افزودن دیدگاه جدید
اشتباه نکنید، S122 نام یک موشک نیست، نام یکی از پهنههای شهر تهران در طرح تفصیلی جدید است، اما تخریب پیآمد حاصل از اجرای ضوابط آن دست کمی از تخریب موشکهای عراقی در شهر تهران ندارد، بلکه بهمراتب از آنها بیشتر است. موشکهای بمبارانهای شهر تهران هنگام جنگ تنها چند پلاک را تخریب میکرد و گاهی اوقات هم در محوطههای خالی از ساختوساز فرود میآمد و فقط یک گودال ایجاد میکرد. گودالها هم پس از چندی یا از بین رفتند و یا ساختوساز مجدد در آنها انجام شد. البته یک استثنا هم وجود داشت و آن هم گودالی بود که به دنبال فرود آمدن یکی از موشکها در باغ سفارت انگلیس در قلهک ایجاد شد. انگلیسها گودالشان را به عنوان ثبت یک واقعه تاریخی همانطور حفظ کردند و کنارش نوشتند «محل اصابت موشک»، تا تنها اثر تاریخی باقیمانده از تخریب جنگ در تهران باشد.
اشتباه نکنید، S122 نام یک موشک نیست، نام یکی از پهنههای شهر تهران در طرح تفصیلی جدید است، اما تخریب پیآمد حاصل از اجرای ضوابط آن دست کمی از تخریب موشکهای عراقی در شهر تهران ندارد، بلکه بهمراتب از آنها بیشتر است. موشکهای بمبارانهای شهر تهران هنگام جنگ تنها چند پلاک را تخریب میکرد و گاهی اوقات هم در محوطههای خالی از ساختوساز فرود میآمد و فقط یک گودال ایجاد میکرد. گودالها هم پس از چندی یا از بین رفتند و یا ساختوساز مجدد در آنها انجام شد. البته یک استثنا هم وجود داشت و آن هم گودالی بود که به دنبال فرود آمدن یکی از موشکها در باغ سفارت انگلیس در قلهک ایجاد شد. انگلیسها گودالشان را به عنوان ثبت یک واقعه تاریخی همانطور حفظ کردند و کنارش نوشتند «محل اصابت موشک»، تا تنها اثر تاریخی باقیمانده از تخریب جنگ در تهران باشد.
شاید بپرسید رابطه تخریب، S122 و موشک چیست؟ اگر رابطه ظرف و مظروف به هم بخورد، تخریب حاصل میشود. شهر ظرف است، موشک مظروف. این ظرف توان تحمل این مظروف را ندارد. شهر ظرف است، تراکم مظروف؛ اگر تراکم بیش از حد ظرفیت شهر باشد، تخریب به وجود خواهد آمد. زیرپهنه S122 رابطه ظرف و مظروف را در بخشهایی از شهر بههم ریخته است. اراضی واقع در زیرپهنه S122 محورها و گسترههای تجاری، اداری و خدماتی هستند که مقیاس فراشهری دارند و میتوانند تا نه طبقه ارتفاع بگیرند. قاعدتاً این حد از تراکم باید در نقاطی از شهر جاری میشد که شهر ظرفیتهای لازم برای پذیرش آن را دارا باشد، مانند مناطق تازهساز شهر در محدوده منطقههای 22، 21، 5 و 4 شهرداری تهران. اما آنچه این حد از تراکم و بارگذاری در شهر را بیش از حد ظرفیت کرده است، اعمال این نوع پهنهبندی در بخش تاریخی شهر است که مدتی است عادت کردهایم به آن «بافت تاریخی» بگوییم. بخش تاریخی شهر ظرفیت بارگذاری فراشهری از جهت عملکرد و ارتفاع نه طبقه را از جهت مقیاس ندارد. و اینجاست که اعمال پهنه S122 برای این بخش با موشکها قابل قیاس است و تخریب شهر را در پی دارد.
جالب است اشاره شود که پهنه S122 با ضوابط و مفاد طرح جامع نیز مغایر است؛ بهخصوص با راهبرد «هویتبخشی به کالبد شهر با تأکید بر هویت محلهای و توجه اساسی به ساختار تاریخی بهویژه پهنه ارزشمند مرکزی که تشکل و محصول پیوند و فرایندهای گسترش سه هسته تاریخی تهران، ری و تجریش است» و یا «پالایش مرکز قدیمی تهران و ارتقای کیفی عملکردی آن برای عملکردهای فرهنگی، گردشگری و ارتقای کیفیت کسبوکار و...». علاوه بر این، امکاناتی که این پهنه در اختیار سازندگان قرار میدهد با ضوابط و مقررات ساختوساز و نحوه استفاده از اراضی در خصوص چگونگی حفاظت از شهر تاریخی نیز در تعارض است. مگر اینکه قایل شویم که طرح جامع که اسم کامل آن «طرح راهبردی - ساختاری جامع شهر تهران» است برای منظور دیگری تدوین و تصویب شده و طرح تفصیلی کار خود را میکند. «کار خود را کردن» معنای سپردن شهر به دست سوداگران از طریق قانون (ضوابط طرح تفصیلی) را دارد.
لازم به توضیح است که لکهگذاری پهنهبندی S122 در افراطیترین حالت برای محدوده حصار صفوی اعمال شده و محورهای لبه شرقی و شمالی این محدوده را در خیابان ری و امیرکبیر دربرمیگیرد. و در حالتهای خفیفتر دربرگیرنده محورهایی چون انقلاب و ولیعصر (عج) است. آیا شهر تاریخی ظرفیت این بارگذاری را دارد؟ اجازه میخواهم مثالی بزنم. یک بدنه باارزش شهری یا یک بنای تاریخی را تصور کنید که در کنار خیابان ولیعصر یا در بخشی از محله عودلاجان -که در فهرست آثار ملی هم به ثبت رسیده و کسی آشکارا جرأت ندارد منکر نقشش در احصاء هویت شهری تهران بشود- قرار دارد. پلاک مجاور این اثر پروانه ساختوساز تجاری و اداری با نه طبقه تراکم را از شهرداری گرفته است. اثر تاریخی در مقابل این ارزش افزوده و ثروت بادآوردهای که نصیب همسایه مجاور شده چه مقاومتی میتواند نشان دهد؟ نهتنها اثر تاریخی بلکه هیچ ارزشی تاوان مقاومت در مقابل این تفاوت قیمت بین دو پلاک مجاور را ندارد. نتیجه معلوم است. سوداگران اثر تاریخی را میخرند و با روشهایی شناختهشده تمام مراحل قانونی را برای گرفتن پروانه ساختمان یا به عبارتی تخریب و نوسازی خواهند گذراند. نمونه تجربه شده این فرایند، سرای دلگشا در بازار تهران است که هیچ مرجعی نتوانست با تخریب آن مخالفت به عمل آورد. برای یافتن پاسخ این سؤال که: «اصولاً ضابطه S122 برای مرکز تاریخی از کجا آمده است!؟» موضوع را با مشاور تهیهکننده طرح جامع شهر تهران در میان گذاشتم. فرمودند پهنهبندی را مشاور طرح تفصیلی پیشنهاد دادهاند. با مشاور طرح تفصیلی مرکز تاریخی موضوع را مطرح کردم و دلایل این بارگذاری را که مخرب همه ارزشهاست، جویا شدم. استدلال مفصلی را بهصورت مکتوب برایم فرستادند که مسأله را به مراجع دیگر ارجاع میداد. با رییس محترم شورای اسلامی شهر تهران موضوع را در میان گذاشتم و از ایشان پرسیدم که آیا تصور میفرمایید شهر تهران تحمل این بارگذاری را دارد؟ دلی پرخونتر از من داشتند. موضوع را با شهردار منطقه تاریخی در میان گذاشتم. هم ناراضی بودند و هم نگران از موج تقاضاهایی که پس از ابلاغ طرح، متوجه شهرداری خواهد بود. مستأصل شدم از این بلای آسمانی که این بار نه از آسمان که در قالب ضابطه طرح تفصیلی، آرام قصد تخریب شهر را دارد. اگر همه میدانند S122 مهلک است، پس چرا کسی قدمی برنمیدارد؟ به راستی چه باید کرد؟ حقیقت این است که این عارضه قابل جلوگیری است. آگاهی دادن به دیگران وظیفه همه شهروندان است. با توجه به آن که تجدیدنظرهایی اخیراً از سوی دست اندرکاران شهرداری تهران در مورد پهنهبندی «خیابان انقلاب» یا «بارگذاری میدانهای شهر متناظر با ظرفیتشان اعمال شده»، امیدوارم مرکز تاریخی تهران نیز مشمول این انحراف از مسیر پدیده مهلک S122 گردد. این شهر بیشتر از برآوردن میل و اشتهای سوداگران نیازمند هویت است. شهر از آن من و توست، ما صاحب شهریم. شهری که صاحب دارد، هویت دارد، و شهری که هویت دارد، کیفیت دارد. اگر تهران را دوست بداریم، خود را دوست داشتهایم.
روزنامه بهار - روز پنجشنبه- 12 اردیبشهت 92 قابل مطالعه در لینک دائمی:
http://www.baharnewspaper.com/News/92/02/12/10234.html
- افزودن دیدگاه جدید
- بازدید: 4545
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان