده: 
لیلا پهلوان زاده: کارشناس ارشد معماری، نارسیس سهرابی: کارشناس ارشد شهرسازی

«آموزش، استراحت، تفریح، بازی و فعالیت های خلاق، حق هر کودک است. باید شرایط مناسبی ایجاد کرد تا کودکان بتوانند محیط و طبیعت اطراف خود را بشناسند و برای حفظ محیط زیست خود تلاش کنند. کودکان حق دارند از هویت فرهنگی، زبان، ارزش-های ادبی، هنری و ملی کشور خود مراقبت کنند و آنها را پاس بدارند.»

 

«آموزش، استراحت، تفریح، بازی و فعالیت های خلاق، حق هر کودک است. باید شرایط مناسبی ایجاد کرد تا کودکان بتوانند محیط و طبیعت اطراف خود را بشناسند و برای حفظ محیط زیست خود تلاش کنند. کودکان حق دارند از هویت فرهنگی، زبان، ارزش-های ادبی، هنری و ملی کشور خود مراقبت کنند و آنها را پاس بدارند.»
جهت ساختن دنیایی بهتر برای کودکان، در سال ۱۹۸۹میلادی این پیمان نامه توسط نمایندگان کشورهای جهان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ‌تأیید و امضا شد و به  نام «کنوانسیون حقوق کودک» معرفی شد. در اول اسفند ماه ۱۳۷۲ شمسی نیز با تصویب مجلس شورای اسلامی، کشور ایران به این عهدنامه ملحق شد و بر اساس بند یک و دوی مادۀ ۳۱ آن، مسؤولان و مدیران شهری را ملزم به فراهم کردن امکانات لازم جهت فعالیت های تفریحی و بازی کودکان، خصوصاً در نزدیکی محل سکونت آنها کرد. اما متأسفانه امروزه در سیستم مدیریت شهری، ‌کمتر به این مسألۀ پراهمیت توجه می شود و کودکان به عنوان قشر کم توان جامعه در فضاها و مکان هایی آموزش می یابند یا به تفریح می پردازند که نه تنها مناسب نیست، بلکه در پاره ای موارد خطراتی را نیز در بر دارد. در صورتی که به یقین دستیابی به اهداف فوق، نیازمند مکان هایی مناسب و درخور نیازهای روحی و روانی کودکان است که این گونه موارد، هم جزییات طراحی مجموعه ها و هم مکان یابی آنها را شامل می شود و هر دو باید مد نظر قرار گیرند.
از دیرباز کودکان بسان اشیایی حساس و شکننده مورد توجه نویسندگان و شاعران بوده اند. در کتاب «پیامبر و دیوانه» دربارۀ‌ کودکان چنین آمده است: «شما می توانید مهر خود را به کودکان بدهید اما نه اندیشه های خود را، زیرا که آنها اندیشه های خود را دارند. شما می توانید تن آنها را در خانه نگه دارید اما نه روحشان را، زیرا که روح آنها در خانۀ فرداست که شما را به آن راهی نیست، حتی در خواب. شما می توانید بکوشید تا مانند آنها باشید، اما مکوشید تا آنها را مانند خود سازید...»
کودکان، استادان راهنمای فردایمان هستند. آنها در این دوران با ذهنی پاک و جذاب فرا می‌گیرند و برای همیشه به خاطر می‌سپارند، این دوران بهترین زمان برای آشنایی و آموختن است و این آموختن، مستلزم وجود یک فضای مناسب است، فضایی که درکوتاه ترین زمان، بیشترین مطالب را در اختیار کودک قرار دهد و او را از نزدیک با واقعیات دنیای امروز و گذشته آشنا سازد. تحقیقات وتجربیات ثابت کرده که اگر در این گونه فضاها، آموزش به کودکان توأم با تفریح و به شکل سرگرمی ارائه شود، میزان فراگیری بالاتر می رود و اگر این عمل همراه با رضایت باشد و اختیاری و دلخواه انجام شود، بیشترین موفقیت را به همراه دارد.

پیشینۀ ایجاد مراکز آموزشی ویژۀ کودکان در جهان و شهرهای بزرگ ایران
«از مطالعۀ متون بر می  آید که در گذشته ها، کودکان منزلت و جایگاه مستقلی نداشتند و تنها به عنوان افرادی بالغ در مقیاسی کوچکتر در نظر گرفته می شدند و مسائل مربوط به نیازهای کودک و تفاوت هایش با بزرگترها هنوز دور از ذهن بود. دوران کودکی آنها زمانی کوتاه را شامل می شد وبه مجرد دستیابی به کمترین توانایی های جسمانی به کارگماشته می شدند. در قرن شانزدهم آگاهی جدیدی نسبت به کودکان پدید آمد و توجه و علاقۀ بیشتری به نیازهای جسمانی، عاطفی و روانی کودکان نشان داده شد. نگرش های قرن هفدهم به ویژه در طبقات مرفه جامعه به شکوفایی هر چه بیشتر این تفکرهای نوین انجامید». روحانیون مذهبی، قانون مداران و دانشمندان به اهمیت آموزش در جایگزین کردن تفکرهای نوین و آموختن رفتار و ادب اجتماعی به جای رفتارهای غیراخلاقی پی بردند و تشکیلات شهری نیز در صدد ایجاد مراکز سازماندهی شده جهت نگهداری از کودکان برآمدند. با این حال مقوله های فرهنگ و تفریح آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نمی گرفت و به وجود آمدن نگرشی نو دربارۀ آنها ، ضروری بود.
این روند ادامه یافت تا در نیمۀ اول قرن نوزدهم (در سال ۱۸۳۷ میلادی)، اولین کودکستان در بلانکنبرگ Blankenberg آلمان توسط فریدریش فروبل Friedrich Froebel آلمانی تأسیس شد و به باغ کودکان معروف شد، که براساس فلسفۀ مذهبی و عرفانی وحدت انسان و طبیعت، انسان و خداوند و انسان و سایر افراد بشر استوار بود. باغ کودکان به شکل یک حرکت فرهنگی به تدریج توسعه یافت و به این ترتیب کودکستان های متعددی در نقاط مختلف آلمان تأسیس شد. موضوع باغ کودک در ابتدا از این عقیده ناشی شد که آموزشگاه کودکان همچون استعاره ای از باغ مد نظر بوده و کودکان، نهال ها و گیاهان نورس آن هستند. البته این عنوان یادآور مفاهیم دیگری نیز هست همچون آدم و حوا در باغ بهشت، و روح و سرشت پاک کودکان که گویی در بهشت اولیه به سر می برند.
اولین کسی که به بازی های پویای کودکان توجه کرد، متخصص تعلیم و تربیت اسکاتلندی، دیوید شاو David Shaw بود که اعتقاد داشت زمین بازی، بهشت است. فردریک فروبل نیز که هم عصر او بود و به گونه ای مبدع مفهوم باغ کودکان به شمار می آید، عقیده داشت باغ کودکان باید نمونۀ کوچکی از این دنیا باشد که جنبه های مثبت و گوناگون آن را منعکس کند.
در اواسط قرن نوزدهم، با سیل مهاجرت آلمانی ها به آمریکا، بسیاری از زنان آلمانی که دورۀ تربیت کودک را گذرانده بودند، به این کشور آمدند و به این ترتیب زمینه برای ایجاد اولین کودکستان آمریکایی در سال ۱۸۵۵ میلادی در شهر واترتاون Watertown ایالت ویسکانسین توسط خانم کارل شورتس Carl Schurz فراهم شد. با آغاز قرن بیستم، نوعی دگرگونی در آموزش کودکستانی آمریکا پدید آمد. طی سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، به اصلاح آموزش کودکستانها پرداخته شد و در نهایت به ایجاد کودکستان های مدرن آمریکایی منجر شد که امروزه در بسیاری از مدارس به چشم می خورند. علاوه بر ایجاد مهد کودک ها و کودکستان ها، سایر فضاهای فرهنگی و تفریحی مختص کودکان یکی پس از دیگری طراحی و اجرا شد، از آن جمله می توان به پارک های فرهنگی – تفریحی، موزه ها، مراکز علمی و سایر مکان های خاص کودکان اشاره کرد. از جنبۀ تفریحی نیز می توان گفت: بازی کودکان در اوایل قرن بیستم امر مشخصی محسوب نمی شد و تعداد محدودی فضاهای باز طراحی شده وجود داشت که به دلیل روستانشین بودن جمعیت غالب، تجربۀ یادگیری کودکان، از طریق بازی و کسب مهارت های اجتماعی، طی تماس مستقیم و هر روزۀ کودک با خانواده و محیط طبیعی زندگی شان انجام می گرفت؛ مانند بالا رفتن از درخت، ‌بازی در برکه ها،‌ دویدن در کشتزارها و مزارع،‌ بازی با حیوانات ... البته در پاره ای از کشورها، در نیمۀ دوم قرن نوزدهم فضاهای خاص کودکان طراحی شد. به عنوان مثال، اولین زمین بازی برنامه ریزی و طراحی شده در آمریکا در حومۀ ُبستن Boston، در حدود سال ۱۸۶۲ میلادی ساخته شد. در این مکان اولین وسیلۀ بازی، لوله های گالوانیزۀ تک منظوره ای بود که جدا از یکدیگر و سایر بخش های پارک قرار داشت و تنها بخشی از نیازهای جسمی و حرکتی کودکان را پاسخگو بود، حتی با نیازهای رشدی و روحی کودکان نیز تناسب چندانی نداشت. علاوه بر این، استفاده از آن وابستگی مستقیمی به حضور والدین آنها داشت. سایر زمینهای تفریحی نیز تک منظوره بودند و غالباً به فعالیت های ورزشی و رقابتی نظیر فوتبال اختصاص داشتند. در منچستر نیز در سال ۱۹۱۱، زمین های بازی توسط گروه های داوطلب ساخته می شد. این گونه فضاها، ‌پس از مدتی به سرعت خود را با ضوابط مربوط به پارک های شهرداری منطبق کردند. در پارک های اولیۀ منچستر زمینهای بازی دختران و پسران از یکدیگر جدا بود که این امر نه به دلایل اخلاقی، بلکه به آن دلیل بود که تصور می شد در زمینهای بازی مختلط، پسران فرصت بازی را از دختران می گیرند.
در دهۀ ۱۹۲۰، پارک های عمومی توجه بیشتری به کودکان معطوف داشتند. در سالهای اولیۀ ۱۹۲۰، سورنسن Sorensen، طراح منظر دانمارکی متوجه شد که زمینهای بازی طراحی شده به وسیلۀ او مورد استقبال کودکان قرار نگرفته، در حالی که در ساختمانهای مجاور، کودکان بیشماری زندگی می کردند. او در سال ۱۹۳۱ پیشنهاد نوعی بازی با وسایل و مواد بی ارزش را می دهد. این ایده در سالهای دهۀ ۱۹۴۰ به نام «زمین بازی ماجراجویی Adventure Playground » تحقق یافت. واژۀ «زمین بازی با خرت و پرت» نیز توسط خانم آلن Allen مطرح شد. اولین زمین بازی ماجراجویی در کامبرول Comberwell لندن، در سال ۱۹۴۸ به وجود آمد. بعد از جنگ جهانی دوم، ‌نگرانی های مربوط به جرم جوانان و کمبود فضاهای مناسب برای بازی سالم، به تغییر نگرش در طرح زمینهای بازی و پدید آمدن نوعی زمین بازی به نام «‌زمین بازی خلاقانه Creative Playground»، منجر شد. شکل عمومی اینگونه زمینها منعطف با قدرت تخیل کودکان و ویژۀ آنها بود و بدین ترتیب به اشکالی چون قصر، قلعه و کشتی تغییر شکل می داد. به علاوه به طور هم زمان، امکان بازی و آموزش مهارت های اجتماعی را در کنار سایر کودکان فراهم می کرد. به تدریج شکلی از زمین بازی ارزش و اعتبار بیشتری کسب کرد که نه تنها برای تقویت جسمانی کودکان، بلکه جهت تقویت ذهن آنان نیز مؤثر بود و از این طریق به رشد و پرورش مهارت های اجتماعی، روحی و شناختی آنان می انجامید.
اما در ایران، تعلیم و آموزش به کودکان در گذشته غالباً در مکتب خانه هایی انجام می شد که تا زمان ساسانیان به اقشار خاصی از جامعه اختصاص داشت و معمولاً همراه با خشونت و عاری از مسائل عاطفی و در نظر گرفتن روحیات کودکان بود. این فضاهای آموزشی، معماری خاصی نداشت و معمولاً به اتاقی از خانۀ معلم محدود می‌ شد. به مرور و در پی تغییر نگرش نسبت به کودکان و همچنین تحول شیوه های زندگی اجتماعی، در جامعۀ ایرانی نیز ضرورت توجه به نیازهای خاص کودکان احساس شد. در این راستا در سال ۱۲۹۸ شمسی در تهران و بعضی شهرهای دیگر، میسیونرهای مذهبی و اقلیت ها، به تأسیس کودکستان هایی اقدام کردند که از آن جمله می توان به مهدکودک جلفای اصفهان اشاره کرد که تحت نظر کلیسای ارامنه اداره می شد.

