روز جمعه به ديدن تئاتر عزيز شنگاله، كار قطب الدين صادقي در تئاتر شهر رفتيم. روايت محاصرۀ شهر كوباني، آوارگي، جنايت، مبارزه و آزادي شهر.
زني مرثيه خوان با همراهی کودکی كه مرا ياد كودك وصله دار ناجي علي، كاريكاتوريست فلسطيني ميانداخت، روايتگر بازي روزگار بودند.
مرثيه خوان به قوت نقالان شاهنامه و راويان اساطير خاور دور، روايت سياه جامگان داعش را بر پردههاي احساس تماشاگر چنگ ميزد. گویی آوازهای مردمانی که هزاره ها در آن سرزمین میزیستند از دل کوه برمیآمده بود و روی صحنه سوگ میریست.