دارالفنون نخستین آکادمی آسیا
معمارنت-در میانه سدۀ نوزدهم، در پی جنگهای ایران و روس و در نتیجۀ مداخلات انگلستان، آن مقدار زمین، تبعه و اقتدار از پیکرۀ شاهنشاهی فرتوت ایران جدا شده بود که آن گربه کمین کرده، در جنوب آسیا شکل بگیرد. گربهای که هم اکنون نیز در آستانۀ سدۀ 21، چمباتمهزده در شمال خلیج فارس و اقیانوس هند در پی سهم و موقعیت ویژه خود در جامعۀ جهانی و در عرصۀ بینالمللی است.
دارالفنون نخستین نهاد آکادمیک آسیا چگونه پدید آمد؟
نویسندگان: مهرداد بهمنی، افسانه منفرد،
فریدون برومندی
معمارنت-در میانه سدۀ نوزدهم، در پی جنگهای ایران و روس و در نتیجۀ مداخلات انگلستان، آن مقدار زمین، تبعه و اقتدار از پیکرۀ شاهنشاهی فرتوت ایران جدا شده بود که آن گربه کمین کرده، در جنوب آسیا شکل بگیرد. گربهای که هم اکنون نیز در آستانۀ سدۀ 21، چمباتمهزده در شمال خلیج فارس و اقیانوس هند در پی سهم و موقعیت ویژه خود در جامعۀ جهانی و در عرصۀ بینالمللی است.
فرهیختگان این سرزمین کهن، باپیشینه طولانی و گسترۀ جغرافیایی وسیعی (از آسیای میانه تا خلیج فارس و از شبه قاره هند تا تمدنهای کهن بین النهرین) که همچنان در دایرۀ نفوذ فرهنگی آن قرار دارد، نخستین گام در راه همراه کردنایران با تمدن جهانی را شکوفایی آموزش و پرورش دانستهاند.
پدید آمدن دارالفنون، نخستین نهاد آکادمیک آسیایی، تجسم و نماد این چالش عظیم است. جالب آن که ژاپن مشتاق پذیرش مدرنیته، تازه نزدیک به دودهه بود که به فکر تأسیس چنین نهاد آکادمیکی افتاد. تقدیر چنین رقمزده بود که دولتمردان جوان و خود ساختهای که درهیات دیپلماتیک ایران به دربار تزار «نیکلای» روانه و در آن دیار، شگفت زده مظاهر تمدن اروپایی شده بودند، بانی و پی گیر نخستین کوششها برای ایجاد چنین نهادی در ایران شوند. امیر نظام، امیرکبیر بعدی با دیدن مؤسسات تمدنی دیار تزار و نیز بنیانهای نوپای امپراتوری عثمانی که در سفر بعدی به عثمانی هنگام عقد قرارداد ارض روم با آنها روبه رو شده بود، انگیزهای قوی یافت تا به محض رسیدن به منصب صدارت و فرصتی برای تحقق آرزوهایش و پیش از ساختن کاخ و کوشک و برج و بارو چنان که عادت گذشتگان بود به ایجاد دارالفنون بپردازد و شاه جوان را برانگیزد تا در محلی نزدیک به کاخهای سلطنتی در تهران، در فاصلۀ میان میدان توپخانه و در خیابان الماسیه و ناصریه بنای نخستین نهاد دانشگاهی ایران را برپا دارد. نقشه بنا را «میرزا رضاخان مهندسباشی» ( 1299 – 1203) یکی از پنج محصلی که «عباس میرزا» روانه فرنگ کرده بود، با الهام از پادگان «ولیج»طرحریزی کردو «محمدتقی معمار» مأمور ساختن آن شد. بنای دارالفنون دراواخر سال 1266 آغاز شد و در 1267 مرحله نخست آن به پایانرسید. امیرکبیر حاکم پایتخت، «بهرام میرزای معزالدوله»، عموی شاه را مأمور نظارت بر حسن و سرعت انجام کارکرد و خود با شوق بسیار مراحل پیشرفت کار را زیر نظر گرفت.
