تئوری معماری با خود معماری متفاوت است بدین شکل که معماری خودش یک امر پرکتیکال است وابعادعملی بسیار دارد . درواقع معماری نوعی طراحی است و از ایده تا طراحی وتا اجرا روندی است که می توان برروی آن تامل کرد اما اکنون باید دید بین طراحی و تئوری چه نسبتی وجود دارد . در پرسش به این سوال که تئوری معماری چیست می توان گفت تئوری معماری تلاشی است در راستای هر چه خردمند تر کردن امر ساختن . تئوری اساسا به مفاهیم ، گزاره ها و در ارتباط قرار دادن این مفاهیم و گزاره ها در نظامی منسجم و سیستمی که واجد انسجام درونی است ،فکر می کند ؛ پس با این تفصیل است که باید گفت تئوری فرمی از تفکر مفهومی از رخداد های معماری است . پس در آغاز ، معماری اتفاق می افتد یا تحقق پیدا می کند و سپس از بطن آن تئوری بیرون کشیده می شود ؛ معماری آغازین است و تئوری پسین ، پس معمار باید به هنگام طراحی بیش از هرچیز تئوری را از خود دور کند چرا که معماری را نمی توان با تئوری بوجود آورد ؛ معماری نسبت جدی و بی واسطه ای با عمل دارد
معمارنت -معماری بیش از آن که محصول تصمیم یک یا چند فرد باشد، محصول فرهنگ جامعه است. بسنده کردن به شناخت کالبد و جسم معماری و غفلت از پیوندهای آن با فرهنگ به سطحی نگری در تاریخ معماری میانجامد. تاریخ فرهنگی، رویکردی در تاریخ معماری است که اگر به مطالعات تاریخ معماری ایران وارد شود، میتواند آن را ژرفتر و برخی از زوایای تاریک آن را روشن کند.
معمارنت -معماری بیش از آن که محصول تصمیم یک یا چند فرد باشد، محصول فرهنگ جامعه است. بسنده کردن به شناخت کالبد و جسم معماری و غفلت از پیوندهای آن با فرهنگ به سطحی نگری در تاریخ معماری میانجامد. تاریخ فرهنگی، رویکردی در تاریخ معماری است که اگر به مطالعات تاریخ معماری ایران وارد شود، میتواند آن را ژرفتر و برخی از زوایای تاریک آن را روشن کند.
پرسش «معماری چیست؟» اگر چه موضوعی است که به معماری و هنر ساختن بر میگردد، اما در بنیاد خود، پرسشی فلسفی است که از چیستی معماری میپرسد. اینکه «معماری چیست» نخست به این مسأله بر میگردد که در ساختار علوم، معماری از چه سنخ دانشی است؟ آیا به علوم مهندسی تعلق دارد یا اینکه از سنخ علوم فرهنگی است و از آنجا که هنر محور علوم فرهنگی است، پس بایسته است روشن کنیم که معماری هنر است یا مهندسی.
پرسش «معماری چیست؟» اگر چه موضوعی است که به معماری و هنر ساختن بر میگردد، اما در بنیاد خود، پرسشی فلسفی است که از چیستی معماری میپرسد. اینکه «معماری چیست» نخست به این مسأله بر میگردد که در ساختار علوم، معماری از چه سنخ دانشی است؟ آیا به علوم مهندسی تعلق دارد یا اینکه از سنخ علوم فرهنگی است و از آنجا که هنر محور علوم فرهنگی است، پس بایسته است روشن کنیم که معماری هنر است یا مهندسی. برای پرداختن به این مسأله پیش از هر چیز باید به ریشههای تاریخی علوم توجه کنیم.
شیوه طراحی من در دوران های مختلف کار حرفه ای ام متفاوت بوده است. در چند سال اخیر بیشتر به صورتی که ذکر خواهم کرد کار طراحی را آغاز می کنم و ادامه می دهم.
پس از اینکه پروژه ای واگذار شد، دستیار یا دستیارانی را برای آن در نظر می گیرم. با توجه به اینکه از ابتدای کار حرفه ای همواره با پروژه های بزرگ و به صورت گروهی کار کرده ام، به این امر عادت دارم و به ندرت بدون دستیار و گروه کار می کنم.