طراحی شهری، سرشت و سرگذشت

طراحی شهری، سرشت و سرگذشت
نویسنده: 
معمارنت

معمارنت- به نظر می‌آید دانشِ شهرسازی و طراحی شهری، به تدریج، تبدیل به موضوعِ جدی و چالش‌برانگیز در حوزه شهر و معماری می‌شود. در سال‌های اخیر، در مجامعِ مختلف، بحث‌های جدیدی در خصوصِ طرح‌های شهری مطرح است. حتی مشاورانی که دست‌اندرکار تدوین طرح‌های شهری هستند، حاصلِ کارِ خود را به چالش می‌کشند. الگوی رایج و معمول «طرحِ جامع» و «طرح تفصیلی» و «طرح هادی»، دیگر، پاسخگوی نیازهای شهری ما نیستند. با تاخیری چندساله یا شاید دو سه دهه‌ای، جامعه شهرساز و معمار ما خود را با دانشِ روزآمد جهانی تراز می‌کند و وضعیت موجود را به چالش می‌کشد. هرچند هنوز سازمان‌های کارفرمایی ایران تصور درستی از الزامات طرح‌های شهری ندارند و هنوز هم خود را به شرح خدمات‌های منسوخ دهه‌های گذشته محدود می‌کنند، ولی در بطن جامعه کارشناسی کشور بحث تحول در تفکر و ساختارِ طرح‌های شهری کاملاً مطرح است و دیر یا زود نتایج آن را خواهیم دید.

 

شناسنامه:
عنوان: تاریخ طراحی شهری، سرشت و سرگذشت
نویسنده: مهرداد هاشم‌زاده همایونی و همکاران: زهرا فسایی ٬‌آمنه منصوری ارمکی؛
ویرایش: نازیلا پورجلیل
ناشر: یزدا
محل نشر: تهران
سال انتشار: 1391
شرح: 508 صفحه، مصور

 

معمارنت- به نظر می‌آید دانشِ شهرسازی و طراحی شهری، به تدریج، تبدیل به موضوعِ جدی و چالش‌برانگیز در حوزه شهر و معماری می‌شود. در سال‌های اخیر، در مجامعِ مختلف، بحث‌های جدیدی در خصوصِ طرح‌های شهری مطرح است. حتی مشاورانی که دست‌اندرکار تدوین طرح‌های شهری هستند، حاصلِ کارِ خود را به چالش می‌کشند. الگوی رایج و معمول «طرحِ جامع» و «طرح تفصیلی» و «طرح هادی»، دیگر، پاسخگوی نیازهای شهری ما نیستند. با تاخیری چندساله یا شاید دو سه دهه‌ای، جامعه شهرساز و معمار ما خود را با دانشِ روزآمد جهانی تراز می‌کند و وضعیت موجود را به چالش می‌کشد. هرچند هنوز سازمان‌های کارفرمایی ایران تصور درستی از الزامات طرح‌های شهری ندارند و هنوز هم خود را به شرح خدمات‌های منسوخ دهه‌های گذشته محدود می‌کنند، ولی در بطن جامعه کارشناسی کشور بحث تحول در تفکر و ساختارِ طرح‌های شهری کاملاً مطرح است و دیر یا زود نتایج آن را خواهیم دید.

 

در میانه این غوغا، طبیعی است که دستمایه‌ها و ابزارهای علمی و کارشناسی بیش از همه به کار خواهدآمد. صرفِ انتقاد از ساختار طرح‌های شهری موجود و گلایه از تحقق‌ناپذیر بودن اغلبِ آن‌ها راه به جایی نخواهدبرد. باید کوشید روند شکل‌گیری و تکامل طرح‌های شهری در جهان را شناخت و آن‌ را با مقتضیاتِ اجتماعی خودمان تطبیق و تدقیق نمود.

 

ظاهراً چنین می‌نماید دانش شهرسازی دانشِ نسبتاً متاخری است که زادگاهش اروپا است. با انقلاب صنعتی و تغییر مناسبات تولیدی در اروپا، شهر معنی تازه‌ای می‌گیرد و سرنوشتش اهمیتِ دیگری می‌یابد. کم‌کم لزوم برنامه‌ریزی برای آینده شهر مطرح می‌شود و به مرور و در طول دهه‌ها و سده‌ها عمق بیشتری می‌یابد. شناخت روند شکل‌گیری این دانش کمک بسیار ارزنده ای است برای تدوین راه و روشِ درست طراحی شهری برای ما. به هرحال،‌ در یک دوره نسبتاً طولانی، دنیای حرفه‌ای به این نتیجه می‌رسد که «کیفیت» را جایگزین «کمیت» در طرح‌های شهری نماید. در این روند است که نظریه «منظرِ فرهنگی شالوده هر نوع طراحی شهری» مطرح می‌شود و تغییرات بنیادی در نگرش به شهر و طراحی شهری حاصل می‌شود.

 

اینکه ما چه بهره‌ای از دانش شهرسازی داشتیم و داریم، منوط به دو نوع بررسی است: بررسی تاریخی و بررسی تطبیقی دانش جهانی شهرسازی با تولیدات ما در ایران. مقوله اول، که متاسفانه بسیار کم بها داده‌شده، یا بصورت نوستالژیک مورد بررسی قرار گرفته، موضوع پژوهش‌های میان‌رشته‌ای است و باید هم مورد توجه جدی قرار گیرد، به ویژه آن‌که در صحنه حی و حاضرِ محوطه‌های تاریخی ایران نمونه‌هایی را می‌توان سراغ گرفت که نشان‌دهنده نوعی دانش شهرسازی و انتظام در چیدمان آگاهانه شهری در قرون اولیه هجری است. شاخص‌ترین نمونه تاریخی در این زمینه، «محوطه خانه‌های اعیانی» در سیراف است که شالوده یک محله نظام‌دار و آماده‌سازی شده است. در مقوله دوم، لازم است اسناد و منابعی تطبیقی در اختیار باشد تا بتوان به تدقیق آن چیزی بپردازیم که داریم.

 

در یکی‌دو ماه اخیر، کتابِ مغتنمی به بازار آمده، با عنوانِ جامعِ «طراحی شهری، سرشت و سرنوشت». کتاب را مهندس مهرداد هاشم‌زاده همایونی نوشته‌است و البته از یاری‌های «واحد تحقیق و پژوهش مهندسان مشاور هفت‌شهر آریا» هم بهره گرفته است که امیدواری به غنای مطلب را بیشتر می‌کند. سرگذشت طراحی شهری را از آغاز، بویژه از قرون نوزدهم تا به امروز می‌توان در این کتاب به دقت و ظرافت مرور نمود. از پیش‌شهرسازان ترقی‌گرا، آرمان‌گرایانِ قرن نوزدهم، تا نظریان پردازان قرن بیست‌و یکم و شهرهای الکترونیک و مقوله جهانی‌شدن و غیره.

 

آن‌چه که کتاب را خواندنی‌تر می‌کند، نحوه نگاه نویسنده به موضوع طراحی شهری است. او نخواسته «کشکولی» از داده‌های تاریخی را به خوانند عرضه کند. او کتاب را «نوشته‌است» نه اینکه جمع‌آوری کرده‌باشد و همین نکته است که به کتاب ارزش علمی می‌دهد. تمامِ استناداتِ کتاب در جهت تعین و تشخص شالوده کارشناسی و هدفدار کتاب است. نویسنده نظر دارد و مثل یک تازه‌کارِ جویای نام نیست که صدها صفحه از کتاب را به «فلانی می‌گوید» و «فلانی معتقد است» پر نکرده‌است. در جای‌جای کتاب، احساس می‌کنید نویسنده در مناظره‌ای روشن با نظریه‌پردازان طراحی شهری قرار گرفته و از دانش و تجربه خود دفاع می کند. این، امری بسیار مهم در ترویج و اشاعه ادبیات معماری و شهرسازی است. مؤلفان و نویسندگانِ ما باید «حرفِ خود را بزنند»، بس است نقل‌قول‌های مکرر و متعدد از بزرگان و کوتوله‌های آن‌ور دنیایی.

 

می‌توان امیدوار بود بررسی دقیق و عالمانه کتاب، خود محملی باشد برای طرح مسائل و موضوعات جدی در این حوزه. کتابِ «طراحی شهری، سرشت و سرنوشت»، در 504 صفحه پر و پیمان در قطع رحلی و با چاپِ تمیز توسط انتشارات «یزدا» منتشر شده‌است. دکتر مصطفی بهزادفر مقدمه‌ای کوتاه بر آن نوشته و در آن نظمِ «مبتنی برسلسله ‌مراتب تاریخی، چیستی و چگونگی طراحی شهری» را به عنوان نخ تسبیح متنی کتاب توضیح داده‌است. خود نویسنده می‌گوید «اندیشه‌ی تالیف کتاب در سال 1384 در ذهن نویسنده جرقه زد»، در زمانی‌که «مشغول انجام پژوهشی در زمینه طراحی شهری» بوده و «کمبود منابع در مورد تاریخ شهرسازی و طراحی شهری» باعث می‌شود که خود اقدام به تدوین چنین کتابی بزند. به عبارتی دیگر، نیاز به واکاوی و حل مشکلی ملموس و واقعی نویسنده را به صرافتِ انجام چنین کار بزرگی می‌کند.