افزودن دیدگاه جدید
معمارنت- چندی پیش مطلبی از ماندانا یزدان شناس با موضوع نقدی بر کتاب «تاریخ مختصر شهر و شهرنشینی در ایران» نوشتۀ دکتر حسین سلطانزاده، در بخش «خانه کتاب-شهر» معمارنت منتشر شد. اکنون طبق سنت گفتگوی آزاد در عرصۀ رسانهای، نویسندۀ کتاب در پاسخ به مطلب مزکور، جوابیهای به این سایت ارسال کردند که در ادامه آنها را مطالعه میکنید:
معمارنت- چندی پیش مطلبی از ماندانا یزدان شناس با موضوع نقدی بر کتاب «تاریخ مختصر شهر و شهرنشینی در ایران» نوشتۀ دکتر حسین سلطانزاده، در بخش «خانه کتاب-شهر» معمارنت منتشر شد. اکنون طبق سنت گفتگوی آزاد در عرصۀ رسانهای، نویسندۀ کتاب در پاسخ به مطلب مزکور، جوابیهای به این سایت ارسال کردند که در ادامه آنها را مطالعه میکنید:
یادداشت همکار محترم، خانم ماندانا یزدان شناس را خواندم و از این که به برخی نکات توجه فرمودند جای تشکر دارد و تنها یک توضیح کوتاه درباره منابع کتاب لازم است آورده شود. زیرا بسیاری از خوانندگان این یادداشت ممکن است کتاب تاریخ مختصر شهر و شهرنشینی در ایران را ندیده باشند. ایشان اشاره کردهاند که 95 درصد منابع به دهههای 30،40،50 تعلق دارد.
دو نکته در این زمینه لازم است توضیح داده شود. نخست آن که در مقدمه کتاب نوشته شده که این کتاب، متن تجدید نظر و افزوده شده کتابی است که ابتدا در سال 1365 به چاپ رسید و سپس در سال 1367 چاپ دوم آن منتشر شد. دوم، لازم است اشاره شود که اگر با دقت بیشتری به منابع توجه شود، آشکار میشود که منابع اصلی کتاب یعنی حدود نیمی از مآخذ نه به دهههای 30، 40، 50 بلکه شماری از دههها به دوران باستان (مانند گاتاها، وندیداد، بندهش و ....) و شمار دیگری به قرنهای دوم، سوم.... تا سیزدهم هجری قمری (مانند آثار ابن حوقل، ابن اثیر، ابن بلخی، حمزه اصفهانی، ابن خلدون، اعتمادالسلطنه و... ) تعلق دارند که در دهههای 30 تا 50 تجدید چاپ شده اند و نیمی از منابع بسیار کهنتر از دوران معاصر است و این نکته دربارۀ یک اثر یا کتاب تاریخی یک امتیاز مثبت است که پژوهشگر به منابع اصیل تاریخی رجوع کند.
شماری از منابع معاصر هم مربوط به محققان گرانقدر و معتبری است که بسیاری از آثار آنان به عنوان مرجع علمی مورد استفاده قرار میگیرد که غالباً به دهههای 30 تا 50 تعلق دارند (مانند اثر «آندره گدار»، «آرتور پوپ»، «رمان گیرشمن»، «ارنست هرتسلفر» وهمچنین پژوهشگران ایرانی مانند «پورداوود»، «مهرداد بهار»، «ذبیحالله صفا»، «ایرج افشار» و مانند آنها).
البته اگر موضوع کتاب دربارۀ مبحثی معاصر مانند معماری پایدار یا شهرنشینی معاصر یا شهرنشینی در جهان سوم ومانند آن بود، در آن صورت استفاده از جدیدترین منابع میتوانست امتیاز بشمار آید. در ضمن لازم است توجه شود که همان طور که در عنوان کتاب آمده، این اثر، تاریخ مختصر شهر و شهر نشینی در ایران است و استفاده از حدود چهارصد منبع برای یک چنین اثری را میتوان قابل قبول دانست.
با احترام وسپاس
حسین سلطان زاده دانشیار دانشگاه ازاد اسلامی تهران مرکز
- افزودن دیدگاه جدید
- بازدید: 5206
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان