سينما در عصر قاجار

سينما در عصر قاجار

عليرضا قاسم‌خان از چهره‌هاي مطرح عرصه فيلم‌سازي و پژوهش‌گري هستند، و سال‌ها مسئوليت‌هاي فرهنگي متعددي را بر عهده داشته‌اند، در اين گفتگوي كتبي به موضوع فيلم قاجار و چگونگي ورود سينما به ايران مي‌پردازند.

 

پرسش و پاسخ با علي‌رضا قاسم‌خان

 

 در باب فيلم قاجار

 

مصاحبه از: مقداد جاويدي صباغيان

 

 عليرضا قاسم‌خان از چهره‌هاي مطرح عرصه فيلم‌سازي و پژوهش‌گري هستند، و سال‌ها مسئوليت‌هاي فرهنگي متعددي را بر عهده داشته‌اند، در اين گفتگوي كتبي به موضوع فيلم قاجار و چگونگي ورود سينما به ايران مي‌پردازند.

 

ظهور سينما در عصر قاجار چگونه اتفاق افتاد و دوربين فيلم‌برداري چگونه به ايران وارد شد؟ اولين فيلم‌هاي ايراني چه موضوعاتي را شامل مي‌شدند و چه محيط‌هايي را به نمايش مي‌گذاشتند؟

 

- قبل از اينكه بخواهم به سوال اول شما مستقيماً پاسخ بگويم، به نظرم ضروري است كه نگاهي به جهان آن دوران بيندازيم؛ يعني جهاني كه در آستانه‌ی جهان مدرن قرار گرفته بود. جهاني كه با اختراعاتي چون قدرت بخار، راه‌آهن، و تلگراف و ديگر جلوه‌هاي جهان صنعتي آشنا شده بود.

 

انسان اين جهان انسان ديگري است و تعريف ديگري از جهان خود يافته است. اين تغييرات اگرچه دير اما اندك اندك به سرزمين ما نفوذ مي‌کرد. در اولين ارتباطات با خارجيان تكنولوژي‌هاي جنگي آن‌ها و شكست‌ها و رنج‌هاي ايرانيان ، روزبه‌روز آن‌ها را ضمن آشنايي با مظاهر تمدن جديد به فكر ترقي و جبران اين عقب ماندگي‌‌ها مي‌انداخت.

 

با ظهور و استقرار سلسلة قاجار اين روند آشنايي با مظاهر مغرب زمين سرعت بيشتري گرفت. چاپ و عكاسي از اولين اين مظاهر بودند كه خيلي زود مورد توجه دربار قرار گرفتند. شخصيت ناصرالدين شاه قاجار كه يكي از طولاني‌ترين پادشاهي‌ها در ايران را داشته است نيز در اين ميان كم‌اهميت نبوده است.

 

باري اين روند روزبه‌روز با اعزام محصلان به فرنگ و ترجمه رمان‌ها و كتب فلسفي سرعت بيشتري يافت. با كشته شدن ناصرالدين شاه به دست «ميرزارضاي كرماني» كه اغلب متفكرين و تاريخ‌نگاران آن را نتيجه‌ی همين برخورد با مظاهر فرهنگ غرب و روشنگري‌هاي مطبوعات مي‌دانند، فصل تازه‌اي در تاريخ اجتماعي ايران گشوده شد.

مظفرالدين شاه، فرزند ناصرالدين شاه كه عمري را تا چهل‌سالگي در ولي عهدي سپري كرده بود به تهران آمد. با شروع سلطنت‌اش و باز شدن پاي او به فرنگ، ورود مظاهر تمدن غربي فزوني گرفت.

 

سينما كه مدت زيادي از تولدش نگذشته بود در اين اوضاع و احوال وارد ايران شد.

 

با اين مقدمه به سوال شما پاسخ مي دهم.

 

در سال 1274 ش/1895 م كه در زيرزمين «گراند كافه پاريس» اولين تصاوير سينماتوگراف بر پرده نقش بست، در ايران مظفرالدين شاه بر تخت پادشاهي بود. مظفرالدين‌شاه در سفر به فرنگ با دستگاه سينماتوگراف، كه هم دستگاه فيلم‌برداري بود و هم دستگاه نمايش، آشنا شد.

 

او در فروردين 1279ش از تهران به قصد اروپا حركت كرد. در سفرنامه مباركه مظفرالدين شاه مي‌خوانيم كه شاه در تير 1279ش به اتفاق ميرزا ابراهيم‌خان‌عكاس‌باشي به تماشاي دستگاه سينموفتوگراف «ولانترن ماژيك» رفته است. اين واقعه پنج سال پس از اختراع سينما توسط برادران «لومير» در پاريس رخ داده است.

 

مظفرالدين شاه در همان سفر دوبار ديگر طرز كار دستگاه را تماشا كرد: يكي در «پاريس» و ديگري در «اوستاند بلژيك». در ديدار اخير واقعه‌اي رخ داد كه از نظر تاريخ سينماي ايران بسيار مهم است. در آن روز در ساحل دريا در بلژيك جشن «روز گل» برگزار مي شد. مظفرالدين شاه نيز به اين مراسم رفته بود و «ميرزا ابراهيم خان» عكاس باشي از حضور او در مراسم فيلم‌برداري كرد؛ و اولين فيلم ايراني اين چنين پديد آمد.

 

در سال 1382ش، تقريباً 100 سال پس از مراسم جشن گل در بلژيك، فيلم «جشن گل» پس از بازسازي و مرمت در فرانسه به ايران آورده و به نمايش گذاشته شد. با آن چه تاكنون يافته‌ايم، «جشن گل» در «اوستاند بلژيك» نخستين فيلمي است كه ايرانيان برداشته‌اند.

 

با بازگشت مظفرالدين شاه از فرنگ دوربين فيلم‌برداري به دربار ايران راه يافت. مانند بسياري از پديده‌هاي فرهنگي و هنري در تاريخ ايران، نمايش فيلم و فيلم‌برداري از دربار آغاز شد. اين فيلم‌ها كه «ميرزا ابراهيم خان»‌عكاس‌باشي آنها را برداشته، عموماً در برگيرنده‌ی رويدادهاي ساده و خنده‌آور متعلق به شاه و درباريان است. تأثير اين گونه تصويرپردازي تا سال‌هاي بعد حتي در فيلم‌هاي اوليه‌ی سينماي ايران (آبي و رابي و حاجي آقا اكتور سينما) ديده مي‌شود.

 

در فيلم كوتاه «تاخت خرسواران»، عمله‌ی خلوت مظفري در خيابان مشجر، «عيسي خان»، نخستين بازيگر سينماي ايران، سوار بر مركب خويش در ميان تصوير ديده مي‌شود. فيلم را «ميرزا ابراهيم خان» عكاس باشي در حدود سال 1280 ش برداشته است. در فيلم كوتاه ديگري مظفر‌الدين شاه در نقش خويش ظاهر شده، كه فيلم‌برداري اين فيلم نيز از «ميرزا ابراهيم خان» عكاس باشي است.

 

در مورد ورود دوربين فيلم‌برداري به ايران بايد گفت كه اگر چه تحولات فرهنگي و هنري را نبايد صرفاً به وقايع سياسي تحويل كرد، اما اين واقعيت را نمي‌توان ناديده گرفت كه با اوضاع نابسامان اقتصادي و اجتماعي پس از قتل ناصرالدين شاه، كسي توان يا جرأت خريدن و وارد كردن سينما توگراف به ايران را نداشت و چنين كاري فقط از عهده‌ی شاه برمي‌آمد. وقايع‌ نشان مي‌دهد كه شاه اين دستگاه را براي سرگرمي خود به ايران آورد و «ميرزا ابراهيم‌خان» ‌عكاس باشي كه در تمامي سفرهاي شاه به فرنگ حضور داشت و عكس‌ها و فيلم‌هاي خوبي نيز تهيه كرد، بار گران وارد كردن سينما به ايران را بر دوش گرفت.

 

اما گويا نخستين ايراني كه به تماشاي سينما رفت «ابراهيم صحاف باشي» (مهاجر) طهراني بود. «صحاف باشي» دوست‌دار فنون و ابزارهاي جديد و اشياي متعلق به آسياي شرقي و وارد كننده‌ی آنها به تهران بود، و در اين راه بارها جهان را درنورديد. او چند ماه پس از نخستين نمايش عمومي فيلم در پاريس، در لندن به تماشاي فيلم رفت. او چند سال بعد، در سال 1282 ش/1903م نخستين تالار نمايش عمومي فيلم را در ايران ايجاد كرد. نخستين تالار سينماي ايران، يا به قول خود صحاف باشي «تماشاخانه»، در حياط پشت مغازه‌ی او در خيابان لاله‌زار جاي داشت. اما اين تماشاخانه ديري نپاييد و پس از مدتي تعطيل شد.

 

در حدود سال 1286ش/1907م سالن‌هاي سينما دوباره در ايران ظاهر شدند و حيات آنها نيز تا امروز ادامه يافته است. اما چنين استمراري در مورد فيلم‌سازي، كه شرح آن رفت، رخ نداد. پاگرفتن فيلم‌سازي در آن زمان، مانند هر زمان ديگر، به ثروتمندان علاقه‌مند و تماشاگران بسيار نياز داشت كه هيچ‌يك در ايران آن دوران يافت نمي‌شد. بي‌ثباتي اقتصادي كشور و ضعف روزافزون دولت هم تحقق اين مقدمات را دشوارتر مي‌كرد.

 

و اين سرنوشت آغازين روزهاي سينماي ايران بود.

 

آيا فيلم‌هاي دوره قاجار را مي‌توان همچون سند تاريخي مردم‌نگارانه‌اي تلقي كرد و داده‌هايي را در باب بافت و ابنيه‌ی شهري و چگونگي زندگي مردم از آن‌ها استخراج نمود؟

 

- در جواب سوال شما بايد بگويم كه بله، در اين فيلم‌ها در كنار ديدن پادشاهان و درباريان، مردم كوچه و بازار و ابنيه و مكان‌هاي زندگي آنان را نيز مي‌بينيم. بايد توجه داشت كه در آن سال‌ها فيلمي ساخته نشده اما فيلمبرداري‌هايي شده است، لذا از آداب و سنن تصاويري ثبت شده و اين در جاي خود داراي ارزش‌هاي مردم‌نگارانه است كه مي‌تواند با دقت از سوي محققان مورد بررسي و تحليل قرار گيرد.

 

تاثير ورود تصوير متحرك به ايران را بر حيات فرهنگي و هنري اين عهد چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

 

- تاثير ورود تصوير متحرك بر حيات فرهنگي و هنري نه تنها عهد قاجاري بلكه تاريخ معاصر ايران قابل بررسي است. اين تاثير را شايد از زاويه‌ی ديگري بتوان بررسي كرد و آن اين كه درصورت عدم ورود تصاوير متحرك، احوال اجتماعي ايران از چه قرار بود. اكنون در تقابل و كنشي متقابل، مخاطب و هنرمند در گفت وگويي بديع شريك مي‌شوند و از اين گفت‌وگو كه ثمره‌ی جهان مدرن است، فكر مي‌زايد و بارور مي‌شود.

 

آيا سينماي عصر قاجار صرفاً در مقام طليعه صنعت فيلم در ايران قابل توجه است و يا مي‌توان آن را به مثابه يك سبك و يا اسلوب ويژه فيلم سازي در سير تطور سينماي ايراني داراي جايگاه و هويت تاريخي منحصر به خود قلمداد كرد؟ 

 
- بحث مفصلي ميان جمعي از محققان و اهل انديشه در ايران وجود دارد كه آيا بايد اين تصاوير را سينما ناميد يا فيلم. گروهي معتقدند كه چون در اين‌جا چرخه‌ی توليد و پخش و بازگشت اقتصادي وجود ندارد نمي‌توان نام سينما بر آن گذاشت و از سوي ديگر برخي فيلم قاجار را به عنوان سندي از آن دوره‌ی تاريخي قابل تحقيق و بررسي مي‌دانند. شايد اصلي‌ترين تاثير آن در آغازگري سينماي ايران بود. چيزي كه اگر شروع نمي‌شد ما الان حرفي براي گفتن درباره آن نداشتيم.

 

 

 

 

 

 

منابع: 

خبرنامه داخلی گردهمایی فرهنگ و هنر دوره قاجار