 

مهدکودک جلفای اصفهان

 

مکتب خانه در صد و بیست سال پیش

(هولستر، 1389)

 

حدود یک قرن پیش نیز خانم الیس فرهانیان که دورۀ مربی گری را در روسیه گذرانده بود، تصمیم به تأسیس کودکستانی در تهران گرفت. اما اولین کودکستان ایران را جبار باغچه بان در سال ۱۳۰۳ شمسی در محلۀ صفی بازار تبریز به نام «باغچۀ اطفال» تأسیس کرد و تقریباً همزمان با او خانم قمر دولت آبادی در اصفهان به این امر پرداخت. از دیگر اقدامات انجام شده می توان به صدور نخستین امتیاز تأسیس کودکستان از طرف وزارت معارف، اوقاف و صنایع به نام خانم برسابه هوسپیان در تیرماه ۱۳۱۰ شمسی، اولین آیین نامۀ کودکستان ها در وزارت فرهنگ در سال ۱۳۳۴ شمسی و در پی انحلال آن، تفویض مسؤولیت به ادارۀ کل تعلیمات ابتدایی در سال ۱۳۴۰ شمسی، تأسیس «شورای کتاب کودک» در سال ۱۳۴۱ شمسی و راه اندازی «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» در زمستان سال ۱۳۴۳ شمسی اشاره کرد.
کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تقویت قدرت خلاقه و پرورش فضایل اخلاقی کودکان را به منظور کمک به رشد فکری، ذوق واندیشۀ آنها، در گروه های سنی ۶ تا ۱۸ سال و از طریق فعالیت هایی متناسب با آن هدف، آغاز کرد و به عنوان اولین گام، به صورت همزمان، یک کتابخانه به عنوان کانون در پارک لالۀ تهران و یک کتابخانۀ مستقل در منطقۀ پادگان حر (باغشاه سابق) در انباری یک مدرسه تأسیس کرد. چهار سال بعد از شروع فعالیت مراکز کانون در تهران، یعنی در سال ۱۳۴۸، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهرهای بزرگی چون اصفهان نیز برای تأسیس کتابخانۀ کودک و نوجوان اولین گام های خود را در این شهر برداشت و کتابخانه های شمارۀ ۱ و ۲ را در خیابان های کاوه وکاشانی احداث کرد.
دربارۀ نحوۀ برخورد سایر کشورها با این مسأله نسبت به کشور ما می توان گفت در پی تغییر و تحول فضاهای شهری، پیشرفت تکنولوژی و پیدایش ماشین در آغاز قرن بیستم و همچنین افزایش نیازهای مردم به فضاهای تفریحی، پارک ها به عنوان مکان-های تفریح و گردشگاه های عمومی احداث شدند. در این دوره با توجه به نیازمندی هر گروه سنی به طراحی ویژۀ خود، آمایش فضاها برای قشر استفاده کننده از فضا مطرح شد. پیشرفت تکنولوژی نیز امکان ساخت فضاهای ویژه برای گروه های سنی مختلف را پدید آورد که می توان از شهرک های بازی ویژۀ کودکان و نوجوانان به عنوان نمونه ای از این فضاهای مطلوب و جذاب تفریحی در شهرهای بزرگ نام برد.
پارک فرهنگی کودکان قاهره در مصر (۱۹۹۰ میلادی)، موزۀ کودکان هوستون Houston در تگزاس (۱۹۸۰ میلادی)، مرکز فرهنگی – تفریحی لاویلت La Villette در پاریس (۱۹۸۲ میلادی)، مرکز علمی چگونگی عملکرد زمین (۱۹۰۰ میلادی)، محوطۀ بازی و موزۀ علوم کیدپاور Kidpower در نیویورک (۱۹۹۷ میلادی)، موزۀ کودکان هوماماتسوی Homamatso ژاپن و بسیاری موارد دیگر، نمونه هایی از فعالیت های انجام گرفته در این کشورها مختص کودکان هستند.
یکی از پربازدیدکننده ترین و مشهورترین پارک های موضوعی را می توان پارک دیزنی لند Disneyland Park نام برد که در سال ۱۹۵۵ در آناهایم Anaheim در سی کیلومتری جنوب شرقی لوس آنجلس در ایالت کالیفرنیای آمریکا، در زمینی به مساحت ۷۳۰۰۰۰ مترمربع توسط کمپانی والت دیزنی احداث شد و تدریجاً در سال های بعد بخش های مختلفی به آن افزوده شد. این پارک که با ایدۀ Imagination طراحی شده، با حدود ۶۰۰ میلیون بازدیدکننده تاکنون، سرآمد همۀ پارک های موضوعی است و نمونه هایی از آن در کشورهای فرانسه، ژاپن و هنگ کنگ ساخته شده و برای سال ۲۰۱۴ نیز احداث آن در چین پیش بینی شده است.

 

پارک فرهنگی کودکان قاهره  (آبادی ۱۳۸۱، ص ۸) 
این پارک در محلۀ ابوالذهاب قاهره قرار دارد و در سال ۱۹۹۰ میلادی با معماری و طراحی ابراهیم عبدالحلیم
تکمیل شد. بنای مزبور در سال ۱۹۹۲ م. جایزۀ آقاخان را دریافت کرد. این مکان با پیروی از معماری پیچیدۀ عربی و استفاده از طرحهای هندسی با رنگهای روشن و گاهی قرمز مایل به زرد، شامل فضاهایی نظیر کتابخانه، سالن رایانه،‌ حیاط های تفریح،‌ قهوه خانه است.                                                                                                           

 

موزۀ کودکان هوستون (Architecture,1993)
این موزه در سال ۱۹۸۰ مکان یابی شد و در طول یک دهه پیشرفت های شایانی کرد. هر کدام از سرستونها با حرفی از کلمۀ کودکان children ساخته شده اند. فضای ورودی ساختمان نیز بسیار روح بخش و جالب است و چهار ستون بزرگ که حروف کلمۀ موزه museum با اندازۀ بزرگ بر بالای آنها به رنگ زرد نوشته شده، این ورودی ها را شاخص می کنند.
                                                                                                                                                   

مرکز علمی چگونگی عملکرد زمین (B.A.jilk,2001)

در اوایل ۱۹۰۰ میلادی با کندن سنگهای آهکی،‌ ساخت بنایی به مساحت حدوداً پنجاه میلیون فوت مربع به منظور آموزش چگونگی عملکرد زمین آغاز شد. با انجام عملیات خاکبردای، غارهای طبیعی این مرکز پدیدار شدند. زمینهای ناهموار این مجموعه در پنج اکوسیستم مختلف یعنی چمن،‌خاک، غار و جنگل طبقه بندی شدند که تمامی آنها توسط یک راهروی پر پیچ و خم به یکدیگر متصل می شدند. کودکان در این مرکز مانند دانشمندان به جمع آوری اطلاعات و مدارک و آزمایش و نتیجه گیری می پردازند.  


مرکز فرهنگی- تفریحی لاویلت (Asensio,1993)    
در سال ۱۹۷۹ میلادی برای اولین بار دو عملکرد فرهنگی و تفریحی به طور هم زمان و یکجا در پارک لاویلت پاریس مطرح شد. این مجموعۀ بسیار بزرگ سالانه پذیرای پنج میلیون کودک و نوجوان بوده و به عنوان بزرگترین و موفق ترین مجموعۀ پژوهشی- تفریحی در جهان مطرح است. این پارک شامل فضاهایی نظیر کارگاه، سالن ورزش، استخر، نمایشگاه، آزمایشگاه های علمی، سینمای سه بعدی، موزۀ علوم و صنعت است که به صورت ساختمانهایی مجزا در یک طرح پیوند یافته و به صورت یکپارچه قرار گرفته اند.


موزۀ کودکان هوماماتسو (Tsuru,1991)

این موزه به صورت یک مجموعۀ تفریحی-کاربردی در شهر هوماماتسوی ژاپن توسط میتسورو سندا Mitsuru senda طراحی شده و شامل یک ساختمان بزرگ مرکزی است که توسط راهی به سایر فضاهای درون سایت متصل می شود. نمای دیوارها از بتن و پوشش سقف از ورق آلومینیوم است. این ورقها به گونه ای هستند که با تابش اشعۀ خورشید بر آنها تصاویر متفاوتی از جمله انیمیشن ظاهر می شود که بسته به زاویۀ  دید، ساعات روز و فصول سال متغیرند و در روزهای ابری یا بارانی دیده نمی شوند. در نقاط مختلف سایت نیز فرهنگ ژاپن توسط نقال ها به کودکان آموزش داده می شود یا کارگاههایی وجود دارد که نحوۀ برداشت محصول برنج را به نمایش می گذارند.                                                                       
 

محوطۀ بازی کیدپاور (B.A.jilk,2001)
این پارک جهت افزایش جلوۀ داخلی موزۀ علمی نیویورک هال احداث شده و بازدیدکنندگان را تشویق می کند تا به جلوه های طبیعت توجه بیشتری کنند. در این ساختمان، علاوه بر جذابیت های نمایشی، کودکان می توانند گاهی با همراهی بزرگترها در این راهروی خروجی بازی کنند.                                                                                
                                                                        

 دیزنی لند

 

