رازهای معماری یک خانۀ تفرشی
اردیبهشت 93 به دعوت دوستی شبی را در خانۀ جد پدرش در تفرش بسر بردم.
خانهای آجری دو طبقه، ایوانهایی در بالا و پایین، مطبخی در گوشه حیاط، مالبندی در ورودی، حیاطی که گویا آب قنات از آن میگذشته و پس از پر شدن حوض به خانه همسایه میرفته، اما حال با خاک پر شده و درخت آلوی پر باری در میانش نشسته است.
داربست چوبی در بخش جنوبی حیاط که شاخههای مو تنیده به آن چندسال پیش، ناگهان خشک شده؛ درختهای هلو، انار، آلو و ریحان و ... در کف حضور پر رنگ طبیعت در خانه بود. دیوارهای گچی با جرزهای آجری که امین الدولهای آن را پوشانده بود و سقفهایی با تیرهای چوبی و تختههای روش و صاف.
به بهانه پایان دورۀ هفتم کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران
اردیبهشت 93 به دعوت دوستی شبی را در خانۀ جد پدرش در تفرش بسر بردم.
خانهای آجری دو طبقه، ایوانهایی در بالا و پایین، مطبخی در گوشه حیاط، مالبندی در ورودی، حیاطی که گویا آب قنات از آن میگذشته و پس از پر شدن حوض به خانه همسایه میرفته، اما حال با خاک پر شده و درخت آلوی پر باری در میانش نشسته است.
داربست چوبی در بخش جنوبی حیاط که شاخههای مو تنیده به آن چندسال پیش، ناگهان خشک شده؛ درختهای هلو، انار، آلو و ریحان و ... در کف حضور پر رنگ طبیعت در خانه بود. دیوارهای گچی با جرزهای آجری که امین الدولهای آن را پوشانده بود و سقفهایی با تیرهای چوبی و تختههای روش و صاف.
روی سقف چوبی ایوان همکف متنی به خط خوش نگاه از ستارهها میدزدید. در هر تختهای بین دو تیر دو مصرع یک بیت شعر یا آیهای نوشته شده بود:
سقف ایوان طبقه همکف
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً
قُلْ کَفَی بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ
وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ
و به معماری استاد قنبر کلانتری
بانی این بنای عالی آقای غلامعلی قاسمی است
و به سرکاری آقای علی اکبر کلانتری
و به بنایی استاد اصغر شاهوی
و استاد علی محمد کلانتری به اتمام رسید.
چو عون حق تعالی قاسمیرا رهنما گردید
بنابر این یکی ( سرو سهی در این محل) ... بنا گردید
از این معماریش بس قلبها روشنی بخشید
وزین شاهکارش دُر ... دارای ضیا گردید.
غم از دل میزداید از صفا و سیر فوقانی
زتحتانی، حلاوت شامل حال شما گردید
برو در قسمت فوقانی آنجا یکدمیکن زیست
به دقت بنگر او را تا چه حدی دلگشا گردید
بود تاریخ این عالی مکان بعد از هزار شمس
... صد سی و هفت از دور ختم انبیا گردید
همانسالی که بهر تفرشی و آشتیانیها
ز فرط ماجرا جویی به پا یک ماجرا گردید.
چو دولت خواست شهرستان شود تفرش بدین معنی
ز تقسیمات کشور مقتضی، گر هر کجا گردید
1337
فردا در روشنی متنی مشابه در سقف ایوان طبقه اول میبینم :
ایوان طبقه اول
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا جَاءَ نَصرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ(1) وَ رَأَيْت النَّاس يَدْخُلُونَ في دِينِ اللَّهِ
أَفْوَاجاً(2) فَسبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك وَ استَغْفِرْهُإِنَّهُ كانَ تَوَّابَا(3)
چو خورشید تعالی از بروج «تر خوران» سر زد
به قلب مدعی او چه خوش یک شعله آذر زد
چو زین دور تکامل چرخ ما افتاد در گردش
عدو چنگ تعرض بر مدار چرخ چنبر زد
چو «فم» با «ترخوانی» در تعالی متفق گشتند
فلک دست حد بر ذوق جوازی دو پیکر زد
تلفنهای شهری در منازل بانگ و چه چه
چو ضربه بر سر زنگ آن یکی از بعد دیگر زد
عمارات و بناهایی که یک از دیگری بهتر
از اول قاسمی این سکه برجسته بر زر زد
نباید از تجملهای استقلالیش دم زد
دلارامیکه زیبا گشت کی بر خویش زیور زد
از این آب روان کالحق بروز و شب روان بخش است
خورد این هر که او لب باالیقین بر آب کوثر زد
فضای این حیاطش بس فراخ افزا بود اما
حیات تازه در مشی قدم هر که او بر زد
این بنای عالی و ساختمان متعالی به مالکیت آقای
غلامعلی خان قاسمیو به معماری استاد قنبر کلانتری
و به سرکاری آقای علی اکبر کلانتری و به نجاری آقایان حاجی غلامعلی امینی
و به گچکاری آقای حسین حیدری و به خشت اندازی نقی سمتی
به اتمام رسید. 1337
پشت پلکها میکوشم صاحبخانه را تصویر کنم که چگونه با سرپناهش گفتگو میکرده و مثل یک موجود زنده حتی خودش دیگری با خانه به شعر سخن گفته و ارادت خود را به همۀ کسانی که در این خلق سرپناه به او کمک کردهاند یادآور شده است.
