یادی از اسکار نیمایر، دِیو بروبک و راوی شانکار

نویسنده: 
معمارنت

معمارنت- مجلۀ تایم در آخرین شماره سال 2012 خود به ستایش از درگذشتگان حیطۀ هنر در این سال پرداخته و به آنان ادای احترام کرده است.
آشناترین اینان برای ما «اسکار نیمایر» (OSCAR NIEMEYER) معمار؛ «دیو بروبک» (DAVE BRUBECK) موسیقیدان جَز و «راوی شانکار» (RAVI SHANKAR) نوازنده سیتار هستند.

معمارنت- مجلۀ تایم در آخرین شماره سال 2012 خود به ستایش از درگذشتگان حیطۀ هنر در این سال پرداخته و به آنان ادای احترام کرده است.
آشناترین اینان برای ما «اسکار نیمایر» (OSCAR NIEMEYER) معمار؛ «دیو بروبک» (DAVE BRUBECK) موسیقیدان جَز و «راوی شانکار» (RAVI SHANKAR) نوازنده سیتار هستند.
«معمارنت» به نقل از این مجله، معرفی کوتاهی از ایشان را در اینجا انعکاس می‌دهد. قابل ذکر است که نویسندگان این معرفی‌نامه‌ها، از بزرگان و افراد شاخص در حرفۀ خود هستند:
«ریچارد لاکایو» (RICHARD LACAYO)، نویسندۀ ارشد مجلۀ تایم و منتقد معروف معماری و هنر، «هربی هنکاک» (HERBIE HANCOCK) موسیقیدان جَز و برندۀ جوایز اسکار و گِرَمی و «زوبین مهتا» (ZUBIN MEHTA) رهبر ارکستر و آهنگساز معروف پارسی تبار هند.

 

اسکار نیمایر OSCAR NIEMEYER (2012- 1907) معمار
ریچارد لاکایو

 

به گفتۀ او در معماری مهمترین چیز شگفتی است.
کلمه‌ای برای وصف برازیلیا، پایتخت جدید و همیشه پویای برزیل.
جایی که تمامی نشانه‌های شهری‌اش که توسط نیمایر طراحی شده بود، در سال 1960 مانند یک شهاب سنگ بر وسیع‌ترین کرانۀ کشور فرود آمد.
نیمایر یک غیر ارتدکس مدرنیست با غرایز شاعرانه بود. کسی که دوست داشت راست گوشه‌های «میس» را با خطوط خمیده و انحناها به چالش بکشد.
برازیلیا همواره منتقدین خود را داشته است. «رابرت هیوز» منتقد هنری مجله تایم زمانی این شهر را «مدینه فاضله مخوف» خواند.
ولی برازیلیای شجاع، قرن بیستم را به یافتن ساختاری برای خود اختصاص داد تا آینده‌ای را به گونه‌ای متفاوت‌تر به تصویر کشد.

دیو بروبک DAVE BRUBECK (2012- 1921)  موسیقیدان
هربی هنکاک

 

 

بروبک یک اسطوره بود. استاد و از نقاط عطف در شکل‌گیری جَز مدرن.
مردم همواره از نواختن و قطعه TAKE FIVE او گفته‌اند ولی فراموش نکنیم که او آهنگسازی زبردست بود.
بروبک قطعات خود را نه به صورت نغمه‌ها و آواها بلکه به صورت ترکیبی واقعی می‌ساخت و نظم آنها را معماری می‌کرد که این یادآور آثار کلاسیک بود.
با وجود دارا بودن شالوده‌ای قوی در دوران ابتدایی جَز، ذهن او همواره فراتر از زمان خود در حرکت بود. اگر چنین نبود مطمئناً قادر به خلق اثری چون “BLUE RONDO A’ LA TURK” و دیگر قطعات کلاسیک آلبوم تایم آوت “TIME OUT” نمی‌گردید.
او همچنین گرمایی را از قلب خود بیرون می‌داد که تمامی محیط را دربرمی‌گرفت. من حتی قادر به تصور «اخم» بروبک هم نبودم. هر زمان که در کنار دیو بودم هیجان حضور در کنارش را داشتم، ولی همواره برخورد او این‌گونه می‌نمود که او هیجان‌زده‌تر از من است. این رفتار او با تمامی مردم بود. او یک مربی بزرگ بود و موسیقیدانان بسیاری از او تأثیر پذیرفته‌اند.
اگر برای دیو بروبک نبود شاید ما آن گونه که امروز هستیم، نبودیم.

راوی شانکار RAVI SHANKAR ، نوازندۀ سیتار

زوبین مهتا

 

 

اولین دیدار من با آن فقیه برهمایی، راوی شانکار در اوایل دهۀ شصت و در آغاز استیلای او و موسیقی آسمانی‌اش بردنیای غرب بود.
او هنوز هم تأثیری شگرف و ممتاز بر روی تمامی نسل‌های موسیقیدان هندی دارد. کنسرتی را در کارنگی هال به یاد دارم که تا نیمه‌های شب ادامه داشت؛ ولی مردم حاضر به ترک سالن نبودند.
شانکار در مورد کسب تجربه بر دیگر اشکال موسیقی نیز کنجکاو بود که منجر به همکاری و خلق آثاری به همراه «یهودی منوهین»، «بیتل‌ها» و «ارکستر فیلارمونیک نیویورک» شد.
ولی سرانجام، راویجی من همیشه همان خویشتن واقعی‌اش بود.
با «آلا راخا»، بر روی صحنه‌های نمایش در نقاط مختلف جهان بدون این که موسیقی سنتی و استوار هندی را به دست فراموشی بسپارد.
ما ستاره درخشانی را از دست دادیم ولی نشانه‌ها و میراث موسیقی او همواره پابرجا خواهد ماند.