با وجود تغییر و تحولات بسیار در معماری و شهرسازی و گام های مؤثری که بیشتر کشورهای جهان در راستای حل این مسأله برداشته اند، در کشور ما آن طور که باید و شاید به این فضاها توجه نشده، تنها اقدامی که برای رفع نیازهای تفریحی کودکان انجام شده، ایجاد فضاهایی مجهز به الاکلنگ، تاب و سرسره یا زمین های خاکی درون محله هاست و از جنبۀ فرهنگی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و از همه تأسف برانگیزتر، خانه های نیمه ویران و تزیین شده با چند نقاشی دیواری، به عنوان مهدکودک است. در این مکان ها که به منظور پاسخگویی به احتیاجات و خواسته های کودکان، استفاده کنندگان اصلی معماری آنها ایجاد می شوند، باید اصول روان شناسی و زیبایی شناسی مد نظر قرار گیرند، اما غالباً فاقد این ویژگیها هستند. پارک آموزش ترافیک کودکان (واقع در پارک آبشار اصفهان، ۱۳۸۱)، خانۀ کودک و نوجوان (واقع در باغ نور اصفهان، ۱۳۷۴)، مجتمع فرهنگی-هنری (واقع در بوستان کودک- پل فلزی اصفهان، ۱۳۴۹) و کانون پرورش فکری کودکان باغ غدیر (پارک غدیراصفهان، ۱۳۷۲) از این دست فضاها هستند.
بدون شک، بازی بیشترین اثر را در بالندگی کودک دارد. «از راه بازی، شخصیت انسان شکل می گیرد و دنیای پیرامون خود را در ذهنش تصویر می کند. کودک در هنگام بازی می آموزد که فاصله ها را برآورد کند. درک زمانی خود را گسترش دهد وعلت ومعلول را دریابد. کودک بازی خود را آن قدر به آزمایش می گذارد تا بفهمد اگر چنین یا چنان کند چه می شود. بنابراین مهم است که کودک خود بتواند آزمایش کند». امروزه با نگاهي عميق به محله های مسكوني جديد در مي يابيم كه ديگر اين محله ها نيز جايگاه توقف، تأمل يا بازي كودكان نیستند، بلكه تبديل به مسيري پررفت و آمد شده اند كه امنيت كودكان در آن به خطر مي افتد در صورتي كه اين فضاها داراي اهميتي ويژه هستند؛ زيرا اولين مكاني هستند كه به كودكان امكان ارتباط مناسب با دنياي خارج را مي دهند و در سنين بالاتر واسطه ‌تماس آن ها با شهر خواهند شد. همچنين بزرگ ترين و مناسبت ترين زمينۀ برخورد با هم نوعان و همسالان و امكان بازشناسي شخصيتي در اين محيط براي او فراهم مي شود. در چنين فضايي كودكان براي نخستين بار پس از تجربۀ خانواده، عضويت مستقل يك اجتماع بزرگتر را پذيرا مي شوند.
بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه آموزش كودكان ، تنها در مدرسه و كلاس درس، پاسخگوي همۀ نيازهاي واقعي آنان نخواهد بود بلكه آن ها بايد به محيط پيرامون خود پا بگذارند، واقعيت ها را لمس كنند و تجربه ها را بشناسند. محله ها، كوچه ها ... چه مطلوب و چه نامطلوب، بهترين دانشگاه براي نشان دادن تجربه هاي زندگي و بهترين جايگاه براي آموزش و پرورش آن هاست. پس اگر تلاش كنيم اين دانشگاه محيط مناسبي براي آن ها باشد، به خطا نرفته ايم.
كريستوفر الكساندر نيز ، با اعتقاد به اين موضوع، ايده ی گشتالت را در طراحي شهري،  به شكل زير مطرح مي کند: «هنگامي كه چيزي ساخته مي شود، نمي توان آن را در انزوا ساخت، بلكه بايد جهان اطراف و درون آن را مجدداً شكل داد به طوري كه جهان در آن، مكاني همدست تر و كامل تر شود و چيزي كه ساخته مي شود، جايگاه خود را در شبكه طبيعت بيابد.»
اگر به بچه ها اجازه داده نشود كه در دنياي بزرگترها كنكاش كنند ، نمي توان از آن ها توقع داشت كه بزرگسالان خوبي شوند. اما متأسفانه امروزه شهرهاي مدرن بسيار خطرناک اند، طوري كه نمي توان به كودكان اجازه داد به شكل آزاد، در آن ها به فعاليت بپردازند. ما اعتقاد داريم كه به وسیلۀ توسعه دادن و گسترش دادن آن نقاط از شهر كه بچه هاي كوچک مي توانند به راحتي و به تنهايي در آن مشغول كنكاش، يادگيري و بازي شوند، مي توانيم اين مشكل را حل كنيم. پس با غني سازي محيط هاي آموزشي و فرهنگي ، مي توانيم راه هاي زيستن را به بچه ها آن طور كه بايد، بياموزيم چرا كه مي توان با صرف هزينۀ كم، همۀ كودكان را از اين نوع آموزش بهره مند ساخت.
 از سوي ديگر  بايد اين نكته را نيز مد نظر داشت كه ارضاي نيازهاي اساسي كودكان ، نقش بسيار مهمي در چگونگي شكل گيري و رشد شخصيت آنان دارد و بخش مهمي از ارضاي اين نيازها نيز از راه بازي صورت مي گيرد ، لذا فراهم بودن زمينه و فضاي مناسب براي بازي چه دردرون خانه و چه در بيرون از آن ، اهميتي فوق العاده اساسي داشته و  بيشترين اثر را در بالندگي كودک دارد.

از دیدگاه IPA: International Playground Association که نام فعلی آن «انجمن بین المللی حق بازی برای کودکان» است،‌ بازی ارتباط، بیان و ترکیب فکر و عمل است که احساس رضایت و خشنودی کودکان را به دنبال دارد. بازی به گونه ای ذاتی،‌ داوطلبانه و خودانگیخته است و منجر به رشد جسمی، ذهنی، حسی و اجتماعی کودکان می شود. کودکان در حین بازی کردن تجربیاتی کسب می کنند و ضمن لذت از آنها، ‌بدون اینکه به طور مستقیم درس داده شوند، فرآیند یادگیری صورت می پذیرد. در حقیقت آنچه برای بزرگسالان نوعی «ریخت و پاش» و بی نظمی در بازی کودکان است، برای کودک بخشی ضروری و حیاتی از مراحل بازی و مکمل رشد محسوب می شود. همان گونه که فرایدبرگ M.Paul Friedberg، طراح زمین بازی کودکان در کتاب خود نوشته است: «... جهان لابراتوار و آزمایشگاهی برای کودک است و کودک دانشمند و محقق آن.»
امروزه پارک ها، گردشگاه ها، اردوگاه های تفریحی، شهرک های بازی ... از جمله فضاهای عمومی اند که کودکان نیز می توانند از آنها استفاده کنند و به تفریح بپردازند. هرچند این فضاها یا زمین های بازی، در بسیاری ازموارد انتظارات مورد نظر آنان را تأمین نمی‌کنند و از این رو کودکان از اینگونه مکان ها استقبال نمی کنند و واکنش کاملاً مثبتی از خود نشان نمی دهند. باید به این نکته توجه داشت که هنگامی این مکان ها می توانند نیازهای جسمانی این گروه سنی را فراهم کنند که ویژۀ آنان طراحی شوند.

 

منابع: 

- پیمان نامۀ جهانی حقوق کودک ( بند ۳۱-۲۸) سال ۱۹۸۹، ویژۀ دهمین سالگرد تصویب پیمان نامۀ جهانی حقوق کودک
- انجمن حمايت از حقوق كودكان؛ ۱۳۷۶
- خلیل جبران، جبران، پیامبر و دیوانه، ترجمۀ نجف دریابندری، کارنامه، چاپ هفتم، ۱۳۸۰
- كهربايی، الهه ؛ ۱۳۷۹، خطر شباهت پيداكردن كودک به مربی (نگاهی به پيشينۀ آموزش پيش دبستانی در جهان و ايران)، لوح شمارۀ ۱۰، صص ۶۲ و ۶۳
- آلن، آیلین و بتی هارت، ۱۳۷۰؛ آموزش و پرورش در کودکستان، ترجمۀ محمد حسین نظری نژاد، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، صص ۴۰ و ۴۱
- بهروزفر، فریبرز، ۱۳۸۰؛ مبانی طراحی فضاهای باز نواحی مسکونی در تناسب با شرایط جسمانی و روانی کودکان، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، نشریۀ شمارۀ ک -۳۳۹
- پرچمی عراقی، مسعود (ترجمه و تدوین)،۱۳۸۱؛ پروژه های معماری معاصر کشورهای اسلامی (پارک فرهنگی کودکان)، مجلۀ آبادی، شمارۀ ۳۷، ص ۸۸-۸۱
- سیبه، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اصفهان درگذر زمان، نشریۀ داخلی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اصفهان، ویژه نامۀ گردهمایی منطقه ای مدیران، کارشناسان و مسؤولان مراکز فرهنگی و هنری، ۱۳۸۲
- طرح بهسازی و نوسازی مرکز تاریخی شهراصفهان، محدودۀ درب زنجیر،۱۳۷۶؛ مهندسان مشاور ابرشار، اصفهان
- همایون، غلامعلی، ۱۳۴۸؛ اسناد مصور اروپاییان از ایران (از اوایل قرون وسطی تا اواخر قرن ۱۸)، دانشگاه تهران

 

Asensio, F (1993); Leisure and public architecture,Spain

Bruce A, Jilk (2001); Educational facilities, Australia: Images Publishing Group 
Houston Children’s Museum (April 1993); Architecture, No 56
Tsuru, Kyuku (1992); Elements and Total Concept of Urban Equipment Design, Japan
                                                                                         Graphic – sha editors