همزمان با آغاز بنا، امیرکبیر «جان داوودخان»، مترجم اول وزارت امور خارجه را برای استخدام شش معلم به اتریش نزد «فرانسوا ژوزف» (1916 – 1830) فرستاد. وی موفق شد در رشتههای مورد نظر دولت ایران یعنی، داروسازی، معدن، پزشکی، حکمت، ریاضی و فنون نظامی (پیاده ، توپخانه و سوار نظام) طی قراردادهای جداگانه اما مشابه استادانی را به مدت 5 سال با حقوق مکفی به استخدام درآورد.
گزینش اتریش و پروس برای جذب معلم پاسخی بود در قبال رقابت خانمان برانداز روس و انگلیس بر سر نفوذ درایران و اتکا به نیروی سومی در سیاست خارجه تا موازنه قوا رابه نفع ایران حفظ کند. قراردادها، در برگیرندۀ نکاتی بود که هوشیاری حکومت ایران را در برابر امر خطیر و حساسیتبرانگیز جذبمدرنیته به نحوی که هویت و غرور ملی ایرانیان خدشهدار نشود، نمایان میساخت. از جمله، همه این آموزگاران متعهد بودند که در صورت بروز هر نوع ناخشنودی، شکایت و نارضایتی خود را فقط و فقط بااعضای دولت ایران در میان بگذارندو نیز نسبت به عاداتو قواعد کشور ایران احترام و دقت لازم را مبذول دارند. شاه جوان بیمناک از آشنایی جوانان با افکار سیاسی اروپاییان بیشتر خواهان آن بود که این مؤسسه جدید التأسیس که آن زمان گاه به تقلید از مکتب سلطانی استانبول، مکتب خانه پادشاهی و گاه مدرسه نظامی یا نظامیه وزمانی تعلیم خانه نامیده میشد، به آموزش فنون نظامی و پزشکی و داروسازی آن هم در خدمت اهداف نظامی اختصاص یابد. اما برخلاف میل شاه مکتبخانه پادشاهی ودارالفنون شد و حوزه آموزش مناسبی فراتر ازاهداف شاه، افق های وسیعی را دربرابر نسلی از جوانان ایران گشود. نخستین معلمانمدرسه «ادوارد یاکوب پولاک » در طب ذاتیه و بعدها «ملکم خان» و «بُهلر» فرانسوی در هندسه، «کرشیش » تاریخ و جغرافیا و حساب و هندسه و فنون توپخانه، «چارنوتا » ، «فوکاتی » شیمی و داروسازی، نمیر فنون نظامی و ... تدریس میکرد.
شاگردان برجسته اینگروه بنیانگذاران دانشهای نوین در ایران شدند. از جمله «میرزا کاظم محلاتی» برجستهترین محصل «فوکاتی» که پایهگذار علم شیمی در ایران شد. این معلمان همچنین با تدون جزوههای درسی ویژه، نخستین تدوینکنندگان کتابهای درسی به روش نوین محسوب میشوند.
اما شمشیر دو دم قدرت درایران، که از سدههای پیشیندولتمردان پر قدرت را قربانی نگرانی شاه از تجدید قوای خود میکرد، امیرکبیر رادر 25 محرم 1268 چند روزی پیش از گشایش دارالفنون از صحنه حذف کرد وامیر آرزوی گشایش دارالفنون را به گور برد.
از آنجایی که طرف قرارداد مدرسان دارالفنون، «جان داوودخان» بود، دارالفنون نخست زیر نظر این وزارتخانه اداره میشد، نامنویسی از داوطلبان نیز زیر نظر «محمدعلی خان شیرازی»، وزیر خارجه وقت، صورت گرفت. دارالفنون با 150 داوطلب تحصیل در ربیع الاول 1268 آغاز به کار کرد. ساخت دارالفنون به طور کامل در ربیع الاول 1269 پایان پذیرفت.