از همه جالبتر در سقف ایوان طبقۀ همکف آمده: «و به معماری استاد قنبر کلانتری، بانی این بنای عالی آقای غلامعلی قاسمیاست» یعنی حتی نام معمار را قبل از نام بانی بنا آورده است . . . . . . . . .
این حرفها مربوط به دوران مغول و صفوی یا قرون وسطی و رنسانس نیست. همین 1337 هجری شمسی یعنی حدود 55 سال پیش.
زمان زیادی از آن هنگام نگذشته که رابطۀ میان صاحب خانه و معمار، تعاملی عمیقتر از رابطۀ میان کارفرما و طراح بوده و معماری به طرحی قابل فروش تقلیل پیاده نکرده بوده است. در همین چهار دهۀ پیش هنوز میان صاحب خانه و معمار پیوندی برقرار میشده که در آن اثر معماری در نتیجۀ درک عمیق معمار و همدلی او با آنچه صاحب خانه می اندیشیده، خلق میشده؛ اثری بوده زادۀ آنچه محیط در اختیار معمار میگذاشته است؛ پس نه فقط کالایی برای عرضه بوده و نه طرحی آسمانی بر مبنای نظم ماوراءطبیعه!
در تحقیقی که همین اواخر بنام چه کسانی تو را ساختهاند؟ خانمها خسروانی وجعفری در 6 منطقه تهران انجام دادهاند. نتایج جالبی بدست آمده:
1- 25% پاسخ دهندگان در برابر سؤال آیا میدانید خانه شما توسط چه کسی ساخته شد؟ پاسخ سازندگان خصوصی و محلی را انتخاب کردهاند.
2- 89% پاسخ دهندگان در برابر سؤال آیا میدانید معمار خانه شما چه کسی است؟ پاسخ خیر دادهاند.
3- 75% پاسخ دهندگان در برابر سؤال آیا از خانهای که درآن زندگی میکنید راضی هستید؟ پاسخ بله دادهاند.
4- 31% پاسخ دهندگان در برابر سؤال با فرض قیمت مساوی، ترجیح میدهید خانهای که میخرید چه شکلی باشد؟ پاسخ کلاسیک و لوکس را برگزیدهاند، 23% مدرن و غربی، 26% ایرانی و 20% هم مدل رایج این روزها (جوری که راحتتر خرید و فروش شود)
5- 57% پاسخ دهندگان در برابر سؤال اوقات فراغت تان را بیشتر درکجا میگذرانید؟ پاسخ چهاردیواری اختیاری را انتخاب کردهاند.
به راستی 75% رضایت ساکنان از خانه هایشان نشان از کاهش سطح سلیقۀ عمومیاست یا اشتباه در آمارگیری؟
آیا به جای معماران حکیم تعداد زیادی افراد غیر حرفهای جایگاه معماری را اشغال کرده اند یا معماران از حکمت رو گرداندهاند؟
آیا گسترش ویروس کالایی شدن سرپناه و تبدیل آن به سرمایه ناشی از چه فضای مادی و معنوی است؟
آیا معماران به نیازهای واقعی مخاطب میاندیشند؟
به نظر میرسد موضوع مطالعات معماری ایران در همۀ زمینههای شناخت، مطالعات تطبیقی، نظریه پردازی، نقد، آموزش، قوانین، نظارت عمومیو ... کار زیادی دارد.
پایان هفتمین دورۀ کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران را به فال نیک کی گیریم وامیدواریم مطالعات معماری ایران بتواند در تعمیق مباحث فوق و احیاء تفکر بر پایه فرهنگ، اقلیم، اقتصاد و نیازهای انسان ایرانی در قرن گامهای مؤثری بردارد.
آمار مجله معمار شماره ٨٤
- افزودن دیدگاه جدید
- بازدید: 5623
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان