افزودن دیدگاه جدید

ساختمان پلاسكو از نماد سرمايه داري مدرن تا نماد؟
نویسنده: 
زهرا اهرى
ساختمان پلاسكو از نماد سرمايه داري مدرن تا نماد؟

این یادداشت صرفاً طرح نقطه‌نظری در مورد ساختمان پلاسکو و چگونگی ساخته شدن آن است تا بتوان در پرتو آن به وضعیت فعلی و راه حل‌های پیش رو اندیشید. 

ساختمان پلاسکو در آغاز دهه ۱۳۴۰ با سرمایۀ حبیب القانیان ساخته شد. اولین نکته‌ای که به ذهن می‌رسد این است که چرا در محدوده‌ای که ساختمان پلاسکو قرار داشت هیچ ساختمان بلندمرتبه دیگری جز ساختمان آلومینیوم (که آن را نیز همان سازنده پلاسکو ساخت) ساخته نشد. آیا ضرورتی در ساخته شدن ساختمان بلندمرتبه وجود داشت و اگر داشت این ضرورت فقط منحصر به یک، دو ساختمان بود؟ مسئله این است که برخلاف تصور رایج، ضرورت از میل طراح و تمایل خلاقه وی به بلندمرتبه سازی آغاز نمی‌شود، بلکه بلندمرتبه سازی تجلی کالبدی ‌ـ ‌فضایی جریان‌های اقتصادی و اجتماعی است که وقتی اولین بار در مهد پیدایشش یعنی شیکاگو ظاهر شد، نشان‌دهنده قدرت گرفتن سرمایه صنعتی، مالی و تجاری بود که در تلاش برای حداکثر بهره‌وری میل به تمرکز یافتن در مکان داشت و تجلی کالبدی آن ظهور بلندمرتبه‌های مکتب شیکاگو بود که مجموعه‌ای از دفاتر و شرکت‌های صنعتی و بازرگانی و اداری و عناصر مرتبط با آن مثل هتل‌ها و غیره را در خود جای می‌داد. موضوعی که اسپیرو کوستوف در فصلی که در مورد ظهور مکتب شیکاگو در معماری نوشته به وضوح آشکار ساخته است، وقتی که می‌نویسد ابداع ساختمان اداری بلندمرتبه سومین گونه از سه مضمون در تاریخ معماری است که حاصل مساهمت آمریکایی است. این‌گونه، مثل دو گونۀ دیگر حاصل پویه‌های شهر در حال تغییر است. وقتی که حمل و نقل سریع آمدوشد را موجه ساخت، داراها به خارج از مراکز پرتراکم شهری نقل مکان کردند و طبقه کارگر را قیمت‌های روزافزون مستغلات از مرکز شهر راند و مرکز منحصراً تجاری شد. مرکز شهر که به این ترتیب خالی شده بود، به سرعت توسط کارخانه‌ها، عمده‌فروشی‌ها و ساختمان‌های اداری پر شد. امری که به ويژه بر شهرهای بزرگ اثر گذاشت. سندروم شهر بزرگ خود مولود حمل و نقل مدرن بود. کاهش هزینه‌های فرستادن محموله به گسترش بازارهای بزرگ کمک کرد. مشاغل متکی به سفارش پستی اوج این بازار بدون مرز بود. اینک، شرکت‌های بازرگانی و تولیدی می‌توانستند دفتر مرکزی خود را در تعداد محدودی مراکز تجاری مثل نیویورک و شیکاگو مستقر سازند که ارتباطات خوبی داشتند. چون ذخیره زمین در این مراکز ثابت و تقاضا برای آن زیاد بود، ارزش زمین به سرعت بالا رفت و به تبع آن بر ارتفاع ساختمان‌ها افزوده شد. سرمایه‌داری آزاد، به سبک آمریکایی، هیچ گونه مداخله‌ای در این دهه‌های پس از جنگ را که عصر انرژی نامیده شده‌اند، تحمل نمی‌کرد. این، منطقی بود که براساس آن ساختمان‌های بلندمرتبه ابتدا در مرکز شهرهای شیکاگو و نیویورک و سپس در سایر مراکز شهری آمریکا ظاهر شدند]۴. . به گفتۀ وی در جایی مثل انگلیس از ۱۹۵۹ به بعد قیمت زمین افزایش یافت و در شهرهای بزرگ که مایل به حفظ جمعیت خود بودند این امر علامتی برای متراکم ساختن و بلندمرتبه ساختن تلقی شد. به این ترتیب «از میانۀ دهه ۱۹۵۰ توسعۀ تجاری که توسط اتحادیه‌ای از بانکداران، مستغلات سازان، حسابداران و گروهی از معماران تجاری‌اندیش آغاز شده بود نیروی اصلی در بازسازی لندن در بیشتر دهه ۱۹۵۰ و دهه ۱۹۶۰ شد]۶.۷ و سیاست مرکزیت بخشیدن به این منطقه دنبال نمی شد]۹. زمانی که معماری به وضعیتی رسیده است که «ابژه‌های آن، هر قدر هم پیچیده یا مصنوع باشند، فقط عناصر یا مجموعه‌های ساختمانی تفسیر نمی‌شوند، بلکه شیوه‌ای برای ادراک و ساختن هویت‌ها و تفاوت‌ها هستند». یعنی به این ترتیب معماری نوع خاصی از «تولید نمادین اجتماعی» است که وظیفۀ اولیه‌اش ساختن «مفاهیم و مواضع سوژه ها است تا ساختن چیزها.» به این ترتیب است که می‌توان فهمید چگونه ساختمان پلاسکو می‌تواند به عنوان نماد سرمایه‌داری مدرن ساخته شود بدون این که سرمایه‌داری مدرنی موجود باشد که ظرفیت جای گرفتن در آن را داشته باشد. به دلیل همین وظیفۀ نمادسازی معماری بوده که در سال های اخیر و به ويژه از سال گذشته که ساختمان پلاسکو در آتش سوخت و از بین رفت، از آن به عنوان نماد «مدرنیته اخیر» یا «مدرنیته متأخر» نام برده شد. هرچند مبدعان این ترکیب (مثل علی میرسپاسی) مفهوم مدرنیته را در آن روشن نکرده و از مبهم بودنش سخن گفته‌اند، روشن است که وجه نمادین این نامگذاری برجسته بوده است. 
تأمل مختصری بر چگونگی ساخته شدن ساختمان پلاسکو  و هویت یابی آن بیشتر از آن رو بود که این مسئله مطرح شود که در شرایط کنونی چه باید کرد؟ 
چنان که دیدیم به نظر می‌رسد جنبۀ نمادسازی برای برساختن هویتی برای بنای معماری بر جنبه‌های کارکردی و ... تفوق دارد. چون همان گونه که اغلب گفته‌اند، فعالیت‌هایی که در ساختمان پلاسکو جای گرفته بودند، جز در چند طبقۀ اول که خرده فروشی و همچون بازار بود، تناسبی با این شیوۀ استقرار نداشتند و در واقع نیازی به قرار گرفتن در ارتفاع نداشتند. بنابراین اگر قرار باشد دوباره بنایی ساخته شود که همة این فعالیت‌ها، با وجود عدم تناسب با شیوة استقرارشان در آن جای بگیرند، مسئلۀ نمادسازی است که اهمیت دارد. در این صورت چنین برجی در زمانة معاصر و در تهران معاصر نماد چه خواهد بود؟ نماد سرمایه داری مدرن؟ نماد مدرنیته متأخر؟ چه مفهومی از مدرنیته متأخر مدنظر است که باید حتماً شکل برج به خود بگیرد؟ در شهری که به طور کلی از نظر تعداد برج‌های تجاری و اداری به حالت اشباع رسیده است و در منطقه‌ای از شهر که طوفان برج‌سازی دهه‌های قبل آن را در ننوردیده، برج جدید نماد چه خواهد بود؟ 

پانوشت: 

1. گونه‌های دیگر، خانه مجزای حومه‌ای و پارک شهری است.
۲.  نکته جالب در ادامه بحث است وقتی کوستوف اشاره می‌کند که برخلاف آمریکا، هسته‌های شهرهای اروپایی شیوه کاربری مختلط خود را حفظ کردند؛ در ساختمان‌های جدیدشان، اشتغال و سکونت همراه با هم بودند و طولی نکشید که محدودیت‌های رسمی بر ارتفاع اعمال شد.
۳ . منظور جنگ‌های استقلال آمریکا است.
4 . Spiro Kostof, History of Architecture: Setting and Rituals. N.Y.: Oxford University Press, p. 655.
5 . Peter Hall, Cities of Tomorrow: An Intellectual History of Urban Planning and Design Since 1880. London: Wiley Blackwell,4th Ed., p. 238
6 . Ibid.,267-269.
۷ . ه. و. «نواقص شهر تهران». در معماری نوین، ش۱ (۱۳۴۰)، ص ۴۴- ۴۶.
۸ . ر.ک. به طرح جامع فرمانفرمائیان.
۹ . البته شاید باید خدا را شکر کرد که چنین سیاستی در آن زمان دنبال نشده است که احتمالاً همین بقایای بافت تاریخی تهران را نیز می‌بلعید!
 10 . Michael Hays. Architecture’s Desire: Reading The Late Avant-Garde. Cambridge, MA: MIT Press, p.3.
11 . Ibid.2
12 . Ibid.1
۱۳ . نکته جالب این است که همۀ خاطره‌هایی که از پلاسکو (در رسانه‌های مختلف در طی سال گذشته) نقل شده به رویدادهایی در چند طبقه پایین اشاره دارند، جایی که نقش بازار داشت و خاطره‌ای ازطبقات بالا (جز سلف سرویس در طبقه آخر) نقل نمی‌شود.
۱۴ . به نظر می‌رسد اگر مسئلۀ نمادسازی اهمیت نداشته باشد، حتی اگر مسئلۀ بازگرداندن همۀ فعالیت‌ها به همان محدودۀ استقرار بنا مدنظر باشد، به راه حل‌های دیگری جز ساختن برج هم می‌توان اندیشید.

مشاهدۀ نسخۀ اصلی در وبگاه آسمانه:
http://asmaneh.com/feed/5a623377e7eb83fc572af2d5

منابع: 

سمانه

Filtered HTML

  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • تگ‌های HTML مجاز: <a> <em> <strong> <cite> <blockquote> <code> <ul> <ol> <li> <dl> <dt> <dd>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
Image CAPTCHA