بنایی که اکنون کاملاً از بین رفته اینگونه توصیف شده است:
بر چهار طرف دارالفنون پنجاه اتاق که قسمتی از دیوارهای آن به گچبریها و نقشها و تذهیب بدیع آراسته بود، ساخته شد. این اتاقها همسان و هماندازه بود، هر یک چهار متر درازا و چهار متر پهنا داشت.جلو اتاقها ایوان بود.میان حیاط دارالفنون حوض بزرگی ساخته و پیرامونش کرتهایی که درآنها درختانمیوه از قبیل زردآلو و توت و شاه توت نشانده بودند. این کرتها به وسیله خیابانهای کوتاهی که با آجرهای معروف به قزاقی فرش شده بود از هم جدا میشد. از فواره حوض آب قنات معروف به آب شاه که صافترین و گواراترین آبهای آشامیدنی تهران بود از مجرای زیرزمینی به حوض جریان داشت و شاگردان برای رفع تشنگی از آن استفاده میکردند.در ضلع شرقی،پشت کلاسها، چند مغازه ساخته شده بود و بر بالای مغازهها چند اتاق بنا شده بود که سالها محل وزارت علوم و معارف بود. در ضلع شمالی محوطهای وسیع و چند اتاق کوچک و بزرگ بود که به قسمت نظام و موزیک اختصاص داشت. بعدها معلوم شد که مدرسه به اتاقهای دیگر نیازمند است. وزیر علوم در صدد تدارک برآمد، اما صاحبان مستقلات مجاور به فروختن آنها جهت توسعه مدرسه رضانمیشدند. در نیمۀ اول 1304 قمری برابر با 1266 شمسی «منیرالملک»، وزیر علوم، با همراهی «امین السلطان» که درآن هنگام وزیر مالیه بود این کار را فیصله بخشید و پس از خرید مستقلات چند اتاق و تالاری بزرگ بنا کرد.
دردارالفنون نخست به خیابان باب همایون باز میشد و در سال 1292 قمری - 1259 شمسی- بنا به مصلحتی، این درمسدود و در تازه به خیابان ناصریه باز شد.به شاگردان، ناهار، دو دست لباس و کمک هزینه داده میشد. در مسجد مدرسه نماز ظهر به جماعت برگزار میشد. در سراسر ماه رمضان مدرسه تعطیل بود و شاگردان روزهدار به مرور درسهای گذشته میپرداختند.بودجه مدرسه از خزانه سلطنتی و بخشی نیز از اعتبارات مخصوص نظام تعیین میشد که گاه به سبب کارشکنیها باتأخیر پرداخت میشد.
در دارالفنون سه زبان فرانسه، انگلیسی و روسی تدریس میشد، اما شاگردان عموماً به آموختن فرانسه اقبال بیشتری نشان میدادند. از همین رو استادان و شاگردان دارالفنون از ارکان اصلی نوعی نهضت ترجمه در دورۀ قاجار شدند. بیاعتنایی شاه به مدرسه باعث شد آن شکوه و اهمیت نخستین مدرسه از حدود 1275 به بعد از بین برود و حال و هوای دیگری به فضای دارالفنون چیره شود. در همین روزگار شاگردان مدرسه در جنبش مشروطیت و در مقاومتهای مردمی در برابر بازگشت «محمدعلی میرزا» و استبداد نقشی اساسیداشتند.توسعه دارالفنون با ایجادبناها و تأسیسات جانبی در همین سالها صورت گرفت و دارالفنون از یک آکادمی نظامی سلطنتی به (نخستین مدرسه آموزشی عالی به سبک جدید در ایران) تبدیل شد.
به زودی کلاسهای دست چپ حیاط، مدرسه، دبیرستان نظام و سپس دانشگاه جنگ شد. سالن کتابخانه مدرسه که وجوه جمعآوری شده برای برپایی مجسمه امیرکبیر، صرف غنی ساختن آن شده بود در 1280 توسط «اعتضاد السلطنه»گشایش یافت. همین مجموعه در زمان «محمودخان علاء الملک» به جای مستقلی منتقل واساس کتابخانه ملی شد. چنان که هماکنون نیز برخی تألیفات خطی و چاپی معلمان اروپایی دارالفنون در کتابخانه ملی محفوظ است. تالار موقت «دارالمعلمین» دارالفنون که در زمان «میرزا ابراهیمخان حکیم الملک»، وزیر علوم، 1329 بنا شده بود، بعدها هنگام تهدید مشروطیت و شایعه بازگشت «محمدعلیمیرزا» محل برگزاری سلسله سخنرانیهای دربارۀ مشروطیتِکشورهای ایتالیا، سوییس، فرانسه و اتریش شد.همین تالار بعدها به مؤسسه آموزش عالی مستقلی تبدیل شد که عهدهدار تربیت معلم بود و سالهای بعد کاربری آن به دانشسرای عالی تفسیر کرد.
در ضلع شمال شرقی دارالفنون تالار تئاتری ساخته شد که زیر نظر «مزینالدوله» نخستین نمایشنامههای به سیاق درام اروپایی در آن اجرا میشد. عکاسخانه مجهز مدرسه که در 1306 مظفرالدین شاه در آن بر صندلی، مقابل مدیر آن «عبدالله میرزا» نشست تا عکس او را بردارد، نسلی از نخستین عکاسان ایران را پرورش داد.
اتاق نقاشی دارالفنون که شاگردان چون «کمال الملک» و «اسماعیل جلایر» را پرورده بود، نطفه مدرسه «صنایع مستظرفه»، متولی پرورش هنرمندان مشهور ایران شد.در 1304 قمری ساختمان آزمایشگاه شیمی و معدنی با اجاقها و کورههای متعدد برای ذوب فلزات در دارالفنون پایان یافت تا پرورش یافتگان دارالفنون در طب، داروسازی و شیمی ودیگر علوم محض در این آزمایشگاه و کلاسهای درس مدرسه بانیان طب شدند.کلوپ ورزشی دارالفنون باوسایل بدن سازی به کوشش «مهدی ورزنده» نخستین کلاسهای ورزش سوئدی را برگزار کرد و برای گسترش مفهوم تازهای از ورزش در جامعه ایرانی مفید افتاد.
بنای قدیمی دارالفنون اندک اندک رو به ویرانی نهاد. نامناسب بودن اتاقهای قدیمی از نظر سرمایش و گرمایشی موجب شد در سال 1308 بنا درهم کوبیده شود ومهندس روسی «نیکلایوویچ مارکوف» که تبعیت ایران داشت، مأمور طراحی و ساخت بنای جدید شد. عمارت جدید پس از 5 سال در سوم مهر 1313 همزمان با گشایش دانشگاه تهران توسط «علی اصغر حکمت» افتتاح شد. ساختمان حاضر، همین بنای هفتاد سال پیش است که نجات وبازسازی آنضمن حفظ یکی از مهمترین یادمانهای تاریخ معاصر، انگیزهای خواهد شد در پژوهش دربارۀ دبیرستان دارالفنون و نقش برجستۀ شاگردان آن در تاریخ معاصر که با شگفتی باید اذعان داشت بدان بسیار اندک پرداخته شده است.
«حسین ادیب»، از دانشآموختگان قدیمی دارالفنون، زمانی دارالفنون را به درخت انجیر معابد مانند کرده بود. درختی که هر شاخهاش در زمین ریشه میدواند و خود به درختی تناور بدل میشود. نگاهی به پیشینۀ این نخستین نهاد آموزش عالی، درستی این سخن را آشکارا پیش چشم میآورد.
معمارنت
- بازدید: 3497
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان